پاسخ صادق خرازی به اظهارات متکی
اگر خاطر شریف و مزاج آن جناب اجازه دهد حضورم در وزارت امور خارجه و ماموریت این بنده كمترین در نیویورک در زمان وزارت جناب آقای دكتر ولایتی به اشاره و دستور مقام معظم رهبری و ریسجمهور وقت صورت گرفت، ای کاش دوست عزیزم آنچه که در رابطه با اینجانب در دیدارهای خصوصی بیان میکنند، علنی و عمومی هم بر زبان آورند.
آفتاب: سیدمحمد صادق خرازی به اظهارات منوچهر متکی، وزیر امور سابق جمهوری اسلامی ایران که در واکنش به گفتوگوی او با "خبرآنلاین" بیان شده، پاسخ داد. در پی گفتوگوی صادق خرازی سفیر اسبق ایران در فرانسه با سایت خبرآنلاین که در بخشی از آن دوره مسئولیت منوچهر متکی در وزارت خارجه مورد بررسی قرار گرفته بود، فارس در تماس با وزیر امور خارجه سابق کشورمان نظر متکی را درباره مطالب خرازی جویا شد، متکی در حالی که تبسم میکرد، گفت: حرفهای آقا صادق را جدی نگیرید. ایشان خودش هم حرفهایش را باور ندارد. متکی به فارس گفته است: متاسفانه آقای خرازی از روزی که فقط بر اساس تبارگرایی و بدون هرگونه دانش و تجربه دیپلماتیک در سال 1369 به وزارت امور خارجه تحمیل شد و بدون حتی یک روز کار در این وزارتخانه با عنوان سفیر راهی نیویورک گردید تا روزی که به دلیل اتخاذ مواضع مخالف نظام در پاریس به تهران فراخوانده شد، در فهم مسائل سیاست خارجی تقریباً هیچ افزودنی نداشته است. متکی افزود: در حقیقت صادق خرازی از سیاست خارجی صرفاً خالیبندی و التماس برای مذاکره با آمریکاییها را میداند. منوچهر متکی توضیحات بیشتر در خصوص اظهارات صادق خرازی را غیرلازم خواند. سیدمحمد صادق خرازی نیز به اظهارات منوچهر متکی، وزیر امور سابق جمهوری اسلامی ایران که در واکنش به گفتوگوی او با " خبرآنلاین" بیان شده، پاسخ داد که متن کامل آن بدین شرح است: نحوست 13 گریبان دو همکار قدیم و دو دوست ندیم را گرفت، گرچه من از اینکه باعث تکدر خاطر جناب جلالت مآب حاج منوچهرخان متکی، وزیر خارجه سابق شدم از ایشان پوزش میطلبم و نمیدانستم که بیان مطالب آشکار و واضح که اظهر من الشمس و مورد نظاره و باور مجموعه وزارت خارجه و نمایندگیهای ایران در خارج از کشور است، چنین ایشان را برآشفته کرده و عتاب و خطابی دور از شان دیپلماتیک، سیاسی و حتی اخلاقی را موجب خواهد شد. دوست عزیزم جناب آقای متکی برخلاف حکم اخلاق و رفاقت و آداب اسلامی به جای خردهگیری بر آنچه که بنده در گفتوگو اشاره کردهام، هویت شخصی اینجانب را نشانه گرفته است. خدا را شاكرم هم ایشان در جامعه سیاسی و مجموعه دیپلماتیک کشور شناخته شدهاند و هم بنده و کارنامه مسئولیتهای هر دو نفرمان روشن و مشخص است و من سیدمحمد صادق خرازی اعتراف میکنم تا جایی که توانستهام در دوران مسئولیتهایم در زمان دفاع مقدس و نمایندگیهای ایران در نیویورک و نیز در وزارت خارجه در دوران مسئولیت آقایان دکتر ولایتی و دکتر خرازی، برگزاری اجلاس سران کنفرانس اسلامی در تهران، معاونت وزارت امور خارجه و ماموریت در پاریس در حد بضاعت و توان برای اعتلای نام ایران و عظمت جمهوری أسلامی و حفظ شان ملی و دینی مردم شریف کوشیده و همواره عملكردم مورد عنایت نظر مردم و همكارانم و همچنین مقام معظم رهبری، روسایجمهور و وزرای خارجه وقت بوده است. اگر خاطر شریف و مزاج آن جناب اجازه دهد حضورم در