مرندی از مناظراتش در شبكه‌های خارجی می‌گوید

کد خبر: 131316

معمولاً در مقابل بنده دو نفر را دعوت می‌كردند. ضمن این‌كه مجری جلسه و تصاویر كاملاً به ضرر من و به نفع آنها بود. گاهی مجری هم به كمك كارشناسان می‌آمد. حتی گاهی اوقات از توهین و فحش دادن نسبت به بنده دریغ نمی‌كردند.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر رهبر انقلاب: دكتر سیدمحمد مرندی در ایام پرالتهاب فتنه‌ی سال گذشته، در رسانه‌های مختلف خارجی حضور یافت تا از موجودیت و حقانیت جمهوری اسلامی دفاع كند. او كه عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و فرزند دكتر علی‌رضا مرندی، از وزرای دولت سازندگی و نماینده كنونی مجلس شورای اسلامی است، در این رابطه می‌گوید: «احساس كردم كه در آن مقطع و با توجه به هجمه‌های بی‌سابقه علیه نظام جمهوری اسلامی، باید از اصل و موجودیت نظام دفاع كنم و به همین دلیل در مناظرات خارجی شركت كردم». بحث‌های او، هم در ایران و هم در خارج از كشور بازتاب گسترده‌ای داشت. او، این ایام را یكی از تلخ‌ترین دوران زندگی‌اش می‌داند و گله می‌كند از دوستانی كه سكوت و حتی اعتراض را به حمایت از او ترجیح دادند و دشمنان مدعی جامعه‌ی باز و دموكراسی كه تنها به جرم ابراز عقیده، او را تهدید به مرگ كردند. پیش از انتخابات سال گذشته، برای سخنرانی در دو اتاق فكر مهم آمریكا دعوت شده بودم و به همین خاطر به آن كشور سفر كردم؛ یكی "New Century Foundation" و یكی "New America Foundation". بحث در new century foundation راجع به آینده‌ی ایران بود و جز بنده، یك نماینده‌ی‌ شیعه از مجلس بحرین و یك لبنانی اهل سنت طرفدار ایران نیز حضور داشتند. پس از پایان جلسه، دست‌اندركاران آمریكایی اذعان داشتند كه سابقه نداشته در این اتاق فكر برنامه‌ای راجع به ایران برگزار شود و برآیند آن در مورد ایران مثبت باشد. در حالی كه همیشه نگاه منفی به ایران بود، این نخستین بار بود كه مسئله‌ی ایران به شكل دیگری مطرح ‌شده بود. معمولاً در مقابل بنده دو نفر را دعوت می‌كردند. ضمن این‌كه مجری جلسه و تصاویر كاملاً به ضرر من و به نفع آنها بود. گاهی مجری هم به كمك كارشناسان می‌آمد. حتی گاهی اوقات از توهین و فحش دادن نسبت به بنده دریغ نمی‌كردند. در new america foundation نیز برنامه‌‌ی مشابهی بود. مدعوین جلسه علاوه بر بنده، یك كارشناس آمریكایی بود كه در دولت بوش كار می‌كرد. جالب این‌كه این آمریكایی خیلی به نفع ایران صحبت كرد. مهمان دیگر جلسه یك عرب اهل سنت بود كه در الجزیزه كار می‌كرد. او نیز نظر مثبتی راجع به ایران داشت. در این برنامه هم دست‌اندركاران اذعان داشتند كه فضای ایجادشده به نفع جمهوری اسلامی سابقه ندارد. خود آمریكایی‌های حاضر در جلسه معتقد بودند كه این نگاه مثبت نشان می‌‌دهد كه بخش‌هایی از حاكمیت آمریكا به این نتیجه رسیده كه باید با ایران كنار بیایند، زیرا جمهوری اسلامی ایران مستحكم و مقتدر است. نمی‌خواهم بگویم كه دولت آمریكا پیش از انتخابات قصد داشته كه چرخش قابل توجهی نسبت به ایران داشته باشد، ولی این واقعیت است كه بخشی