سرویس سبک زندگی: در روزگاری نهچندان دور از امروز، مردم کشورمان از این قوم و آن قوم و از کوچک تا بزرگ و از شهری تا روستایی، هر چه به واپسین روزهای اسفندماه نزدیکتر میشدند و خود را در چند قدمی سهشنبه آخر سال و نیز در آستانه بهار فرخنده و طربناک میدیدند نهتنها نشاط و شادمانیشان دوچندان میشد، بلکه میزان احساس امنیت و آرامش ذهن و روان آنان از روزها و ایام دیگر سال پیشی میگرفت. در ادامه این مطلب را به نقل از سایت جام جم آنلاین میخوانیم.
برای صحه نهادن بر این مدعا کافی است یا قدری در خاطرات خود و پدرانمان کندوکاو کنیم یا در ادبیات این مرز و بوم و در منابع مکتوبی که صاحبان نظر، اندیشه و قلم برایمان به یادگار گذاشتهاند، اندکی تامل و درنگ کنیم. به یقین این یادآوری، تامل و درنگ از یکسو بلادرنگ حس نوستالژیک (احساسی سرشار از حسرت گذشته) در هر یک از ما پدید میآورد و از دیگر سو ما را ناگزیر از مقایسهای حزنانگیز میان این سالیان و سالیان قبل میکند. با چنین قیاسی نیز بلافاصله این پرسش مهم پیش روی ما قدعلم میکند که چرا امروزه بسیاری از خانوادههای ایرانی با نزدیک شدن به سهشنبه آخر سال نه تنها احساس وجد و نشاط نمیکنند بلکه در درونشان غوغایی برپا میشود که نشان از احساسی مملو از ناامنی دارد؟ نیازی به یادآوری نیست که این بیم و هراس و ناامنی موجب میشود بسیاری از آن خانوادهها آرزو کنند کاش سهشنبه آخر سال همچون برق و باد بگذرد و دیگر نیز باز نیاید!
براساس شواهد متقن پلیس، افراد ناامن ساز شب سهشنبه آخر سال در مقایسه با جمعیت عمومی جامعه، شمارشان بسیار اندک و تعدادشان بسیار قلیل است. ولی اقلیت کم، اما پرغوغا اگر از سوی جامعه کنترل و مدیریت نشوند با رفتار هیستریک (نمایشگرانه) خود میتوانند امنیت عمومی را کاهش دهند.
در یک دستهبندی میتوان ناامنسازان شب سهشنبه آخر سال را به سه گروه تقسیم کرد. گروه نخست سودجویان آنان خودخواهانی هستند که جز به جیب خویش به چیز دیگری نمیاندیشند و لاجرم با تهیه، تولید و توزیع مواد انفجارزا و خطرآفرین و پرسروصدا امنیت عموم مردم جامعه را فدای امیال و سودپرستیهای خویش میکنند.
اینان متاسفانه در فرآیند منفعتطلبی ضد اجتماعی خود حد معینی برای خود قائل نیستند و گویی وجدانی نیز ندارند که با مشاهده آسیبهای جسمی و روانی وارده بر مردم، قدری دچار عذاب و گناه شوند. به همین سبب، در برابر این جماعت سودجو و ناهنجار ناگزیر باید از روشهای سخت بهره گرفت و با اعمال مقتدرانه قانون، مانع استمرار فعالیت غیرقانونی آنان شد.
دومین گروه ناامنساز سهشنبه آخر سال، مبتلایان به شماری از اختلالات شخصیت و ناهنجاریهای روانی هستند که به شکلی، هیجانطلبی غیرعادی خود را در ارتکاب رفتارهای پرخطر میجویند شواهد بالینی نشان از آن دارند که این گروه بویژه از اختلالاتی همچون شخصیت بیثبات مرزی و منشی وندالی و ضداجتماعی رنج میبرند. واکنش مطلوب و دقیق در برابر این گروه کنترل و مداوا ست. به همین سبب در همه جای دنیا، پلیس این گونه افراد را دستگیر و به مراکز درمانی و اصلاح و تربیت میسپارد.
سومین گروه ناامنساز سهشنبه آخر سال، نوجوانان پرشور و هیجانی هستند که چگونگی مدیریت عواطف و هیجانات شدید و پرتلاطم خود را نیاموختهاند. اینان همانهایی هستند که مبادرت به رفتارهای پرسروصدا و هیجانی و خطرآفرین میکنند، بدون آن که به پیامدهای دهشتناک و مزمن آن بیندیشند. متاسفانه اینان زمانی متوجه کنش و رفتار ناهنجار خود میشوند که دیگر دیر شده است. صحیحترین روش مدیریت این گروه کنترل خانوادگی و بازداری اجتماعی است.
تجارب موفقیتآمیز چهار پنج سال اخیر نشان از آن دارد که با احساس مسئولیت جمعی و فردی و هوشیاری و هوشمندی نهتنها میتوانیم ناامنی را به کل از مراسم شب سهشنبه آخر سال بزداییم و از وقوع هر نوع رخداد ناگوار پیشگیری کنیم، بلکه آن را به فرصتی برای نشاندن لبخندی خاطرهانگیز و تبسمی مهرآمیز بر لبان خود و دیگران تبدیل کنیم.
دیدگاه تان را بنویسید