در آستانه آغاز سوخت گذاری نیروگاه بوشهر و بعد از آن هر چه به زمان هره برداری از این نیروگاه نزدیک می شویم، حجم فضا سازی و اخبار و گزارش های غیر واقعی علیه ایران و فعالیت های صلح آمیز هسته ای بیشتر شده است. در برابر این جنگ روانی و تهدید های فزاینده مقامات و مسئولان سیاسی و نظامی کشورمان نیز بر آمادگی نیروهای مسلح برای مقابله با هر گونه تجاوز احتمالی تاکید کرده اند. البته به اذعان بسیاری از کارشناسان و تحلیل گران مسایل منطقه ای، موضوع حمله به ایران تنها یک شانتاژ رسانه ای و غیر ممکن حداقل در شرایط فعلی است. در خصوص ابزار و امکانات ویژه کشورمان در برابر این تهدید احتمالی، واکنش جامعه جهانی به چنین اقدامی و اهداف آمریکا و رژیم صهیونیستی از این جنگ روانی علیه ایران و.. سرویس سیاسی«فردا» با دکتر محمد مهدی مظاهری استاد دانشگاه و کارشناس ارشد مسائل بین الملل گفتگو کرده است که در ادامه می آید. آقای دکتر مظاهری با توجه به برخی رجزخوانی های اخیر مقامات رژیم صهیونیستی و امریکا برای حمله به ایران، امکان این اقدام را تا چقدر متحمل می دانید و توان
تکنیکی و چگونگی حمله به ایران را چگونه ارزیابی می کنید؟ آنچه مشخص است با افزایش توانمندی های هسته ای ایران در حوزه غنی سازی اورانیوم و رسیدن به غنای بالای 20 درصد و سوخت گیری نیروگاه اتمی بوشهر دامنۀ تهدیدات رژیم صهیونیستی و امریکا روبه فزونی گذاشته است. لذا در هفته های اخیر شاهد لفاظی های مقامات امریکایی و رژیم صهیونیستی برای آغاز جنگ جدید در منطقه هستیم. با این وجود باید گفت: چینیش نیروهای امریکایی در منطقه خلیج فارس به همراه مسایل سیاسی رژیم صهیونیستی در منطقه هیچ گاه نشان از حالت آمادگی برای یک جنگ تمام عیار و احتمالاً بلند مدت ندارد. پراکندگی نیروگاه های هسته ای کشورمان نیز در محدوده جغرافیایی هم امکان آسیب کلی را به حداقل می رساند. از سوی دیگر توان پاسخ گویی قاطع ایران به هر اقدام دشمن و واقعیت های نظامی و توانمندهای کشورمان را برای متجاوزین اقدام بازدارنده به شمار می رود. آقای دکتر مظاهری ابزار و اهداف ایران را در مقابله با تهدیدات اخیر چگونه می بینید؟ ایران اسلامی، بر اساس تعاریف سنتی از قدرت منطقه ای که هنوز اعتبار خود را حفظ کرده بزرگترین قدرت سیاسی- اقتصادی پهنه ای از جهان است که مرزهای آن از
شرق مدیترانه، شمال آفریقا، غرب آسیا، آسیای مرکزی، جنوب خلیج فارس و شمالی ترین بخش های آسیای مرکزی و قفقاز می گذرد. پیشینه تاریخی ایران در حفظ هویت ملی و مرزهای طبیعی که به فرهنگ بیگانه ستیزی مبدل گشته است این امر را ثابت نموده است که گروه های مختلف سیاسی و قومی به رغم تفاوت و اختلافات در برخی از مسایل داخلی در دفاع از منافع ملی خویش با هم متحدند و این امر در جنگ هشت ساله تحمیلی اثبات شده است. ابزار دیگر ایران در مواجهه با خطرات، تملک و تسلط آن بر بخش بزرگی از منابع جهان به ویژه انرژی است. ایران اسلامی از این اهرم تاکنون برای به خطر انداختن منافع جهان غرب استفاده نکرده است ولی در صورت قطعیت یافتن حمله دشمن می تواند از آن به عنوان آخرین ترکش در فرونشاندن دشمنان بهره جوید. ابزار سوم که پیوندی ناگستنی با مسایل سیاست خارجی دارد، وضع ژئوپلتیک کشورمان در این مساله است. حلقه ارتباطی ایران با جنبش های مردمی و انقلابی منطقه، اهرم قدرت باز دارنده در مقابل هر هجوم دشمن تلقی می شود. اخیراً مسوولین نظام با تکیه بر همین اهرم هشدار دادند که شعاع عملیاتی ایران در پاسخ گویی به تجاوز وسیع تر از منطقه خواهد بود. تنگه هرمز
به عنوان منبع شریان نفتی غرب کاملاً در تسلط ایران است و اقدام امریکا و اسرائیل به مسدود شدن این تنگه و در تنگنا قرار گرفتن بازار انرژی جهانی منجر خواهد شد. بنابراین هرگونه بی خردی و کنار گذاشتن رویه گفتگو برای حل مسایل هسته ای و کوبیدن بر طبل جنگ در منطقه می تواند پایان غیرقابل محاسبه داشته باشد. واکنش جامعه جهانی به اقدام نظامی آمریکا و اسراییل علیه ایران را چگونه ارزیابی می کنید؟ نارضایتی شهروندان امریکایی از گشایش هر گونه جهبه جدید در منطقه خاورمیانه کاملاً مشهود است. بدون شک شرایط وخیم اقتصادی و افزایش ناگهانی قیمت نفت و تلفات انسانی موانع بازدارنده در قبال هرگونه اقدام نظامی است. آنچه مسلم است به جز طیف جنگ طلب کاخ سفید و نیروهای افراطی رژیم صهیونیستی هیچ گونه توافقی مبنی بر استفاده از گزینه نظامی برای حل و فصل مسایل هسته ای ایران وجود ندارد. چرا که لاینحل ماندن بحران افغانستان و عراق و مخالفت روسیه و چین و گروه نم (غیرمتعهدها) با سیاست غرب در منطقه دشواری بکارگیری گزینه نظامی را دو چندان ساخته است.
دیدگاه تان را بنویسید