وزارت امور خارجه و ماموریت این بنده كمترین در نیویورک در زمان وزارت جناب آقای دكتر ولایتی به اشاره و دستور مقام معظم رهبری و ریسجمهور وقت صورت گرفت، ای کاش دوست عزیزم آنچه که در رابطه با اینجانب در دیدارهای خصوصی بیان میکنند، علنی و عمومی هم بر زبان آورند. در باب عزل اینجانب از فرانسه، تصورم این است كه گرفتار نسیان شدهاید، آیا بخاطر دارید كه ما چهار سفیر بودیم كه به افتخار عزل نایل گشتیم، سفیران ایران در آلمان، انگلستان، مالزی و فرانسه همگی احضار و شما با شرم و خجالت دستور ریسجمهور را ابلاغ میكردید و اظهار تاسف میفرمودید و بسیار از شما متعجبم كه به آسانی بهتان میزنید و خلاف میگویید، اگر نمیدانید خوب است كه بدانید در همان موقعی كه عزل كینهورزانه صورت گرفت مقام رهبری مراتب گلایه و نارضایتی خودشان از این تصمیم را به رییسجمهور اعلام كردند. کارنامه فعالیتهای دوست نازنین جناب آقای متکی و مسئولیتهای ایشان به عنوان نماینده مجلس، رئیس اداره و مدیرکل و معاونت وزارت خارجه و نیز سفیر ایران در ترکیه و ژاپن و نیز وزیر امور خارجه و نحوه و كیفیت حضورشان در پستهای مختلف قصه پر غصه هفت گنبد افلاک است. بهزعم من آقای احمدینژاد دو لطف و دو خدمت در نصب و عزل شما به جنابعالی كردند، نخست آنكه شما را در كرسی وزارت خارجه كه شان انسانهای وزین و متین و دارای تبار است نشاندند و هم آنكه در عزلتان به شما خدمت كردند و شاید نحوه عزلتان تا حدی شما را نجات داد و توانستید فرار به جلو كنید و از پاسخگویی فعلاً طفره روید ولی مطمن باشید تاریخ بیرحمانه داوری و قضاوت جدی خود را خواهد داشت و اقدامات شما طی دوران وزارت خارجه له و علیه منافع ملی ایران از این داوری به دور نخواهد ماند. اینکه منوچهرخان در چه شرایطی کلیددار وزارت خارجه شدند و در چه شرایطی عمارت دستگاه سیاست خارجی را تحویل دادند، فراروی صاحبنظران و کارشناسان است؛ دورهای که در آن نگاههای سطحی و رفتار غیرحرفهای و نیز برداشتهای خوشبینانه و غلبه تصویرسازی بهجای عینی گرایی، بر مدیریت سیاست خارجی سایه افکند و موجب شد علیرغم فرصتهای بینظیری که در ادوار مختلف در سطح منطقهای و بینالمللی کسب شده بود، موقعیت کشورمان تنزل پیدا کند. البته اگر بخواهم به مجموعه مدارک و مستنداتی که از کارنامه وزارت خارجه و مسئولیتهای ایشان در اختیار داریم، بپردازم مثنوی هفتاد من کاغذ میشود. مذاکرات بدون مابهازای ایران با آمریکا در افغانستان و عراق، سرگردانی چندروزه ایشان در لیبی برای ملاقات با سرهنگ معمر قذافی دیکتاتور این کشور، سفرهای ناموفق به سنگال و دیگر کشورها و نیز التماس برای سفر به کشورهای اروپایی، بیتوجهی به قرارداد 1975 در مذاکرات با عراق، سفر به بحرین برای عذرخواهی ملتمسانه به مقامات این کشور بر سر یادآوری پیشینه روابط دو کشور و... شمهای از کارنامه پر حرف و حدیث ایشان است. آیا ادبیات ایشان در پاسخگویی به بنده در شان کسی است که 5 سال عهدهدار سکان سیاست خارجی بوده و زبان گویای ایران در مجامع بینالمللی؟ آیا کسی که در پاسخ به انتقادی دلسوزانه چنین واکنش نشان میدهد در مواجهه با طرفین بیگانه هم همینگونه سخن گفته است؟ اگر آری وااسفا و اگر خیر واعجبا!! آیا آقای متکی که از نحوه عزل خود به جهت تنزل شان مقام دیپلماتیک ایران در سطح جهانی گلایهمند بود، گفتههای خود را در آستانه انتخابات ریاستجمهوری سال 88 از یاد بردهاند که گفته بود: «در رویكرد روابط خارجی، دولت نهم توانست جایگاه كشور را به حدی برساند كه امروز ما مانند جعفر بن ابیطالب كه نزد پادشاه حبشه رفته بود، به كشورهای مختلف دنیا میرویم و مواضع مان را برای آنها بازگو میكنیم.»؟ آیا براستی جعفر بن ابیطالب چنین برخورد میکرد و چنین سخن میراند؟ جعفر بن ابیطالب سخنگو و سرپرست مسلمانان پناهنده به حبشه بود، او در جلسات مناظره به خوبی مواضع و دیدگاه اسلام را بیان كرد، تا جایی كه نجاشی، پادشاه جبشه را متقاعد كرد و فرستادگان قریش را ناامید از بازگرداندن مسلمانان مهاجر به مكه بازگرداند و حتی گفته شده است كه نجاشی پس از سخنان جعفر در مورد اسلام، مسلمان شد.(تاریخ الرسل والملوک، محمدبن جریر طبری) به دوست عزیزم آقای متکی عرض میكنم که ما گوشهنشینیم و شما در نقطه مرکز دایره، ما اگر چنین گفتیم و شما جدی نگرفتید ضرری ندارد، همین که فرمایشات شما را دوستان و رفقایتان جدی میگرفتند كفایت میكند و نمونهاش هم فرمایش شما درباره مسابقات جام جهانی اخیر که فرمودید "انگلیس، فرانسه و آمریكا به خاطر جنگ با ایران و مخالفت با برنامههای هستهای این كشور دچار حذف زودهنگام از بازیهای جام جهانی فوتبال شدند. جام جهانی 2010 آفریقای جنوبی نشان داد كه رویكرد جدیدی در جهان سیاست رخ داده و آنچه اكنون در صحنه سیاست بینالملل شاهد هستیم، به عینه در نوزدهمین دوره جام جهانی فوتبال به منصه ظهور رسیده است." شما جام جهانبین در کف دارید آقای متکی عزیز که از چرخش توپی در میدانی سبز، گردشهای سیاسی در جهان را مکاشفه میفرمایید. آقای متکی عزیز، اگر ما به فرموده شما بر اساس تبارگرایی به اردوگاه دیپلماتیک به وزارت امور خارجه وارد شدیم، افتخار من این است كه دارای تبار و عطف در این كشور بوده و هستم و مایه تعجب است كه امروز بیتباران مدعی با هویت و عظمت تاریخی و تمدنی و فرهنگی كشور چنان بازی كردند كه با خامنظری و سخنفریبی، چند قطعنامه تحریم نصیب كشورمان كردند و تا روز قبل از صدور قطعنامه از آن بیاطلاع بودند و "خالی بندیهای" پر از اطلاعات نادرست به بزرگان كشور ارائه دادند. آنچه گفتم نه از سر کین و افترا که حرف دل کارمندان وزارت خارجه و با هدف ارتقای دستگاه سیاست خارجی بود، گرچه اختلافنظر و سلیقه بنده و شما عیان است و نه میتواند موجب بیحرمتی شود و نه استخفاف یکدیگر. در نهایت، نظر دوست عزیرم آقای متکی را به فرمایش سعدی علیه رحمه جلب میکنم که گفته: «معزولی به نزد خردمندان بهتر که مشغولی.» عزل شما توسط آقای احمدینژاد نباید موجب ناراحتی شود. عزلتان، شما را از پاسخگویی و هزار پرسش نجات داد و توصیه میكنم از فرصتی كه پیش آمده برای خدمت به خلق خدا بهره بگیرید و به همشهریانتان در كردكوی خدمت كنید كه عین صواب است. از شما نیز میخواهم برای طلب عافیت و خیر عاقبت بنده از خدای منان دعا کنید و بنده و دیگر بندگان خدا را برای نقدی دلسوزانه و بر اساس حفظ منافع ملی، بجای طعن و ناشكیبایی، فرصتی بدانید برای تامل بر آنچه در دوران شما بر سیاست خارجی گذشت. خدا ما و شما را مشمول عنایت و عفو خود قرار دهد که داور نهایی اوست. و مجدداً سلام میگویم كه بشارت قرآن است. سیدمحمد صادق خرازی
دیدگاه تان را بنویسید