طراحي دشمن در دو حوزه
صالح اسکندري
رسالت: بيانات صريح و شفاف رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار اعضاي مجلس خبرگان حاوي نکات بسيار مهمي بود که هر يک در جاي خود قابل تفسير و بررسي است. يکي از نکات مهمي که معظم له در اين ديدار بدان اشاره فرمودند طراحي و اقدامات دشمن در دو حوزه اعتبارزدايي از دين و بي اعتماد سازي مردم نسبت به حاکميت اسلامي بود. شبهه پراکني، اعتبارزدايي از دين، جداکردن مردم از اصول و بينات ديني و بي اعتماد سازي مردم نسبت به حاکميت اسلامي يکي از حربه هاي دشمنان انقلاب اسلامي در شرايط کنوني است. تحليل گفتمان انقلاب اسلامي بدون در نظر گرفتن علقه هاي اسلامي و مذهبي مردم، نقش تعيين کننده ولايت فقيه و جنس مردم سالار نظام غير قابل ممکن است. در واقع اسلام، ولايت و مردم هسته مرکزي گفتمان انقلاب اسلامي را تشکيل مي دهند. تا زماني که بين اين سه محور تجانس و تمايل وجود دارد هيچ اهرمي نمي تواند موتور محرک انقلاب اسلامي را از کار بيندازد. اما کوچکترين فاصله اي بين اين سه مولفه حياتي کليت ارگانيسم نظام اسلامي را به لحاظ محيط داخلي و محيط خارجي آسيب پذير مي کند. دشمن با فهم صحيح اين موضوع در صدد است با فاصله انداختن بين مردم و اسلام و همچنين با بي اعتماد سازي آنها از حاکميت اسلامي موتور محرکه گفتمان را از کار بيندازد و يا حداقل زمينه را براي آسيب پذيري سيستم فراهم نمايد. چرا که در 31 سال گذشته ويژگي هاي درهم تنيدگي سه محور اسلام، ولايت و مردم به هر حيث مانع از دست اندازي و توطئه هاي شوم دشمن بوده است. حوادث انتخابات در سال گذشته نشان داد اين امتزاج نظري و عيني در سه دهه گذشته نه تنها تضعيف نشده بلکه اين قدرت پديد آورده که قادر است در مقابل پيچيده ترين متدهاي براندازي در قرن بيست و يکم مقاومت کند و مانع از هر گونه اخلال و يا ناسازگاري گردد.از اين رو دشمن با تجربه گرفتن از ناکامي هاي پي در پي خود در 31 سال گذشته در صدد است با اعتبار زدايي از دين و بي اعتماد سازي مردم به حکومت و به خصوص دولت و مجلس اصولگرا اين انسجام و فرم متکامل را به هم بريزد. پژوهشگران بين سرمايه هاي اجتماعي و ميزان اعتماد عمومي به حکومت يک رابطه مستقيم برقرار مي کنند. به هر ميزان شکاف بين دولت و ملت تعميق شود از ميزان سرمايه اجتماعي کاسته مي شود و هر چقدر سرمايه هاي اجتماعي افزايش يابد اين شکاف کم رنگ مي شود. اين روزها همسو و همصدا با سناريو خطرناک دشمن، برخي ورشکستگان سياسي با تعميم و تحميل شکست خود به ملت مدعي اند موجي از بي اعتمادي کشور را فرا گرفته است و انقلاب را نمي توان با بدگماني اکثريت مردم اداره کرد. به طور مشخص اين عده مي گويند: "حاکميت سياسي اعتماد عمومي را هزينه حفظ احمدي نژاد در قدرت کرد تا شکاف دولت و ملت همچنان افزايش يابد." البته بحران اعتماد سياسي پديده اي نيست که يک شبه شکل بگيرد و هيبتي مبهم و سيال داشته باشد و نتوان وجهه ملموسي براي آن ترسيم کرد. دشمن در نهم دي و 22 بهمن به صراحت ديد که مردم اعتمادشان به دولت و نظام نه تنها کم نشده است بلکه در هنگام احساس خطر مسئوليت بيشتري براي خود قائل مي شوند. اما در عين حال نمي توان از تلاش دشمن در اين زمينه نيز غافل شد. اين عده قطعات پازل دشمن را به دوش مي کشند و در موعد مقرر با هدايت هاي پنهان و آشکار دستگاه هاي تبليغاتي غرب تکه مورد نظر را در جاي خود مي گذارند. يکي از وظايف اصلي مسئولان سياسي و روحانيت در مقابله با اين توطئه اميد دادن به مردم است. فضاي عمومي جامعه بيشتر از هر زمان ديگر نيازمند اميد بخشي به مردم و همگرايي مسئولان است. کشور در آستانه تحولات بزرگي در ساحات مختلف سياسي، اقتصادي و فرهنگي قرار دارد. مديريت عالمانه اين تحولات در گرو آگاهي بخشي به جامعه و تقويت روحيه اميد به آينده است. مقام معظم رهبري فرمودند:"يك كليد اصلى وجود دارد و آن اميد دادن و اطمينان دادن به مردم است. اين كارى است كه به عهده من و شماست: ما معممين، ما مسئولان، ائمه محترم جمعه؛ كار بايد اين باشد كه به مردم اميد بدهيد و اطمينان بدهيد. اگر مردم نااميد شدند، اعتماد خودشان را از دست دادند، متزلزل شدند، شكست قطعى است. آن چيزى كه جنگنده را، رزمنده را در جبهه نگه مي دارد، اميد است. بايد اميد