از حاكمیت آمریكا به این نتیجه رسیده كه حكومت‌شان باید نگاه خود را به ایران عوض كند. اما با حوادث فتنه‌گون پس از انتخابات، متأسفانه فضای آمریكا به‌تدریج عوض شد. در حالی كه خود آمریكایی‌ها بر اساس نظرسنجی یكی از مراكز مهمشان درباره‌ی نتیجه‌ی انتخابات ایران، خبر از پیروزی آقای احمدی‌نژاد می‌دادند، با آغاز اغتشاشات در تهران، این تغییر نگاه به ایران تنها پس از چند روز از بین رفت. آمریكایی‌ها احساس كردند الان بهترین زمان است كه به ایران فشار بیاورند. یعنی تا دیروز بحث آمریكا‌یی‌ها این بود كه ما باید نگرش‌مان را در قبال ایران عوض كنیم، ولی ظرف چند روز همه‌چیز وارونه شد و مدعی شدند كه الان باید از ایران امتیاز بگیریم. همان اتاق فكرهایی كه به نفع ما صحبت می‌كردند، پس از انتخابات تندترین مواضع ضد ایرانی را مطرح كردند. حتی كارشان شده بود تبلیغات علیه جمهوری اسلامی و این برای جمهوری اسلامی یك ضرر بود. ضرر دوم هم تحریم‌های جدید اعمال‌شده علیه ایران است كه ناشی از همین فتنه است. آمریكایی‌ها و اروپایی‌ها احساس كردند كه ایران در موضع ضعف است و به همین جهت وقت مناسبی برای افزایش فشار بر ایران است. این موضوع هم نتیجه‌ی همان تغییر فكر و نگاه آمریكا نسبت به ایران بوده است. با امیدواری فحش می‌دادند در مناظراتی كه بنده در خارج از كشور و در شبكه‌های مختلف تلویزیونی داشتم نیز به همین شكل بود. در چهره و صحبت‌های افراد و كارشناسانی كه در مقابل من قرار داشتند، امیدواری به اغتشاشات كاملاً مشهود بود. آنها اعتقاد داشتند كه اگر هم این آشوب‌ها نتوانست حكومت ایران را سرنگون كند، اما آن را بسیار ضعیف خواهد كرد. رسانه‌های غربی پیش از انتخابات خیلی سیاه‌نمایی می‌كردند. درواقع آنها یك فضای ضد حكومتی را تبلیغ می‌كردند. پس از انتخابات نیز با آغاز آشوب، رسانه‌های غربی سنگ تمام گذاشتند. به‌ طوری كه ایران در صدر اخبارشان بود و از هر تصویری به ضرر ما استفاده می‌كردند؛ سیاه‌نمایی عجبیی كه پس از انقلاب سابقه نداشت. در اكثر مناظراتی كه شركت داشتم، فضای كاملاً ناعادلانه‌ای را طراحی كرده بودند. معمولاً در مقابل بنده دو نفر را دعوت می‌كردند. ضمن این‌كه مجری جلسه و تصاویر كاملاً به ضرر من و به نفع آنها بود. گاهی مجری هم به كمك كارشناسان می‌آمد. حتی گاهی اوقات از توهین و فحش دادن نسبت به بنده دریغ نمی‌كردند. دشمن و معضلی به ‌نام «مردم» در رابطه با نگاه رسانه‌های غربی و به طور كلی نظام سلطه به حضور مردم ایران در صحنه، دو مسئله وجود دارد كه نخست بی‌صداقتی آنها است. توضیح این‌كه در نهم دی و به‌ویژه در 22 بهمن 1388 به دلیل این‌كه گروه‌های فتنه‌گر و منافقین ادعا می‌كردند كه در این روز میدان آزادی را تصاحب خواهند كرد و رسانه‌های غربی با این تصور غیر عقلانی بر روی 22 بهمن مانور می‌دادند. وقتی با آن صحنه‌های خارق‌العاده و عظیم در تهران مواجه شدند و دیدند كه اصلاً خبری از منافقین و فتنه‌گران نیست، ناگهان ساكت شدند. در حالی كه تا پیش از آن و در جریان فتنه، تظاهرات چند صد نفری را چند صدهزار نفری عنوان می‌كردند. دومین نكته