سرویس سبک زندگی فردا: با وجود تحولات اجتماعی بنیادین و تغییر ارزشها، ازدواج هنوز هم بهعنوان یک ارزش اخلاقی به شمار میرود. این حقیقت که مردم، با وجود ترسها و نگرانیهای پیش از ازدواج، باز هم به ازدواج روی میآورند، گواهی بر ارزش بالای آن است. ترس از ازدواج طبیعی است؛ زیرا ازدواج، تصمیم مهمی است که بر بقیهی زندگی شما تأثیر میگذارد. فکر کردنِ جامع و همهجانبه در مورد این تصمیم، به شما کمک میکند تا مطمئن شوید که زمان، فرد و مکان مناسبی را برای ازدواج انتخاب کردهاید. اگر عاقلانه در مورد ازدواج فکر کنید، میتوانید با آن کنار بیایید. اگر نمیتوانید دلیل اصلی ترستان از ازدواج را پیدا کنید، شاید استفاده از تکنیکهایی برای غلبه بر ترسهای بیمورد، برای شما مفید باشد. در اینجا به دلایل مختلف ترس از ازدواج و راههای مقابله با این ترس میپردازیم. در ادامه این مطلب را به نقل از چطور بخوانید.
۱. فهمیدنِ دلیل ترس از ازدواج روابط ناموفق گذشته را دوباره ارزیابی کنید در روابط ناموفقتان، چگونه یا کجا با شکست مواجه شدید؟ آیا کاری انجام دادید و به فرد مقابلتان لطمه زدید یا شکستتان دلیل دیگری دارد؟ شاید به اندازهی کافی، سازش یا فداکاری نکردهاید. سعی کنید در رابطهی آیندهتان، تغییراتی ایجاد کنید تا به شریک زندگی دوستداشتنیتری تبدیل شوید و در عین حال، بسنجید که باید چه چیزهایی را قربانی کنید تا رابطهتان به نتیجه برسد. برای مثال، اگر در روابط عاطفی گذشتهتان، فرد مقابل را دوست داشتهاید، ولی به دلیل اینکه از لحاظ عاطفی، به اندازهی کافی به او محبت نکردهاید، او را از دست دادهاید، سعی کنید در رابطهی عاطفی فعلیتان، زمان کمتری را در محل کارتان بگذرانید و بیشتر در خانه و در کنار همسرتان باشید. بررسی کنید آیا فرد مورد علاقهتان، واقعا «فرد مناسبی» برای شما هست؟ تصمیمگیری در مورد اینکه آیا فرد مورد نظر، برای شما «مناسب» است یا نه، تا حد زیادی به این مسئله بستگی دارد که او تا چه حد، برای شما عزیز و ارجمند است. بهطور جدی به این مسئله فکر کنید که آیا در طولِ تغییرات اجتنابناپذیر در زندگی،
احترامتان نسبت به او را حفظ خواهید کرد؟ توجه به آرزوهای او، میتواند راه خوبی برای پی بردن به این مسئله باشد. - چه چیزهایی میتواند موجب شود تا دیگر به فرد مورد علاقهتان احترام نگذارید؟ عادت او به مصرف نوشیدنیهای الکلی، امور مالی، یا رفتارهای دوستان؟ آیا الان هم، در همین مسائل با فرد مورد علاقهتان مشکل دارید؟ - در مورد پیشینهی رابطهای که با فرد مورد علاقهتان داشتهاید، فکر کنید. فرد مورد علاقهی شما تاکنون در اختلافها و سایر مسائل، چه برخوردی داشته است؟ آیا رفتار او میتواند در رابطه با احترام، انعطافپذیری و سازش در گذشته، حال و آینده، به شما سرنخی بدهد؟ به تعهدات بلندمدتتان فکر کنید
آیا در مسیر شغلیای قرار دارید که در طول چند سال یا دههی آینده پیشرفت خواهد کرد؟ آیا تا چند سال باید اقساط خودرویتان را پرداخت کنید؟ آیا صاحبِ خانه هستید یا آپارتمانی را بهصورت ماهانه یا با قراردادی چندساله اجاره کردهاید؟ نگران بودن در مورد بیشتر شدنِ تعهدات بلندمدت، از جنبههای رایجِ ترس از ازدواج است. اگر میخواهید ازدواج کنید، باید تعهدات بلندمدت دیگری را نیز بپذیرید (مانند مواردی که در بالا اشاره شد) تا بتوانید با شرایط جدید، خو بگیرید.
