دعوا بر سر ظریف بالا گرفت
اینطور که به نظر میرسد اختلافات در جریان اصلاحات بالا گرفته و اتحاد ملت و کارگزاران علاوه بر مساله پدرخواندگی و ایفای نقش محوری، درباره گزینههای انتخاباتی از جمله ظریف هم دعوا دارند.
گروه سیاست سایت فردا - ۶ ماه بیشتر تا انتخابات ریاست جمهوری باقی نمانده و فضای سیاسی کشور کاملا متاثر از این رویداد مهم است. اهالی سیاست در هر دو جریان سیاسی اصلاحطلب و اصولگرا سخت مشغول کار هستند و هر روز خبری میرسد که ترسیم چهره کاندیدای نهایی آنان را سادهتر میکند. اگرچه هنوز هم گزینه نهایی و مورد اجماع مشخص نیست، اما از میان بگو مگوهای سیاسیون، اقدامات و اظهارات گزینهها احتمالی یا حامیانشان و همچنین توصیهها و زمزمههایی که از پشت پرده به گوش میرسد؛ میتوان دریافت که چه کسانی از گردونه حذف و کدامها ماندهاند. همچنین میتوان پیش بینیکرد که کدام یک از گزینههای حاشیهای دیروز خود را به متن رسانده و قرار است نقش قابل توجهتری ایفا کنند. بر همین اساس و در یک نگاه کلی به وضعیت جریان اصلاحطلب میتوان گفت که تغییراتی در فهرست گمانهها ایجاد شده است. تغییراتی که تحت تاثیر بالا گرفتن دعوا درباره چگونگی مشارکت در انتخابات است. طیف محافظهکارتر در این جریان سیاسی مدام دنبال گزینههای مناسب برای ائتلاف است و به راست میانه میچسبد. امیدش به این است که نزدیکی به یک گزینه اصولگرا یا اعتدالگرا حضور خود در قدرت را تضمین کند. طیف رادیکال، اما دنبال به رخ کشیدن ایستادگی جریان اصلاحات پای اصول خود است و حاضر نیست تحت هیچ شرایطی، برای بار دوم از سوراخ ائتلاف گزیده شود. در نتیجه همین اختلاف نظر و تفاوت دیدگاه بود که گمانه کاندیداتوری فردی مثل محمدجواد ظریف تقویت شد. مواضع اصلاحطلبانه ظریف کافی بود تا کارگزاران و حامیانش او را گزینه مناسبی برای حمایت بدانند و محبوبت مردمی او نیز - علی رغم افول بعد از خروج آمریکا از برجام - موئلفه مهمی بود تا گمان کنند که سایر اصلاحطلبان برای ائتلاف با او وسوسه خواهند شد. وقتی هم که بایدن در آمریکا پیروز شد و آقایان عزم خود را جزم کردند که مذاکره محور اصلی انتخابات شود و حول آن دو قطبی بسازند؛ ظریف به صدر فهرست کاندیداهای احتمالی اصلاحطلبان رسید. این طور که معلوم است، اما این امتیازات کافی نبوده تا همه طیفهای اصلاحطلب پشت ظریف ایستاده و بخواهند منت او را کشیده و راضی به کاندیداتوری کنند. اتحاد ملتیها که به قول فائزه هاشمی شایسته پدرخواندگی نیز هستند و به رئیس دولت اصلاحات نزدیک، پایشان را در یک کفش کردهاند و با هیچ غیر اصلاحطلبی ائتلاف نمیکنند، حتی ظریف. نگاهی اجمالی به برخی اظهارنظرهای سیاسیون نزدیک به این طیف گزاره مذکور را تایید میکند. مثلا همین چند ماه قبل بود که عبدالله ناصری، عضو شورای مشورتی خاتمی و از چهرههای نزدیک به حلقه اتحاد ملت، به اعتماد آنلاین گفت: «اصلاحطلبان بهتر است به سراغ تیپهایی، چون معین، صفاییفراهانی یا رضا خاتمی بروند. چون این چهرهها هم شایستگی و توانایی لازم را برای اداره امور دارند و هم به احتمال بسیار زیاد میتوانند نظر مثبت مردم را برای رأی دادن جلب کنند.» روزنامه اعتماد نیز همین چند روز قبل در گزارشی تحت عنوان «اتحاد با ایده اصلاحطلبی بدون لکنت» از گرفتاری جریان اصلاحات در دو راهی «نابگرایی-ائتلافگرایی» خبر داد. اتحاد ملتیها اگرچه همواره به دیپلماسی و تاثیر امر مذاکره و تعامل با دنیا توجه ویژه داشته و ظریف را در قامت یک وزیرخارجه ستودهاند، اما حاضر نیستد که خود را نردبان ترقی او کنند تا جای روحانی را بگیرد و تجربه مشابهی از ائتلاف را برایشان رقم بزند. شاهد آنکه جلال جلالیزاده، عضو شورای مرکزی اتحاد ملت چندی پیش در گفتوگویی با نامه نیوز، تصریح کرد: «آقای ظریف در حوزه عملکرد خود موفق نبوده است و در چند جلسه اخیر در مجلس نیز نشان داد فرد توانمندی نیست. او چندین سال است وزیر امور خارجه است و هنوز نتوانسته چهار تا سفیر را تغییر دهد و سفرای او اکثرا همان سفرای دوره احمدینژاد هستند. به نظر من او با استقبال مردم مواجه نمیشود». همین وضعیت است که سبب شده برخی رسانهها ظریف را نامزد اختلافی و نه ائتلافی اصلاحطلبان بنامند. مثلا روزنامه صبح نو در شماره امروز خود، طی گزارشی حوال این محور نوشت: «با وجود استراتژی حمایت از گزینه اختصاصی در یک سطح دیگر بحث حمایت از ظریف مطرحشده که درنهایت ممکن است به دلیل تأیید ظریف به نامزد نشدن به حمایت برخی از آنها از گزینه ائتلافی و برخی دیگر به عبور از انتخابات بینجامد. البته دراینمیان حمایت احتمالی از ظریف موجب میشود که اختلاف آنها با کارگزاران بالا بگیرد.»
دیدگاه تان را بنویسید