۶ گام موثر برای کنترل سردرهای میگرنی
بیشتر اوقات به جای اینکه صبحم را با صبحانهای ناسالم شروع کنم، شِیک پروتئین و یا ماست و میوه را به عنوان صبحانه میخوردم.
سرویس سبک زندگی فردا: ماجرای من با میگرن بر میگردد به اوایل دهه ۹۰ میلادی. به عنوان پزشک خانواده ۱۲ تا ۱۸ ساعت در بیمارستان کار میکردم. بعضی روزها سر درد و حالت تهوع بسیار شدیدی هنگام ویزیت بیمارانم به سراغم میآمد. غریزه ام به من میگفت: این حملات به خاطر فشار کاری است که از ویزیت روزی ۳۰ بیمار گریبان گیرم شده است. تجویزی که برای خود کرده بودم شامل نصف بوتالبیتال / آسپرین / قرص کافئین و چُرتی کوتاه در دفتر هنگام ساعت نهار بود. وقتی بیدار میشدم کمی احساس سستی میکردم، اما حس میکردم سردردم کمی بهتر شده است.
میدانستم بالانس کاری ام با سردردی که دارم در ارتباط است
در طول این مدت دائما درگیر به دست آوردن تعادلی بهتر در زندگی بودم، اما هیچکدام پایدار نبودند. در سال ۱۹۹۲ به من پیشنهاد کار دیگری شد که درآمدش بیشتر بود و مشغلهاش نیز کمتر بود و فقط چهار روز در هفته درگیر بودم؛ بنابراین کار را گرفتم و فکر میکردم سردردهای ناشی از استرسم نیز برطرف میشود، اما متاسفانه ادامه پیدا کردند. در کار جدید کنترلی روی برنامههایم نداشتم و مجبور بودم هر ۱۰ دقیقه یک بیمار را ویزیت کنم.
متوجه شدم سردردهای استرسی ام در واقع میگرن هستند
در سال ۱۹۹۳ تزریق سوماتریپتان برای درمان میگرن تازه به بازار آماده بود. این درمان جدید همه چیز را تغییر داده بود و بیماران میگرن با سوماتریپتان به دفترم میآمدند و بعد از تزریق ۶ میلی گرم در عرض ۱۰ دقیقه ۱۰۰ درصد بهتر میشدند.
سوماتریپتان بر خلاف تزریقهایی که برای میگرن حاد داشتیم گزینهای غیر دارویی، غیر خواب آور و مخصوص میگرن بود. واقعا هیجان زده بودم و دیگر ویزیت بیمارهای میگرنی گیجم نمیکرد، چون یک روش برای ارائه داشتم. اما متاسفانه سردردهای خودم همچنان ادامه داشت. یک روز سرم درد شدیدی گرفت و یک ترپانت خوراکی استفاده کردم. سردرد و حالت تهوعم در ۴۵ تا ۶۰ دقیقه برطرف شد. اینجا بود که متوجه شدم سردردهای خودم نیز در واقع میگرن بوده اند.
به صدای بدنم گوش دادم و موفق شدم میگرن را کنترل کنم
شروع به دنبال کردن علائم و مشکلات میگرنم کردم و متوجه شدم محرکهای شایع برای من تغییرات هورمونی، استرس، مسافرت، کم خوابی، عادات ضعیف غذایی و تغییر در فشار جو هستند. به مرور زمان توانستم موفق شوم آنها را بهتر تحت کنترل بگیرم. در این مسیر شش چیز کمکم کرد که بالاخره میگرن را تحت کنترل در آورم:
۱- بدنم را حرکت دادم
برای من هیچ چیز بهتر از شنا، دوچرخه سواری و دویدن استرسم را کاهش نمیداد. بیشتر اوقات صبحها قبل از رفتن به سر کار ورزش میکردم. همیشه بیدار شدن بین ساعات ۵ و ۶ راحت نیست آن هم برای دویدن یا شنا کردن، اما روزهایی که این کار را انجام میدادم احساس آرامش بیشتری داشتم و میدانستم سرکار کمتر سردرد را تجربه خواهم کرد.
۲- برنامه غذاییام را تغییر دادم
بیشتر اوقات به جای اینکه صبحم را با صبحانهای ناسالم شروع کنم، شِیک پروتئین و یا ماست و میوه را به عنوان صبحانه میخوردم. ناهار همیشه شامل مقدار زیادی پروتئین میشد. کافئین را دوست داشتم، ولی سعی کردم روزانه خودم را به دو فنجان قهوه محدود کنم، همچنین نوشابه رژیمی را کاملا حذف کردم.
۳- هر شب حداقل هفت ساعت میخوابیدم
برای من این یعنی باید ۹ یا ۱۰ شب به رختخواب میرفتم و ۷ تا ۸ ساعت میخوابیدم. اگر شب خوب میخوابیدم روز بعد علائم میگرن بسیار کمتری را تجربه میکردم - انرژی مضاعف و هوشیاری بیشتر نیز ارزش افزوده به حساب میآمد.
۴- سطح استرسم را کنترل کردم
بعد از سالها کار بالاخره نه گفتن را یاد گرفتم و به برخی از درخواستهایی که باعث افزایش فشار کاری میشد نه میگفتم. همچنین از تعداد بیمارانم کم کردم و زمانی که با آنها میگذراندم را افزایش دادم. از نیروهای جوان برای سبک کردن فشار کاری ام استفاده کردم و دیگر میتوانم زمان بیشتری را برای ورزش و دفع استرس قرار دهم. حالا که بار کاری ام را بهتر میتوانم کنترل کنم از حملات میگرن نیز کاسته شده است.
۵- تحریک کنندهها را شناسایی کردم
این شامل فاکتورهای ناگهانی مانند تغییرات آب و هوایی نیز میشد. همین که شروع به شناسایی تحریک کنندهها کردم متوجه شدم تغییر در جو نیز میتواند از دلایل حملات میگرنی ام باشد؛ بنابراین در مواقعی که میدانستم در خطر محرکهای میگرن هستم سعی میکردم با استفاده از داروها و روشهای مقابله با میگرن هوشمندانهتر استفاده کنم.
۶- با استفاده از داروهای خاص میگرن به درمان پیشگیرانه مشغول شدم
برای من این پیشگیری شامل استفاده از تریپتان خوراکی بود که با مشاهده اولین نشانه از میگرن مورد استفاده قرار میدادم. این دارو اثر خواب آور نداشت و تمام نشانههای میگرن از جمله حالت تهوع، حساسیت به نور و سردرد را از بین میبرد. همیشه تریپتان را همراه خودم داشتم تا در صورت مشاهده اولین علائم سریع مورد استفاده قرارش دهم. معمولا یک ساعت بعد از پیشگیری مشکل میگرنم حل میشد و میتوانستم فعالیتهای معمولم را در ادامه روز داشته باشم.
طی این سالها یاد گرفتم که شاید میگرن علاج ناپذیر باشد، اما میتوان با تغییراتی در سبک زندگی، برنامه غذایی و استفاده از دارو آن را تحت کنترل در آورد. امیدوارم شما نیز از این نکات استفاده کنید و بتوانید مشکل میگرن را برای خود حل کنید.
دیدگاه تان را بنویسید