میزان تعهدات فعلیتان را در نظر بگیرید دو نوع تعهد وجود دارد: تعهد از روی فداکاری و تعهد به دلیلِ اجبار. تعهد بر مبنای فداکاری شخصی، به این معنی است که شما خود را در حالی تصور میکنید که همراه با فرد مورد علاقهتان پیر میشوید، همراه با او (و مانند یک تیم) کار میکنید و نمیتوانید خود را با هیچ شخص دیگری تصور کنید. ولی تعهد بر مبنای اجبار، به این معنی است که حس میکنید مجبورید به دلیل فشارهای داخلی یا خارجی (فرزندان، سهیم بودن در داراییها، خانواده، احساس تعهد) در آن رابطه بمانید. شما به پایان دادن به آن رابطه فکر میکنید، ولی این کار برای شما بسیار سخت به نظر میرسد یا فکر میکنید برای پایان دادن به آن رابطه، دیگر خیلی دیر شده است و دوباره از اول شروع کردن زندگی، برای شما بسیار دشوار است. - توجه داشته باشید که در تمام روابط، با گذشت زمان، اجبارهایی بهوجود میآید. به این فکر کنید که آیا این اجبارها، از تعهد شخصی شما نسبت به رابطهتان، پررنگتر هستند؟ - اگر حس میکنید اجبارها افزایش یافتهاند ولی تعهد شخصی شما کاهش یافته است، به دنبالِ راهی برای کاهش احساس اجبار و افزایش تعهد شخصیتان باشید. یاد بگیرید
که تعهدتان را افزایش دهید حتی اگر نسبت به رابطهتان کاملا متعهد باشید، ممکن است از خود بپرسید چگونه باید این تعهد را حفظ کنید یا شاید نگران هستید که آن تعهد را از دست بدهید. شاید حس میکنید که این تعهد، همین حالا هم در حال کاهش است. میتوانید برای افزایش تعهد نسبت به فرد مورد علاقهتان، اقداماتی را انجام دهید: - همواره به فکر بهبود رابطهتان باشید. فراموش نکنید که دوران سخت، بالاخره میگذرد. به همراه فرد مورد علاقهتان، برای مبارزه با دوران سخت زندگی (که خواه ناخواه پیش خواهد آمد)، تلاش کنید تا به زوج قویتری مبدل شوید و بدانید که دورههای خوب، دوباره بازخواهند گشت. - حساب و کتاب نکنید. شاید حس کنید که شما برای رابطهتان، بیشتر تلاش میکنید. این احساس به این دلیل است که از تمام کارهایی که فرد مورد علاقهتان در طول روز انجام میدهد باخبر نیستید و فقط از کارهایی که خودتان انجام میدهید، اطلاع دارید. به جای حساب کردنِ اینکه چه کسی دیگری را بیشتر دوست دارد، بر کارهای خوبی که فرد مورد علاقهی شما انجام میدهد تمرکز کنید و به این فکر کنید که برای خوشحال کردنِ او، چه کارهایی را میتوانید انجام دهید. -
محافظهکار نباشید. اگر میترسید که کاری درست پیش نرود، مانع از انجام آن توسط فرد مورد علاقهتان نشوید. اگر سعی کنید که با این روش، در برابر عواقب کارها از خودتان حفاظت کنید، ممکن است به رابطهتان صدمه بزنید و گاهی با پیشبینیهای منفی، شرایطی را ایجاد کنید که موجبِ به حقیقت پیوستنِ آن پیشبینیهای منفی شود. فرض کنید کارها به خوبی پیش خواهند رفت. با فرد مورد علاقهتان صادق باشید و برای تقویت رابطهتان، تلاش کنید. به ترسهای دیگر فکر کنید ممکن است دلیل ترس شما، بسیار خاصتر از موارد گفته شده در بالا باشد. این ترس ممکن است تمایل برای صحبت کردن با فرد مورد علاقهتان را کاهش بدهد. ولی شما باید کانالهای ارتباطی با او را باز کنید. - اگر میترسید پس از ازدواج، فردیت خود را از دست بدهید یا تغییر کنید، به خودتان یادآوری کنید که همهی انسانها، همواره در حال تغییر هستند. مجرد ماندن مانع از ایجاد تغییر در فرد نمیشود. ازدواج کردن نیز به این معنی نیست که تمام فردیت و شخصیت خود را از دست بدهید. - اگر نگران هستید که ازدواج شما منتهی به طلاق شود، در مورد قباحت و زشتی طلاق بیشتر فکر کنید. آیا فکر میکنید ازدواج شما به
طلاق منتهی خواهد شد؟ اگر هنوز هم در مورد این مسئله نگران هستید، فراموش نکنید آیندهی شما بر اساس آمار ازدواج و طلاق تعیین نمیشود و اگر تلاش کنید، میتوانید از جدایی و طلاق جلوگیری کنید. ۲. حل مسئلهی ترس از تعهد بفهمید ترس از تعهد، از کجا سرچشمه میگیرد ترس از تعهد، مانند ترس از مار یا عقرب نیست. این ترس، اغلب به دلیل یک تجربهی ناخوشایند در گذشته شکل میگیرد. - اگر در گذشته از سوی کسی که او را دوست داشتهاید یا به او اعتماد داشتهاید، به شما خیانت شده باشد، ممکن است آن خیانت را هنوز فراموش نکرده باشید. - این خیانت میتواند به شکل سوءاستفاده، رابطهی نامشروع یا شکل دیگری از زیر پا گذاشتنِ اعتماد شما باشد که از نظر عاطفی به شما صدمه زده است. - شاید شما از پذیرفتن مسئولیت فردی دیگر یا از دست دادنِ استقلال خود واهمه داشته باشید، یا از اینکه فرد دیگری را از دست بدهید، هراسان باشید. تمام این موارد میتواند با احساس عدم توانایی برای اعتماد کردن به دیگران مرتبط باشد. به این مسئله فکر کنید: با دوری کردن از فرد مورد علاقهتان، چه چیزی را بهدست میآورید؟
شاید فکر کنید اگر از کسی که دوستش دارید فاصله بگیرید، از خودتان محافظت کردهاید. ولی باید به دلایلتان برای این اجتناب فکر کنید و بسنجید که آیا این دلایل، از فرصتِ داشتن رابطهای ارزشمند با کسی که شما را دوست دارد، مهمتر است؟
میان خود و فرد مورد علاقهتان، اعتمادسازی کنید باید شما و فردی که به او علاقه دارید، یکدیگر را بشناسید و خوب و بد یکدیگر را بدانید. بیشترِ افراد، ویژگیهای نامطلوب فردی را که به او علاقه دارند، نادیده میگیرند؛ ویژگیهایی مانند خشم، حسادت یا خودخواهی یا نیاز برای رسیدن به حس آزادی یا قدرتمند بودن. ولی این جنبهها بخشی از شخصیت شما و او را تشکیل میدهند و ممکن است در بعضی زمانها، بروز کنند. برای کشف این ویژگیها و صحبت در مورد آنها، بهطور آگاهانه تلاش کنید و به دنبال شناختنِ جنبههای پنهان شخصیت خود و فرد مورد علاقهتان باشید. - با شناختن این ویژگیها، میان خود و طرف مقابل، اعتمادسازی میکنید؛ نه به این معنی که هرگز یکدیگر را ناراحت نخواهید کرد (زیرا خواه ناخواه، چنین اتفاقی رخ خواهد داد)، بلکه به این معنی که شخصیت واقعی خود و فرد مورد علاقهتان را درک خواهید کرد. - به جای اینکه سعی کنید همیشه جنبههای پنهانتان را از رابطهتان دور نگه دارید، به خودتان قول دهید که وقتی در رابطه صدمه میبینید، آگاهانه رفتار کنید و ناراحتیتان را بیان کنید. به خودتان قول دهید که برای مقابله با شرایط بد، با همدیگر تلاش
میکنید و از این تلاش، برای تقویت رابطهتان استفاده کنید. در مورد ترستان، با یک روانشناس صحبت کنید
اگر در گذشته، ضربهی روحی بدی را تجربه کردهاید که موجب شده است در ایجاد ارتباط با جنس مخالف ناتوان شوید، باید برای مقابله با آن، از فردی متخصص در زمینهی سلامت روان کمک بگیرید. مشاوره، گروهدرمانی، یا برنامهای طراحی شده برای درمان ضربهی روحی، میتواند به شما کمک کند با تجربهی ناخوشایندی که داشتهاید، کنار بیایید.
۳. از میان بردن اضطراب و نگرانی در مورد آینده تکنیکهای آرامشبخش را اجرا کنید اگر ترس از ازدواج، موجبِ تشویش و نگرانی شما شده است، راهی برای رهایی از این نگرانی پیدا کنید. این کار میتواند به شما کمک کند تا با این مسئله کنار بیایید. وقتی متوجه میشوید که مسئلهی ازدواج شما را نگران میکند، از روشهای مقابله با اضطراب استفاده کنید. - یوگا یا مراقبه را امتحان کنید. این ورزشها برای کمک به از میان بردنِ اضطراب و نگرانی طراحی شدهاند. - مصرف چای و قهوه را کاهش دهید. اگر حس میکنید که به دلیل نگرانی در مورد ازدواج، عصبی شدهاید، چای و قهوهی کمتری بنوشید و از خوردن نوشیدنیهای الکلی پرهیز کنید، زیرا این مواد بر حالت روحی و مواد شیمیایی موجود در مغز شما تأثیر میگذارند. - خواب کافی داشته باشید و ورزش کنید. خواب کافی و ورزش، برای سلامت جسمی و روحی شما ضروری است و موجب میشود تا ترسها و نگرانیهایتان را کاهش دهید. افکارتان را بنویسید با نوشتن نگرانیهایتان بر روی کاغذ، میتوانید دقیقا مشخص کنید چه چیزی در مورد ازدواج شما را به وحشت انداخته است. این کار خاصیت درمانی نیز دارد. وقتی در مورد ترسهایتان مینویسید،
سعی کنید راهحلهایی را نیز برای این ترسها بیابید. بنویسید که چرا میخواهید ازدواج کنید و طرف مقابل، چگونه میتواند به شما کمک کند تا به اهدافتان برسید. ویژگیهای فرد مورد علاقهتان را به خود یادآوری کنید در مورد ویژگیهای پایدار و تغییرناپذیری بنویسید که در فرد مورد علاقهتان میبینید. به کشمکشها و درگیریهایی که در گذشته با آنها روبهرو بودید و اینکه چگونه بر آنها غلبه کردهاید، بپردازید. اجازه ندهید اضطراب یا ترس موجب شود فراموش کنید که فرد مورد علاقهتان چه فرد شگفتانگیزی است و به چه دلایلی میخواهید با او باشید. ۴. حرکت رو به جلو همراه با فرد مورد علاقهتان با فرد مورد علاقهتان، در مورد ترسهایتان صحبت کنید
این فرصت بسیار خوبی برای تمرین کردن مهارتهای ارتباطی است و برای تداوم هر رابطهی سالمی ضروری است. برای بسیاری از مردم، اهداف مهم زندگی، با ازدواج محقق میشوند. با وجود اینکه تصمیمهای فرد در مورد مسائل مختلف، در طول زندگی تغییر میکند، ولی همه خود را در پایان مسیر در یک مکان تصور نمیکنند. در مورد مسائلی مانند فرزندان، شغل، پول و «عوامل جدایی» صحبت کنید. با صحبت کردن در مورد مسائل، آنها کمتر ترسناک به نظر میرسند، پس آنها را بیان کنید.
