سرویس سبک زندگی فردا : اصغر قاتل، شخصیت اصلی همان داستانی بود که در کودکی همه ما را حداقل یک بار از آن ترساندند، «اگر در کوچه بمانی، یکی میآید میاندازدت تو گونی و با خودش میبرد». سالها بعد از او، محمد بیجه ظهور کرد، قاتل سریالی پاکدشت که سر کوچهای که در آن زندگی میکرد نوشته بودند «این کوچه آدمخوار دارد». در ادامه این مطلب را به نقل از سلامت نیوز بخوانید.
حالا با بیرون افتادن ماجرای آتنا، یک بار دیگر مساله آزار جنسی کودکان مطرح شده است، بدون شک این اتفاق غمانگیز هم چند وقتی سر زبانها خواهد بود و بعد فراموش خواهد شد. با جو ملتهب جامعه، سکوت احتمالی نیروی انتظامی و خودداری از خبررسانی درمورد پروندههای مشابه، مدتی گریبانگیرمان خواهد بود، انگار همه با هم تصمیم گرفته باشیم نقش کوران را بازی کنیم. اگر شما غیر از این هستید، اگر فکر میکنید که باید از بچههای خودتان، بچههای محله و منطقهای که در آن زندگی میکنید مراقبت بیشتری انجام شود، اگر شما نمیخواهید چشم روی خطرهایی که سر راه حفظ سلامت روحی و جسمی کودکان هست ببنید، این دستورالعمل برای شماست. قدم اول حقایق را بدانید و خطر را درک کنید. به جای حس اعتمادتان به مردم و نوع دوستی ذاتیتان، بگذارید حقایق روی تصمیم شما تاثیر بگذارند. در آمارهای بینالمللی یکی از هر ۴ دختر، و یکی از هر ۶ پسر، تا تولد ۱۸ سالگیشان مورد سو استفاده جنسی قرار میگیرند. این مساله را دفعه بعدی از که در فروشگاه راه میروید، یا در پارک گردش میکنید به خاطر داشته باشید. به دور و برتان نگاه کنید و سعی کنید حساب کنید که چند تا از بچههایی
که در روز میبینید مورد آزار قرار گرفتهاند یا بعدا قربانی خواهند شد... شما میتوانید تاثیر مثبت بگذارید.
از هر ۱۰ کودکی که مورد آزار قرار میگیرد فقط یک نفر شخصا در مورد این آزار با دیگران حرف میزند. کودکانی که این سواستفاده را به عنوان راز نگه میدارند، یا آنها که در مورد آزار صحبت میکنند، اما حرفهایشان باور نمیشود، از آسیبهای روانی، احساسی، اجتماعی و حتی جسمی رنج خواهند برد، و مشکلاتشان در بزرگسالی هم ادامه خواهد داشت.
۲۲ درصد از کودکانی که مورد آزار قرار میگیرند زیر ۸ سال سن دارند.
میانگین سنی کودکانی که مورد آزار قرار میگیرند ۹ سال است. با در نظر گرفتن این آمار، به احتمال خیلی زیاد شما کوکانی را میشناسید که قبلا مورد آزار قرار گرفتهاند، یا این که همین حالا هم در حال آزار دیدن هستند. علاوه بر این، بسیار محتمل است که شما سواستفاه کننده را هم بشناسید! بیشتر کسانی که کودکان را مورد آزار قرار میدهند غریبه نیستند، آنها دوستان و اعضای خانواده ما هستند. ۳۷ درصد قربانیان آزار، توسط اعضای خانواده مورد آزار قرار گرفتهاند.
۵۹ درصد کسانی که توسط اعضای خانواده مورد آزار قرار میگیرند و در این مورد صحبت میکنند، مورد قضاوت قرار میگیرند و متهم به دروغ گویی میشوند. در واقع این یکی از ابزارهای کودکآزاران است که ابتدا اعتماد اعضای خانواده کودکان را جلب کنند.
بسیار از کودکان توسط کودکان بزرگتر یا قوی هیکلتر از خودشان مورد آزار قرار میگیرند.
کسانی که از کودکان سواستفاده میکنند، هیچ ویژگی ندارند که آنها را از دیگران جدا کند. هیچ ویژگی ندارند که بتوان آنها را بر اساس آن ویژگی تشخیص داد. آنها کاملا شبیه ما هستند، کاملا شبیه به ما عمل میکنند و میتوانند اعتماد دیگران را جلب کنند.
