آیا شرکتهای نفتی همچنان سودآورند؟
بانک ملی ابوظبی اخیرا اعلام کرده که توسعه ظرفیت نیروگاههای بادی یا خورشیدی در خاورمیانه بسیار ارزانتر از ساخت نیروگاه جدید نفتی خواهد بود؛ حتی اگر قیمت نفت به 30 دلار به ازای هر بشکه برسد.
پیکاویل اعلام کرد: یک روز صبح در ماه می ۲۰۱۵، دانیله فوگره تلاش کرد تا دومین شرکت بزرگ نفتی آمریکا را به خارج شدن از تجارت اکتشاف نفت متقاعد کند. وی در میان سهامداران «شورون» در سن رامون کالیفرنیا هشدار داد که تغییرات آبوهوایی و تحولات سریع بازار نفت، سود شرکت را تهدید می کند. فوگره، رئیس گروه فعالان سهامداری As You Sow، تاکید کرد که شورون -بزرگترین شرکت انتشاردهنده دیاکسید کربن جهان- هزینههایی میلیاردی برای یافتن منابع دور از دسترس نفتی صرف کرده که سودآوریشان سالها به طول خواهد انجامید. وی با تعجب سوال کرد: چطور شرکت سودده باقی می ماند وقتی که با کاهش قیمت نفت و افزایش محدودیت در استفاده از سوخت فسیلی روبروست؟ بهجای پروژههای بلندمدتی که ممکن است هرگز به سرانجام نرسد، شورون با روی آوردن به سرمایهگذاریهای کمریسکتر نظیر انرژی های تجدیدپذیر میتواند سرمایه خود را برگرداند. این پیشنهاد کمتر از چهار درصد از آرای سهامداران شورون را بهدست آورد. ولی هشدارها در مورد آینده نامشخص نفت دیگر فقط از طرف فعالان محیط زیستی شنیده نمیشود. از تحلیلگران وال استریت گرفته تا بانکداران خاورمیانه و برخی از فعالان سرشناس بازار نفت، همه شروع به هشدار دادن کردهاند و این سوال را مطرح میکنند که آیا صنعت نفت میتواند دوام بیاورد؟ مارک لوئیز، اقتصاددان ارشد انرژی در شرکت مالی مشاوره بین المللی کپلرچیورو اعلام کرد : آنها در منگنه قرار گرفته اند. یک سوی این منگنه اقتصاد و تکنولوژی قرار گرفته و سمت دیگر فشار سیاسی تحت تاثیر فعالان زیستمحیطی. در سال ۲۰۱۴، شرکت سرمایهگذاری گلدمنساکس به سرمایهگذاران هشدار داد که بزرگترین پروژههای حفاری جدید نفت باید حداقل ۹۰ دلار به ازای هر بشکه سود بدهند تا هزینههای خود را جبران کنند. بانک جهانی اعلام کرده یکسوم از تولید نفت فعلی و دوسوم از منابع آینده نفت حتی در قیمت ۶۰ دلار نیز غیراقتصادی خواهند بود. این در حالی است که در ماه آگوست، قیمت هر بشکه نفت به زیر ۴۰ دلار رسید که کمترین میزان آن در شش سال اخیر بوده است. در طول سال گذشته، درآمدهای شورون و اگزون موبیل، با کاهش ۵۰ درصدی روبرو شد و قیمت سهام آنها بیش از یک سوم افت کرد. در ماه جولای، در واکنش به تلاشهای بحث برانگیز شرکت شل برای حفاری در قطب و دیگر تلاشهای پرهزینه آن، رتبه اعتباری این شرکت تنزل پیدا کرد. روز دوشنبه، شل اعلام کرد که به مدت نامعلومی فعالیتهای اکتشافی خود را در شمالگان متوقف خواهد کرد. شرکت شل هزینههای بالای پروژه، نتیجه ناامید کننده و همچنین قوانین چالش برانگیز و غیرقابل پیش بینی زیست محیطی در آلاسکا را بهعنوان دلایل این اقدام اعلام کرد. کپلر چیورو گزارش داد که هزینههای صنعتی توسعه منابع نفتی جدید از سال ۲۰۰۰ در حدود ۱۲۰ درصد افزایش یافته است، در حالی که عرضه نفت خام تنها ۱۱ درصد افزایش پیدا کرده است. بر اساس نتیجهگیری تحلیلگر این شرکت «سرمایهگذاری ۱۰۰ میلیارد دلاری در نیروگاههای بادی یا خورشیدی، در بلندمدت در مقایسه با سرمایهگذاری نفتی، انرژی بیشتری تولید خواهد کرد.» لوییز اظهار کرد: «قوانین بازی برای شرکتهای بالادستی نفت و گاز تغییر کرده است.این شرکتها هرساله بشکههای نفت ارزانتر را جایگزین بشکههای گرانقیمتتر می کنند». در ماه آگوست، وزارت کشور آمریکا از بیمیلی بیسابقه نسبت به خرید چاههای جدید در خلیج مکزیک خبر داد. همچنین بانک ملی ابوظبی اخیرا اظهار کرد که توسعه ظرفیت نیروگاههای بادی یا خورشیدی در خاورمیانه بسیار ارزانتر از ساخت نیروگاه جدید نفتی خواهد بود؛ حتی اگر قیمت نفت به ۳۰ دلار به ازای هر بشکه برسد. اگر قیمت نفت مجددا افزایش پیدا کند، شرکتهای نفتی همچنان با مشکل روبرو خواهند بود. قیمتهای بالاتر باعث می شود خودروهای هیبریدی،الکتریکی و حمل و نقل عمومی بیشتر از اتومبیلهای معمولی رونق بگیرند. بر اساس تحلیل بلومبرگ، حتی اگر قیمت هر گالن بنزین به ۲.۰۹ دلار برسد، نفوذ ماشینهای الکتریکی در بازار اتومبیل آمریکا تا سال ۲۰۲۰ از یک درصد به ۶ درصد افزایش خواهد یافت، و اگر قیمت بنزین ۳.۳۴ دلار شود این میزان ۹ درصد خواهد بود. فراموش نکنید که اگر هزینه انتشار گازهای گلخانه ای به حد کافی بالا باشد،ذخایر سوختهای فسیلی می توانند تبدیل به «داراییهای رشتهای» شوند؛ بدین معنی که بهرهبرداری از آنها دیگر صرفه اقتصادی نداشته باشد. منبع: اقتصاد آنلاین
دیدگاه تان را بنویسید