داشته باشد، بداند كه مي تواند به پيروزى برسد. اين اميد را بايد زنده نگه داشت. عامل اصلى پيروزى، در صحنه بودن مردم است؛ عامل در صحنه بودن مردم، اميد و اطمينان آنهاست." استمرار فضاي ستيزآلود سياسي و به فراموشي سپردن اصل مهم انسجام و يک دلي مسئولان کشور، نتيجه اي به جز نا اميدي مردم و القاي ناکارآمدي نظام ندارد. يکي ديگر از ترفند هاي نخ نماي دشمن شبهه پراکني ديني و ايجاد ترديد در مسلمات و بينات مذهبي- اعتقادي مردم است. البته اين پروژه در اواسط دهه 70 کليد خورد اما جرم و حجم آن به حدي نبود که بتواند لطمه اي به اين شجره طيبه که ميراث 1400 سال مجاهدت متدينين و تفقه فقيهان است وارد نمايد. در هشت سال اصلاحات در راس قوه اجرايي کشوربي سابقه ترين اهانت ها و توهين ها به مقدسات و ارزشها، از قلم و لسان نزديکان آقاي خاتمي و ساير استراتژيستهاي دوم خردادي صورت گرفت اما در عمل هيچ عزمي از جانب رئيس جمهور وقت براي دفاع از ارزشها وجود نداشت و صحنه سياسي و اجتماعي کشور به آوردگاه تعارضات فلسفي و هويتي بر سر مسائلي مورد پذيرش عموم مردم تبديل شده بود. اين توطئه بخش مهمي از پازل دشمن در بي اعتبار سازي دين براي مردم بازي مي کرد. عبدالكريم سروش در همين دوران ادعا كرد: "حكومت ديني جلوي رشد علمي مردم را مي گيرد"، سعيد حجاريان نوشت:" قدرت با دين در آميخته و نقد قدرت نيز از معبر نقد دين رسمي مي گذرد"اكبر گنجي بي شرمانه مدعي شد: "خشونت هاي روز عاشورا معلول تعارض هاي قومي و بالاخص نتيجه خشونت پيامبر در جنگ بدر، احد، خندق و... بود"، روزنامه ايران ارگان دولت به نقل از مراد ثقفي نوشت:" سکولاريسم مقدمه، مبنا و زيرساخت دموکراسي است. ما حکومت غير سکولار دموکراتيک نداريم."حميدرضا جلايي پور هدف از انقلاب اسلامي را تنها در تحقق "جمهوريت" منحصر نمود، احمد قابل خواستار عدم ممنوعيت "همجنس بازي" شد و سالار بهزادي تفكر "شيعه" را موجب انحطاط مملكت دانست، چون معتقد بود تفكر شيعه مانع تحقق "دموكراسي" است. و... عملکرد واکنش برانگيز و وهن آلود اذناب دشمن در داخل کشور موجي از مخالفت با اين فضاي دين ستيز به وجود آورد و گفتمان عمومي کشور تغيير کرد. ديگر مخالفت با اسلام و انقلاب سکه رايج نبود بلکه هر کس دم از اسلام و امام مي زد مي توانست اميدي به اقبال مردم داشته باشد. اين موضوع شکست سختي براي دشمن محسوب مي شد چرا که هر آنچه در دهه 70 بافته بود به يک باره از دست رفت و مردم به مراتب از گذشته ديندارتر و معتقدتر شدند و با آراي خود به يک گفتمان انقلابي که اصيل ترين و ناب ترين شعارهاي امام و انقلاب را سر مي داد نشان دادند که موضع سختي در برابر دين ستيزان اتخاذ کرده اند.دشمن امروز به تغيير گفتمان عمومي کشور بيش از هر کسي آگاه است لذا به آرامي و در پس نقاب نفاق و تزوير سعي دارد همان رويکرد را دنبال کند اما اين بار با شعارهاي اسلامي و ادعاي پيروي از خط امام(ره). اشاره ظريف رهبر فرزانه انقلاب در ابتداي فتنه 88 به "مسجد ضرار" مويد تلاشهاي دشمن براي فريفتن جامعه اسلامي در پرده نفاق بود که البته مردم از اين آزمون عظيم سربلند بيرون آمدند اما متاسفانه برخي نخبگان فريب اين ظاهرسازي ها را خوردند. اين نفاق دين ستيزانه به مراتب رسالت نهادهاي ديني را مضاعف مي کند. دولت در اين زمينه مسئوليت خطيري بر عهده دارد اما اين به معناي نفي رسالت ساير نهادها و مراجع ديني نيست. رهبر معظم انقلاب در اين زمينه با خطاب قرار دادن اعضاي مجلس خبرگان فرمودند: "وظيفه دولت زمينهسازى است؛ وظيفه عملياتى و ميدانى به عهده روحانيت است، به عهده زبدگان است، به عهده نخبگان حوزه و دانشگاه است. اين وظيفه ميدانى است. من امروز نگاه مي كنم جاى اين مجموعه مكرم دينى و علمى را در خيلى جاها خالى مىبينم." به هر حال داشتن يک تصوير درست از هندسه زمين بازي، بازشناسي دوست و دشمن از يکديگر، بصيرت و آگاهي سياسي، اطلاع از مناسبات زماني و مکاني يک کنش سياسي و... جزء مقدمات و بديهيات رفتار سياسي و ديني در شرايط کنوني است. "مَنْ اعتبر أبصر و مَنْ أبصر فَهِمَ و مَنْ فَهِمَ عَلِمَ؛ کسي که عبرت آموزد آگاهي يابد و کسي که آگاهي يابد، ميفهمد و آنکه بفهمد، دانش آموخته است". ( ترجمه نهجالبلاغه، محمد دشتي، ، خطبه 208)
دیدگاه تان را بنویسید