کسانی که معمولا از کودکان سواستفاده میکنند همان کسانی هستند که به نظر میرسد با کودکان بسیار مهربان هستند. آنها معمولا در جاهایی که دسترسی به بچهها آسان باشد، رفت و آمد دارند. باشگاههای ورزشی، مهد کودکها، و لیگهای ورزشی کودکان از جمله جاهایی هستند که باید سوابق آدمهایی که در آن رفت و آمد میکنند را کنترل کنید تا مطمئن شوید که خطری وجود ندارد. قدم دوم امکان سواستفاده از بچهها را به حد اقل برسانید. موقیعت تنهایی یک بچه و یک بزرگسال را به حداقل برسانید، به صورت موثری امکان سواستفاده جنسی از کودکان را کاهش دادهاید. به یاد داشته باشد که کودک آزاران معمولا با خانواده کودکان رابطه برقرار میکنند تا بتوانند اعتماد آنها را به دست بیاورند.
همیشه تلاش کنید که به جای موقعیتهای انفرادی و تنها گذاشتن بچه با یک بزرگتر، بچهها را در موقعیتهای گروهی قرار دهید.
تا جایی که ممکن است تمام تلاشتان را انجام دهید که بچهها را از موقعیتهای یک کودک یک بزرگسال در تنهایی دوری کنید. این موقعیتها ممکن است در یک گروه ورزشی یا مدرسه رخ دهند. اطمینان حاصل کنید که پدر و مادرها یا بزرگسالان دیگر بتوانند در هر زمانی هر فعالیتی را قطع کنند و وارد محیطهای فعالیت مثل کلاس یا سالن ورزشی شوند، علاوه بر این اطمینان حاصل کنید که سابقه همه کسانی که در مدرسه یا هر جای دیگری با کودکان کار میکنند، بررسی شده باشد.
اطمینان حاصل کنید تمام کسانی که در مدرسه یا باشگاه یا مکانهای دیگر با بچهها در تماس هستند، در مورد پیشگیری، شناخت و گزارش سواستفاده از کودکان آموزش دیدهاند.
به صورت غیرمنتظره هر موقعیتی که درآن کودک وبزرگسالی در تنهایی قرار دارند را با حضور به موقع از بین ببرید.
استفاده کودکتان از اینترنت را کنترل کنید. اینترنت برای کودکآزاران امکان بسیار خوبی است تا از طریق آن با کودکان در تماس باشند، آنها را تحت تاثیر قرار دهند و از آنها سواستفاده کنند.
از طریق بازی کردن با بچهها به آنها یاد دهید که بدون هیچ شرطی از هر موقعیتی که در آن باید با یک بزرگسال تنها بمانند اجتناب کنند. قدم سوم با بچهها حرف بزنید. بچهها اغلب آزار و سواستفاده را به عنوان یک راز نگه میدارند،، اما اگر آزادانه در مورد آن حرف بزننید ممکن است آنها هم محدودیتها را بشکنند. بسیار مهم است که بدانید چرا بچهها در این مورد حرف نمیزنند. بچهها میترسند که پدر و مادرشان را ناامید کنند.
میترسند که خانواده را خراب کنند.
سواستفاده کنندگان گاهی بچهها یا اعضای خانواده آنها را تهدید میکنند که اگر راز را افشا کنند به آنها آسیبی خواهند رساند.
سواستفاده کنندگان معمولا به بچهها میگویند که آنها خودشان باعث شدند اتفاقی رخ بدهد و اگر موضوع را به پدر و مادرشان بگویند آنها را عصبانی خواهند کرد.
بعضی بچهها که یک بار مورد سواستفاده قرار گرفتهاند، وقتی دوباره مورد سوءاستفاده قرار میگیرند میترسند که دراین مورد حرف بزنند، چون احساس گناه میکنند یا میترسند که برچسب بخوردند.
بعضی بچهها بسیار کوچکتر از آن هستند که درک کنند چه اتفاقی در حال رخ دادن است. بسیاری از سوءاستفاده کنندگان به بچهها میگویند که عمل آنها اشکالی ندارد، یا این که همه چیز تنها یک بازی است. کسانی که با بچهها در تماس هستند را بشناسید. بچههایی که مورد سوءاستفاده جنسی قرار میگیرند اغلب موضوع را به یک بزرگسال غیر از پدر یا مادرشان میگویند، بنابراین آموزش برای کسانی که با کودکان کار میکنند موضوعی بسیار مهم است.
بچهها ممکن است تنها بخشی از اتفاقی که افتاده را تعریف کنند، یا این که بگویند موضوع برای کس دیگری اتفاق افتاده است تا ببینند که واکنش پدر و مادرشان به موضوع چیست.
