دفاع از وزیر دفاع !

دکترا ، این واژه فرانسوی گویا با خود جادویی را حمل می کند که در همه جای جهان ، مشتاقان را واله و بی اختیار به دنبال خود می کشاند و باز اینگونه می نمایاند که این جادو بر سیاست ورزان و سیاست مداران ، تاثیر دو چندانی می نهد . استفاده از عنوان جعلی دکترا یا دریافت آن بدون داشتن شایستگی های کافی این بار نه در خاور میانه که در قلب آلمان دامن یکی از نخبگان عالم سیاست را گرفته و ائتلاف لرزان حاکم به رهبری آنگلا مرکل را با ضربه حیثیتی شدیدی مواجه ساخته است . کارل تئودور گوتنبرگ ، وزیر دفاع چهل ساله آلمان متهم به سرقت علمی در پایان نامه دکترا شده است و این سرقت علمی آن چنان واضح و فشارافکار عمومی در پی افشای آن آن چنان گسترده بوده که وی در موضع گیری رسمی اعلام نمود تا پایان تحقیقات به صورت موقت استفاده از لقب " دکتر " را کنار خواهد گذاشت . سیاست مدار باواریایی ، عضو اتحادیه دمکرات مسیحی باواریا ، بخشی از حزب حاکم دمکرات مسیحی به رهبری آنگلا مرکل ، علی رغم سن کم از سابقه زیادی در صحنه سیاست آلمان برخوردار است . او که در یک خانواده اشرافی باواریایی زاده شده ( به گونه ای که اگر بخواهیم نام کامل خانوادگی او را بنویسیم ، بیش از دو خط کامل خواهد بود ! ) فعالیت سیاسی خود را به عنوان نماینده پارلمان ( بوندستاگ ) از سال 2002 آغاز نمود و دوره نمایندگی او در سال 2006 با کسب بیش از شصت درصد آرا تمدید شد . دوره نمایندگی او در حالی گذشت که گوتنبرگ همواره به عنوان کارشناس امور بین المللی شناخته شده و در بوندستاگ ، مناصبی چون : ریاست کمیته سیاست خارجی اتحادیه دمکرات مسیحی ، رییس گروه دوستی پارلمانی آلمان و بریتانیا و نایب رییس اتحادیه اروپای جنوب شرقی را بر عهده وهمچنین در خلال سال های 2008 تا 2009 ، دبیرکلی اتحادیه سوسیال مسیحی باواریا را نیز در اختیار داشت . نهم فوریه 2009 روزی بود که او رسماً از سوی مرکل به عنوان وزیر دفاع معرفی شد تا در روز پس از آن حکم وزارت خود را از رییس جمهور وقت ، هورست کوهلر دریافت دارد و عالی ترین منصب نظامی آلمان را تصدی و آماده مدیریت بزرگترین مسئله سیاست خارجی این کشور یعنی جنگ افغانستان شود . جنگی که دولت مرکل قویاً جنگ بودن آن را تکذیب و از آن به عنوان ماموریت حفظ صلح نام می برد . آلمانی ها سومین گروه بزرگ نظامی را در افغانستان در اختیار دارند که کشته های گاه و بیگاه سربازان آلمانی چون صاعقه بر سر ائتلاف حاکم فرود می آید . اما هفته گذشته صاعقه ای که وزارت دفاع آلمان در بن ( وزارت دفاع آلمان نه در برلین که در بن واقع است ) را لرزاند ، نه از افغانستان که از همین کشور برخواست . گوتنبرگ که در سال 2007 در دانشگاه بایرویت ، یکی از معتبرترین دانشگاههای آلمان و با راهنمایی پروفسورپیتر هبرله و با نمره 1.0 که بالاترین امتیاز در سیستم علمی آلمان محسوب می شود ، مدرک دکترای خود را دریافت نموده بود به سرقت علمی و کپی کردن پایان نامه متهم شد . پروفسور آندریاس فیشر لسکانو استاد حقوق دانشگاه برمن پس از صرف چند ماه وقت برای بررسی پایان نامه گوتنبرگ با موضوع توسعه حقوق اساسی در ایالات متحده و اتحادیه اروپا ، دریافت که بخش های زیادی از این پایان نامه ، بدون ارجاع دادن از سخنرانی ها ، مقالات روزنامه ها ، چند کتاب و حتی پروژه های تحقیقی سایر دانشجویان کپی شده است و لسکانو با ارسال مستندات خود برای پروفسور دیتهلم کلیپل ، استاد مسئول رسیدگی به تخلفات علمی در دانشگاه بایرویت ، گوتنبرگ را رسماً به سرقت علمی متهم نمود. پس از رسیدگی های درون دانشگاهی ، از وزیر دفاع خواسته شد تا توضیحات خود را ارایه دهد . با رسانه ای شدن موضوع ، دولت مرکل نیز با موضوع درگیر شد تا هفته گذشته با شکست حزب حاکم در انتخابات محلی هامبورگ و رسوایی به بار آماده در مورد وزیر دفاع ، به هفته سیاه حزب دمکرات مسیحی بدل گردد . گوتنبرگ که در ماههای اخیر در صدر سیاست مداران محبوب آلمان قرار داشت ناگهان با بحرانی جدی دست به گریبان شده که او را وادار نمود در موضع گیری فوری اعلام نماید تا پایان رسیدگی به موضوع در کمیته دانشگاهی ، استفاده از عنوان دکترا را کنار خواهد گذاشت و سیاست مدار باواریایی که از او به عنوان پر امید ترین فرد برای جانشینی مرکل یاد می شد، بلافاصله عازم افغانستان شد تا به بهانه سرباز تازه کشته شده آلمانی در افغانستان ، از مرکز توجهات خارج شود . هر چند آنگلا مرکل در حالی که وزیر دفاع جوانش ، بسیار بی دفاع می نمایاند به حمایت از او برخواسته اما وضوح سوء استفاده علمی گوتنبرگ و موج افکار عمومی برخواسته در پی آن ، دولت لرزان مرکل را با بحرانی جدی روبه رو ساخته است . مهم ترین پرسش پیش رو این است که آیا گوتنبرگ استعفا خواهد کرد یا خیر ؟ موضوعی که به نظر می رسد علی رغم سفر شتابزده وی به افغانستان و گرفتن ژست پرکاری ، در صورت اثبات رسمی سرقت علمی او امری گریز ناپذیر خواهد بود و دیگر آنکه سقوط سیاست مدار جوان و پر امید ، چه تاثیری بر انتخابات آینده آلمان و حزب حاکم خواهد گذشت ؟ پایان زمستان سرد اروپا حداقل برای حزب دمکرات مسیحی آلمان چندان با نسیم های آرامش بخش همراه نبوده و بهار پر حادثه ای را برای آنها تصویر می کند ، بهاری که شاید اولین قربانی اش گوتنبرگ ، اشراف زاده باواریایی باشد چرا که در سرزمین ژرمن ها هر گناهی شاید بخشیده شود اما دروغ نه .