ساختن واژه "احمدی نژادی" ، اشتباه راهبردی نیروهای انقلاب بود
احمدی نژاد و دیگران ، در ادبیات نیروهای وفادار به انقلاب و ارزش های آن ، خود خط مستقلی نیستند که نام مستقلی هم داشته باشند ، بلکه تحت حاکمیت خط رهبری تعریف و مورد قضاوت واقع می شوند.
عصرایران: این روزها ، برخی جریان های سیاسی ، رسانه ای و مذهبی حامی محمود احمدی نژاد ، از این که به صراحت در تریبون های خود ، از سایت و وبلاگ گرفته تا منابر و حسینیه ها بر احمدی نژاد بشورند و او را متهم به بی بصیرتی کنند و بدین سان رویگردانی خود از وی را علنی نمایند ، ابایی ندارند. هم از این روست که جریان "من احمدی نژادی نیستم" شکل گرفته و برخی بلاگرهای حزب اللهی که در طول 6 سال گذشته در حمایت از "دکتر" قلم زده اند ، با تاکید بر این که عهد آنها با ولایت بوده است نه با احمدی نژاد تیتر زده اند که دیگر احمدی نژادی نیستند. این که محمود احمدی نژاد تا چه اندازه در عمل به شعار ولایتمداری اش پایبند است ، موضوع این نوشتار نیست ، چه آن که هر کسی در این شرایط غبار آلوده ، تفسیر خود را دارد و البته بسیاری از مسائل نیز آنقدر عیان هستند که نیازی به بیان ندارند! آنچه موضوع این نوشتار است ، ایرادی است که به خود "احمدی نژادی" ها باز می گردد ، چه آنانی که از این عنوان توبه کرده اند و چه کسانی که هنوز با افتخار سینه سپر می کنند و خود را "احمدی نژادی" می نامند. به نظر می رسد خلق این واژه (احمدی نژادی) برای نامگذاری نیروهای پیرو خط رهبری ، اشتباه استراتژیکی بود که نیروهای انقلاب مرتکب آن شدند چه آن که در قاموس واژگان انقلاب ، برای نامیدن پیروان خط ولایت ، واژه "ولایی" پیشتر از این وجود داشت و اساساً نیازی به کلمه سازی جدید ، آن هم بر مبنای نام یک رئیس جمهور گذرا ، نبود. در واقع ، "احمدی نژادی" ، تعبیری موازی با " ولایی" بود و از نظر احمدی نژادی ها ، نمی شد احمدی نژادی بود ولی ولایی نبود و بالعکس. لذا وقتی بین این دو کلمه ، ترادف معنی و تساوی مصادیق بیرونی وجود داشت ، واژه "احمدی نژادی" ، عرض اندامی بیهوده در برابر واژه "ولایی" به شمار می رفت. به بیان ساده تر ، احمدی نژاد و دیگران ، در ادبیات نیروهای وفادار به انقلاب و ارزش های آن ، خود خط مستقلی نیستند که نام مستقلی هم داشته باشند ، بلکه تحت حاکمیت خط رهبری تعریف و مورد قضاوت واقع می شوند ؛ اگر در این مسیر بودند که مورد تایید و حمایت نیروهای انقلاب هستند و اگر زاویه پیدا کرند ، طرد و محکوم می شوند و نیازی به واژه سازی نیست. این موضوع ، قطعاً بازی با الفاظ نیست بلکه در عالم سیاست ، هر واژه ای بار معنایی خود و آثار بیرونی متعددی دارد و ابداع لفظ احمدی نژادی ، یا اشتباهی ناخودآگاه بود که شیوع پیدا کرد و یا برنامه ای بود که شیوعش دادند تا این کلمه ، رفته رفته "استقلال" معنایی برای خود پیدا کند! مخلص و نتیجه کلام آن که اگر احمدی نژادی بودن به معنای همان ولایی بودن است که نیازی به تعبیر نخست نیست ، اما اگر الزاماً بین این دو ترادف و تساوی وجود ندارد ، قائلان به "نظریه احمدی نژادی"(و اینجا نه فقط واژه احمدی نژادی) خط و مرزها را تبیین کنند تا آنچه در طیف سیاسی احمدی نژادی ها رخ می دهد ، هزینه هایش را بر جریان ولایی جامعه تحمیل نکند، کما این که هم اکنون نیز جریان های متعددی در جامعه مانند برخی گروه های اصلاح طلب وجود دارند که حتی اگر رویکردهایشان مورد تایید رهبری و نظام نباشد ، دستکم کارهایشان به حساب نظام و رهبری نوشته نمی شود و خود ، متقبل هزینه های خودشان هستند.
دیدگاه تان را بنویسید