اگر واکنش شما به چیزی که میشنوید، منفی یا احساساتی باشد، باعث خواهید شد که بچهها سکوت کنند، یا از تعریف کردن تمام موضوع خودداری کنند.
اگر کودکتان با شما حرف نمیزند، تصور نکنید که پدر و مادر بدی هستید. با بچهها به صورت روشن و دقیق حرف بزنید به بچهها آموزش بدهید که وظیفه شما این است که از آنها حمایت و مراقبت کنید.
به بچهها آموزش بدهید که وظیفه آنها نیست که از دیگران مراقبت کنند.
روزانه به بچهها یادآوری کنید که تعریف کردن هیچ کدام از جنبههای زندگیشان برای شما باعث نمیشود که شما عصبانی یا ناراحت شوید.
در سکوت به حرفهای بچهها گوش کنید. بچهها برای گفتن اتفافاتی که برایشان رخ داده است سختی زیادی را متحمل میشوند.
به بچهها در مورد بدنشان آموزش دهید، به آنها بگویید که سوءاستفاده یعنی چه. وقتی سنشان اقتضا میکند با آنها در مورد روابط جنسی حرف بزنید، به آنها کلماتی را یاد بدهید که بتوانند با آن کلمات به راحتی در مورد بدن و مسائل جنسیشان با شما حرف بزنند.
به بچهها آموزش دهید که این خلاف مقررات است که بزرگترها با بچهها رفتار جنسی داشته باشند. این موضوع را با مثال به بچهها یاد بدهید.
آموزش در مورد مسائل جنسی و مراقبت از خود را هر روز برای کودکان تکرار کنید. قدم چهارم مراقب باشید، انتظار نداشته باشید که با نشانههای روشن و آشکار از سوءاستفاده جنسی روبهرو شوید، نشانهها وجود دارند، باید برای کشف آنها هشیار باشید. نشانهها را بشناسید نشانههای جسمی سوءاستفاده جنسی از کودکان معمول نیستند. هر چند، قرمزی، تورم در ناحیه تناسلی، و عفونتهای ادراری باید به دقت بررسی شوند. مشکلات فیزیکی مزمن، مانند اضطراب، درد معده یا سردرد مزمن میتواند نشانهای از بروز یک حادثه باشد.
نشانههای رفتاری و احساسی شایعتر هستند. رفتار «بیش از حد کامل»، عقبنشینی و افسردگی یا خشم و بیرحمی غیر قابل توضیح میتواند از نشانهها باشد.
رفتار جنسی، یا استفاده از کلماتی که در میان کودکان شایع نیست، میتواند یک پرچم قرمز باشد.
دقت کنید، ممکن است بعضی از بچهها هیچ نشانهای از خودشان بروز ندهند. اگر متوجه نشانههای فیزیکی شدید که شما را مشکوک به سوءاستفاده جنسی از کودک میکند، بالافاصله کودک را برای آزمایش و بررسی پیش متحصصی ببرید که درمورد سوءاستفاده جنسی از کودکان آموزش خاص دیده است. قدم پنجم برنامهریزی کنید، بدانید که در صورت بروز مشکل باید به کجا بروید، به چه کسی زنگ بزنید، و چه طور واکنش نشان دهید. واکنش شدید نشان ندهید. همان طور که اگر کودکتان دستش را بشکند سعی میکنید آرام بمانید و با متخصص تماس بگیرید، در این مورد هم آرامش خود را حفظ کنید و طبق برنامهای که از قبل برای چنین موقیعتی در نظر گرفتهاید عمل کنید. اگر با عصبانیت یا ناباوری واکنش نشان دهید، ممکن است کودک شما یکی از این واکنشها را نشان دهد:
بچه سکوت میکند
بچه داستانش را تغییر میدهد، تا با عصبانیت و ناباوری شما روبهرو نشود، در نتیجه سوءاستفاده ممکن است دوباره رخ دهد.
بچه ممکن است داستان خود را طوری تغییر دهد که فکر میکند شما آن را باور میکنید. اگر بخواهید موضوع را به دادگاه بکشید چنین رویهای میتواند بسیار خطرناک و مشکل ساز باشد. بچه ممکن است احساس گناه بیشتری کند. به یاد داشته باشید که تعداد گزارشهای کودک آزاری که غلط از آب در میآیند بسیار بسیار کم هستند. بسیار مهم است که قبل از این که در چنین شرایطی قرار بگیرید در مورد آن فکر کنید، و برای واکنش به آن برنامهریزی کنید، امیدواریم که هیچ وقت در چنین موقعیتی قرار نگیریم و نیازی به استفاده از این مهارتها نداشته باشیم، اما باید برای چنین وضعیتی آماده باشید و بتوانید نقش حمایتی خود را انجام دهید. به کودکان اعتماد کنید و مطمئن شوید که آنها میدانند شما به آنها اعتماد دارید.