این است كه اصولاً غربی‌ها كسانی را انسان می‌دانند كه مانند خودشان فكر می‌كنند. شما در رسانه‌های آنها می‌بینید كه نسبت به مردم متوسط و متوسط به پایین و اقشار ضعیف ایران با توهین و تحقیر صحبت می‌كنند، اما در مقابل از غرب‌گراها و روشن‌فكرها با احترام و به نیكی یاد می‌كنند. اصولاً غربی‌ها كسانی را انسان می‌دانند كه مانند خودشان فكر می‌كنند. شما در رسانه‌های آنها می‌بینید كه نسبت به مردم متوسط و متوسط به پایین و اقشار ضعیف ایران با توهین و تحقیر صحبت می‌كنند، اما در مقابل از غرب‌گراها و روشن‌فكرها با احترام و به نیكی یاد می‌كنند. مطلب قابل توجه دیگر این است كه غربی‌ها همیشه در تحلیل رفتار مردم ایران دچار اشتباه بوده‌اند. مردم ایران دیندار هستند، طرفدار ائمه هستند، طرفدار پیامبر عظیم‌الشأن اسلام هستند و حكومتی را می‌خواهند كه هم اسلامی باشد و هم آبادانی داشته باشد. بنابراین كسانی كه به نامزدهای انتخاباتی رأی دادند، منحصر به آنها نبودند. به همین دلیل وقتی مردم ایران دیدند كه در جریان فتنه بعضی‌ها بدون سند به نظام تهمت زدند، حتی هواداران آن نامزدها صف خود را از آنها جدا كردند و به همراه مردم در راهپیمایی شركت كردند. با خبرنگارشان چه كردند؟ اگر برخی نخبگان ما در این جریان بر خلاف مردم حركت كردند، به این دلیل بود كه تحت تأثیر گفتمان غرب قرار گرفته بودند. همان كسانی كه در دهه‌ی 60 و در مواجهه‌ی باغرب، انقلابی‌تر از خود امام بودند و حتی در اواخر عمر امام(ره) انقلاب را به سازش با آمریكا متهم می‌كردند، به‌تدریج نسبت به غرب و پارادایم غربی دچار انفعال شدند و یك حالت شرمندگی به آنها دست داد كه گویی ما به غربی‌ها بدهكار هستیم. در حالی كه ما به غربی‌ها هیچ بدهی نداریم و حتی طلبكاریم. غربی‌ها بودند كه به صدام سلاح شیمیایی دادند، غربی‌ها هستند كه به اسرائیل كمك می‌‌كنند، غربی‌ها هستند كه به كشورهای همسایه‌ی ما تجاوز كرده‌اند و غربی‌ها هستند كه از جنگ جهانی دوم به این طرف در سراسر جهان استعمار می‌كنند. امروز چطور با مسلمان‌ها و ایرانی‌ها برخورد می‌كنند؟ تا چه اندازه حقوق بشر در غرب پایمال می‌شود؟ در آمریكا اگر خبرنگاری مثل «هلن توماس» به اسراییل حمله كند و یا مثل «اكتیوا نصر» از مخالفین سیاست‌های آمریكا تمجید كند از كار اخراج می‌شود. امروزه اكثریت جهان پذیرفته است كه ایران مقتدرتر از گذشته است. نهم دی و 22 بهمن 1388 نه‌تنها انسجامی در ایران پدید آورد، بلكه در خارج از مرزهای ما به غربی‌ها نشان داد كه ایران كشوری مقتدر و توانمند است. غربی‌ها و مخالفان ایران نه‌تنها سرخورده شدند، بلكه دریافتند بیش از آنچه كه تصور می‌كردند، ایران مقتدر است. وقتی با غربی‌ها صحبت می‌كنیم، آنها هم به این اقتدار اذعان دارند، اما آنچنان از جمهوری اسلامی نفرت دارند كه به‌راحتی دست‌بردار نیستند. با تمام این اوصاف، آمریكایی‌ها ناچارند واقع‌بینانه‌تر با ما برخورد كنند، چون اگر این روند را ادامه بدهند، بی‌تردید موقعیت خود را در خاورمیانه را از دست خواهند داد.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت