سرویس سیاسی فردا: خودکشی مدیر مالی در دفتر حزب کارگزاران، بازگشت حسن رحیم پور ازغدی به تریبون نماز جمعه مهم تریم موضوعاتی بودند که کارشناسان و فعالان عرصه سیاست و رسانه به آن واکنش نشان دادند. در ادامه بخشی از نظرات را می خوانید:
صدای عدالت خواهی از نماز جمعه مشهد
محمد مهدی خالقی ، مستند ساز نوشت: دیروز در نماز جمعه مشهد دوباره صدای آشنایی به گوش می رسید. صدایی از جنس عدالتخواهی، صدایی از کسی که برای ما 20 ساله های آن سالها جمع مطهری و شریعتی بود.
من اسم "حسن رحیم پور ازغدی" را برای بار اول در مجله صبح دیدم. نشریه ای که یکی از کور سوهای مطبوعات انقلابی و عدالتخواه آن سالها بود.
اولین بار "حسن آقا" را منزل حاج حیدر رحیم پور دیدم. بسیار جوان تر و با جذبه. مدتی بود که جلسات هفتگی شروع شده بود. یک شب حاج آقا جلسه را به حسن آقا تحویل دادند و خودشان رفتند. آن شب جلسه و حرف های حاشیه ای بعدش تا نزدیک یک بامداد و تا جلوی در ادامه پیدا کرد. آنجا بود که فهمیدم شان علمی استاد بسیار بالاتر از نوشته ها و سخنرانی های ایشان است.
ماه رمضان بود. سال 78 یا 79 خبر دادند حسن آقا قرار است شبهای قدر برنامه ای زنده در شبکه تهران داشته باشد. خوشحال شدیم و ناراحت. خوشحال از حضور زنده ایشان در تلویزیون در ساعتی بسیار مناسب و ناراحت از اینکه مشهد شبکه تهران ندارد. برنامه پخش شد و بازخوردهای عجیب آن چند شب دائم می آمد. مدت کوتاهی بعد نوار vhs غول آسا مال آن شب بدستمان رسید. موضوع صحبت ها نهج البلاغه بود و برقراری عدالت و برابری اقتصادی و وظایف کارگزاران جامعه اسلامی. تند ترین و صریح ترین مباحثی که تا آن روز در تلویزیون شنیده بودم. بعدها استاد تعریف می کردند شبی که از سخنرانی می آمده اند؛ یکی از دربانهای صدا و سیما جلو آمده، ایشان را بوسیده و گفته من برای جان شما نگرانم. با این حرفهای تند مراقب خودتان باشید.
از همان سالها و در همه سالها استاد حسن رحیم پورازغدی برای همه علاقه مندان انقلاب اسلامی یکی از بهترین نقاط اتکا و یکی از مهمترین یاوران رهبر و شخصیتی محبوب و مردمی بوده است. به همین دلیل دیروز سخنرانی ایشان و بازگشتشان به نماز جمعه مشهد نسیمی دوباره بود از رایحه عدالتخواهی در زمانه بازگشت تکنوکرات ها و فیش های حقوقی نجومی و مفسدان و ...
خودکشی در دفتر حزب
سید یاسر جبرائیلی ، مدیر پژوهش و آموزش خبرگزاری فارس در کانال تلگرامی خود نوشت: به نظرم رابطه روشنی میان خودکشی معاون مالی حزب کارگزاران و ایمان این طیف به ایدئولوژی لیبرالیسم وجود دارد.
لیبرال ها دنیا را به مثابه جنگلی می بینند که انسان ها در آن حق دارند برای تمتع هرچه بیشتر از مواهب جهان، آزادانه بکوشند، لکن تکلیفی در برابر سایر انسان ها برای خود قائل نیستند و مفهوم عدالت جایگاهی در ساختمان معرفتی شان ندارد. این است که برایشان اهمیتی ندارد نه فقط در کشور، حتی در مجموعه کوچک و خودمانی تحت مدیریتشان، نظام توزیع ثروت به تضادهای طبقاتی کشنده منجر شود.
سرپرست دادسرای جنایی گفته است: در حالی که هر یک از اعضای حزب مثل مرعشی و عطریانفر ماهیانه ٦ میلیون تومان حقوق میگرفتند این فرد تقاضای مساعدت مالی جهت شهریه دانشگاه دختر خود را داشته که اقدامی نشده؛ این فرد کپی وصیت نامه را در تمامی فایلها قرار داده که حقوق وی یک میلیون تومان بوده است.
لیبرالیسم وعده بهشت زمینی به مومنان به خود می دهد اما برای آنها که نتوانند از فرصت آزادی بهره برده و بهشت این جهانی خود را بسازند، نه فقط فقر، که مرگ و خودکشی ناشی از این ناکامی را نیز طبیعی می داند: خودکشی، حقی است که انسان های آزاد می توانند هر گاه بخواهند، از آن استفاده کنند!
امنیت ملی تروریست مسلمان و مسیحی نمی شناسد
احسان تقدسی ، روزنامه نگار اصولگرا نوشت: روزانه دهها اعدام در كشورهاي حاشيه خليج فارس اتفاق مي افتد كه روند قضايي عادلانه درباره آنها طي نشده است. گردن زده شدن افراد در عربستان همانند آنچه در قرون وسطي گذشته است، همچنان ادامه دارد و....
اعدام 20 تروريست كه حدي براي جنايت و كشتار براي خود قائل نبوده و حتي تعدادي از علماي اهل سنت كردستان را به شهادت رسانده بودند، در داخل كشور مورد انتقاد عده اي كه از عمق جنايات اين گروه اطلاعي ندارند، واقع شده است. نكته اينجاست كه اين افراد از اين پرونده فقط «اهل سنت» بودن عده اي از اين مجرمان را لحاظ كرده و از اين اعدام ها انتقاد مي كنند.
سوال اينجاست كه اين افراد چرا جنايات عربستان و بحرين را نمي بينند. مگر كشوري در دنيا هست كه در بحث امنيت ملي خود ملاحظه مثلا مسلمان بودن يا مسيحي بودن يك تروريست را بكند؟ آيا اعضاي سازمان منافقين كه دستشان به خون پير و جوان اين مملكت آلوده است، شيعه نيستند؟ آيا دم از اهل بيت نمي زنند؟
بنده امنيت خود و خانواده و مردم كشورم را در گروي اجراي قانون در قبال تروريست ها مي دانم. درخواست بنده به عنوان يك شهروند ايراني از سازمان هاي امنيتي و قوه قضائيه كه در مقابل جريان هاي تروريستي كوتاه نيامده و قدرتمندتر از قبل عمل كنند. در داخا ايران كسي از اعدام و اجراي عدالت در قبال تروريست ها ناراحت نيست.
پاسخ عملی به حمایت های آمریکا از روحانی
مهدی اسلامی ، روزنامه نگار اصولگرا نوشت: هنوز بیش از 9 ماه تا انتخابات96 مانده است که اظهار نظرهای مقامات و رسانه های آمریکا درباره احساس خطر از عدم انتخاب مجدد روحانی به شکل محسوسی افزایش یافته است. از جمله آخرین موارد، ابراز نگرانی تاثیر انتخاباتی "محقق نشدن انتظارات اقتصادی از برجام" در نیویورک تایمز تا سخنان جان برنان رئیس «سی آی ای» است که گفت "او هم اکنون نیازمند جذب و حمایت بیشتری است."
قطعا آمریکا راضی به دکتر روحانی هم نیست؛ اما هدف کوتاه مدت آنها، فاصله گرفتن بیشتر از شعارها و آرمانهای انقلاب اسلامی و تصویر این پیام است که انقلاب اسلامی الگوی منجر به توفیقی نخواهد بود.
راه حل در این آوردگاه از جنگ_نرم انفعال نیست. باید مسیر انقلاب اسلامی را قوی تر پی گرفت و به سوی تشکیل دولت_اسلامی در انتخابات96 گام های عملیاتی برداشت. این همان نگرانی غرب است که موجب چنین حمایت آشکاری شده است.
غرق پول!!
حسین شمسیان ، عضو شورای سردبیری روزنامه کیهان نوشت: رهبر عزیز انقلاب در خطبه های نماز عید فطر، در تقبیح حقوق های نجومی،از «مستی ثروت»یاد کردند و آن را نکوهش کردند.
روز پنجشنبه شخصی بنام«سرلک» که ظاهرا کارمند بخش مالی «حزب کارگزاران سازندگی »بوده، خود را در دفتر آن حزب حلق آویز کرد!
جسد او تا عصر روز جمعه، کماکان در دفتر حزب، آویزان بود.
وی خطاب به حسین مرعشی که از افراد اصلی و از نزدیکان هاشمی رفسنجانی است نوشته بود: «شما غرق در پول بودید و من محتاج نان شب...»!
مرعشی همان کسی است که رسما کارگزاران را لیبرال و سپس مسلمان معرفی کرده بود!
حزبی که رانت و بهره مندی حداکثری از بیت المال،شاکله و هویت اصلیش را تشکیل می دهد،چنان مست اشرافیگری است که نمی بیند در یک قدمی آنها،کارمند خودشان، با درد و معاش دست و پنجه نرم میکند!آنقدر که فرد نگون بخت،خود کشی میکند!!
مهدی،محسن،فاطمه،فائزه هاشمی رفسنجانی،غلامحسین کرباسچی،حسین مرعشی، اسحاق جهانگیری،عطریانفر و جمع کثیری از یاران هاشمی رفسنجانی،عضو این حزب هستند.پیشتر عطاالله مهاجرانی نیز عضو مرکزیت این حزب بود .
محمد هاشمی رفسنجانی،چند سال قبل و در پی انقلاب ایدئولوژیک در حزب و ترجیح علنی لیبرالیسم بر اسلام،از حزب خارج شد.
دیدگاه تان را بنویسید