سوال نپرسید، سوال پرسیدن میتواند باعث شود که بچهها گیج، ناراحت و افسرده شوند. علاوه بر این سوال پرسیدن میتواند به تحقیقات بعدی در مورد حادثهای که رخ داده است آسیب بزند.
بچهها را مطمئن کنید که این وظیفه شماست که از آنها حمایت کنید و هر کاری که از دستتان بر میآید را برای آنها انجام خواهید داد. همه موارد مشکوک به سوءاستفاده را گزارش دهید، چه موضوع داخل خانواده باشد و چه خارج از آن. امنیت بچهها از هر نوع درگیری احساسی که ممکن است در خانه داشته باشید مهمتر است، این حقیقت را به یاد داشته باشید که شما بزرگسال هستید.
نترسید. بچههایی که مورد سواستفاده قرار میگیرند هم با کمک روانشناس میتوانند از مخمصه رها شوند. قدم ششم مشکوک باشید، سلامتی بچه ممکن است در گرو همین حساسیت بالا باشد. اگر مشکوک هستید که برای کودکتان اتفاقی افتاده است، اما هیچ دلیلی برای ثابت کردن آن ندارید، شاید بهتر باشد که به یک تخصص مراجعه کنید. خیلی از ما احساسمان در این موارد را نادیده میگیریم، اما این احساس اغلب درست است. اگر مشکوک هستید، یکی از اقدامات زیر را انجام دهید: با بچه صحبت کنید، از او بپرسید که آیا چیزی هست که بخواهد به شما بگوید یا نه.
با یک متخصص مشورت کنید، از اورژانس اجتماعی راهنمایی بخواهید. قدم هفتم اقدام کنید. برای کمک به سازمانهای مردم نهادی که در مورد مبارزه با کودکان کار میکنند، داوطلب شوید. میتوانید وقت بگذارید و به آنها کمک کنید یا با اهدای پول از آنها حمایت کنید. شما صدا و رای دارید. در حالی که کودکان هنوز نمیتوانند در شبکههای مجازی صدای خودشان را داشته باشند و در انتخابات شرکت کنند، از حق و امکانات خودتان استفاده کنید تا محل زندگیتان را برای کودکان امنتر کنید. از نمایندگان محلیتان در شورا و مجلس بپرسید که چه برنامهای برای حمایت بیشتر از کودکان در برابر آزار و تعرض و کودک آزاری دارند و در حال حاضر چه نوع خدماتی را به قربانیان ارائه میدهند، دانستن این اطلاعات به شما کمک میکند که بتوانید به خودتان و دیگران کمک کنید. از شوراها و نمایندگان مجلس در منطقه خودتان بخواهید به اختصاص بودجه بیشتر برای نهادهای حمایتی، تسریع در انجام مراحل قانونی ایجاد این نهادها و فعالیتشان کمک کنند. این نهادها و سازمانهای مردم نهاد به همان اندازه که برای دیگران مفید هستند ممکن است روزی بتوانند زندگی خود شما را هم نجات بدهند.
اگر در مورد نهادها و سازمانهای مردم نهادی که به قربانیان خشونت و کودک آزاری کمک میکنند، تجربهای دارید، برای مطبوعاتی که خودتان میخوانید، نامه بنویسید، تجربهتان را در شبکههای اجتماعی برای دیگران بنویسید، و کمک کنید که دیگران احساس نکنند تنها هستند، علاوه بر این نامه نوشتن برای مطبوعات، نمایندههای مجلس و صحبت با افراد تاثیرگذار میتواند به ایجاد نهادهای حمایت کننده کمک کند. بگذارید دیگران بدانند که به نظر شما هم وجود این نهادهای حمایتی لازم است و از سازمانهای مردم نهادی که این حمایتها را عرضه میکنند حمایت میکنید. چرخه سکوت را بشکنید. اگر خود شما در کودکی مورد آزار قرار گرفتهاید، اگر کسی را میشناسید که مورد آزار قرار گرفته است، یا حتی اگر در خودتان تمایلات جنسی متفاوت از تمایلات اکثریت احساس میکنید، در مورد تجربهتان اول با متخصصها و بعد با آدمهایی که میشناسید حرف بزنید. میتوانید کمک کنید و کمک دریافت کنید، و این همان چیزی است که زندگی را معنی میکند.
دیدگاه تان را بنویسید