کامل نبودنِ زندگی را درک کنید هیچکس در جهان، کامل و بیعیب نیست و شما و فرد مورد علاقهتان نیز انسانهای کامل و بیعیبی نیستید. در زندگی شما، دورههای سختی وجود خواهد داشت، چه ازدواج کرده باشید و چه ازدواج نکرده باشید. بنابراین دورههای اندوه یا سختی اجتنابناپذیر هستند. به این مسئله فکر کنید که آیا توانایی شما برای غلبه بر لحظات دشوار، با همراهی فرد مورد علاقهتان، بیشتر خواهد شد یا خیر. سعی کنید رابطهای با فرد مورد علاقهتان ایجاد کنید که به شما کمک میکند تا منابع استرس و احساس وحشت و نگرانی را مدیریت کنید. با انجام این کار، در ازدواج خود، یک مکانیسم دفاعی درونی را نیز ایجاد خواهید کرد. معمولا ازدواجهای موفق، به مسئلهی تک همسری بستگی دارند. پیش از ازدواج، ابتدا باید متعهد شوید که نسبت به یکدیگر وفادار خواهید ماند. صحبت کردن در مورد این مسائل دشوار، ولی ضروری است و حتی ممکن است موجب نزدیکتر شدن شما به یکدیگر شود. خودتان را در ۱۰ تا ۲۰ سال آینده تصور کنید
درست است که برنامههای شما تغییر خواهند کرد، ولی آیا بهطور کلی، در آینده خود را متأهل تصور میکنید؟ اگرچه چارچوبهای زمانی ایدهآل هر فرد، در طول زندگی تغییر میکند ولی دانستن اینکه قصد دارید به چه چیزی برسید، نتیجهی مثبتی در برنامهریزی برای آیندهی شما ایجاد میکند. اگر نمیخواهید تغییر شدیدی در زندگیتان ایجاد کنید، اشکالی ندارد، ولی شریک زندگی آیندهتان نیز، حتما باید آرزوهایی مشابه با شما داشته باشد.
از دوران نامزدی، برای شناخت یکدیگر استفاده کنید
البته فرهنگ همه چنین اجازهای را نمیدهد؛ ولی برای بسیاری از افراد، این روش بهعنوان راهی برای تعیین اینکه آیا زندگی خوبی با فرد مورد علاقهشان خواهند داشت یا نه، جواب داده است. از این طریق میتوانید پیش از ازدواج، عادتهای زندگی یکدیگر را کشف کنید. در این دوران، حتما باید آستانهی تحمل و پذیرش خود را بالا ببرید. ممکن است عادتهای رفتاری عجیبی را در نامزدتان مشاهده کنید که برای نخستین بار متوجه آنها شدهاید؛ خود شما نیز عادتهای عجیبی دارید که نامزدتان برای نخستین بار متوجه آنها میشود. اینها عادتهایی هستند که احتمالا پیش از دوران نامزدی، شناسایی نشدهاند.
با پدر و مادرتان صحبت کنید
اگر پدر و مادرتان با هم زندگی میکنند، به احتمال زیاد به شما خواهند گفت که آنها نیز، همیشه در مورد مسئلهی ازدواج مطمئن نبودهاند. آنها نکاتی در مورد غلبه بر ترس از ازدواج به شما خواهند گفت که در طی سالها، خودشان آن نکات را اجرا کردهاند. با صحبت کردن با آنها، با نمونهای واقعی از افرادی آشنا میشوید که ازدواج موفقی داشتهاند.
از مشاورههای قبل از ازدواج استفاده کنید شاید فکر کنید لازم نیست وقتی که هنوز مشکلی پیش نیامده است، از مشاورهی افراد متخصص استفاده کنید، ولی این کار به شما کمک میکند تا با مسئلهی ازدواج و مشکلات احتمالی پس از آن راحتتر کنار بیایید. مشاوران و متخصصین میتوانند به شما کمک کنند تا علائم هشداردهندهی درگیریها و مشکلات آینده را شناسایی کنید. از دوستان، خانواده یا پزشکتان بخواهید تا روانشناس یا مشاور متخصص در مسائل ازدواج و خانوادهی معتبری را به شما معرفی کنند یا از طریق اینترنت، برای یافتنِ روانشناس یا مشاور مناسب جستوجو کنید. ممکن است در آموزههای مذهبیتان نیز، مشاوره یا دورههای پیش از ازدواج، توصیه (یا الزامی) شده باشد.
دیدگاه تان را بنویسید