الدار ممدو، مسوول هیات روابط بین پارلمانی بین ایران و اتحادیه اروپا در سایت تحلیلی آمریکایی لوبلاگ نوشت:
یکی از مزایای تبادل بین پارلمانی این است که نمایندگان مجلس آزادی بیشتری از دیپلماتها در بیان نظرات خود دارند. اگر نمایندگان مجلس از کشورهای مستبد باشند، میتوان سخنان آنان را بازتابی از نظر مقامات رسمی در نظر گرفت. زیرا در غیر این صورت نمیتوانستند این پست را اکتساب کنند.
در جلسه بین پارلمانی اول اردیبهشت ماه در بروکسل نیز به همین منوال بود. جلسه در چارچوب هیات پارلمانی اتحادیه اروپا و شبه جزیره عربی و عنوان جلسه گفتگو با کشورهای خلیج فارس بود.
رهبران کشورهای غربی در تلاش هستند تا نگرانیهای امنیتی کشورهای خلیج فارس را در مورد توافق احتمالی ایران و کشورهای ۵+۱ را برطرف کنند. اما مساله فراموش شده این است که باید بین امنیت مردم و امنیت رژیمها و مقامات کشورهای خلیج فارس تفاوت قائل شد.
چشمانداز استراتژیک مقامات کشورهای خلیج فارس حول سه نگرانی اصلی آنهاست. ترس آنها از ایرانیان، شیعیان و جنبشهای مردمی اسلامگرا. ایران، تمرکز هر سه نگرانی است. درجه نگرانی کشورها متفاوت است اما عربستان و بحرین بیشتر از بقیه با نگرانی اوضاع را مینگرند.
ترس از ایرانیان
مقامات این کشورها میگویند با ایران مشکلی ندارند، بلکه با کشوری اسلامی انقلابی و توسعهطلب مواجه هستند. هر چند این ادعا غیر قابل باور است. ایران یک بازیگر فعال منطقهای است. طی تبادل نظر، نمایندگان مجلس بحرینی روی مساله امپراتوری ایران تاکید کردند. آنها به طور ضمنی گفتند ملیگرایی جزیی از شخصیت تمام ایرانیان بدون در نظر گرفتن دید سیاسی و یا مذهبی آنهاست.
حتی یک شیخ سنی گفت ایران از اسرائیل نیز خطرناکتر است. اگر کشوری اسرائیل را تهدید به نابودی نکند، با او کاری ندارند. اما ایرانیان میخواهند به هر قیمتی ما را بکشند.
اما رویکرد جواد ظریف، وزیر خارجه ایران و درخواست مکرر او برای بحث و گفتگو برای حل مسائل منطقه این تفکر را نشان نمیدهد. همچنین کمی بیش از نصف جمعیت ایران، فارس هستند و این ادعا که به دنبال تصرف زمینهای اعراب هستند، عجیب به نظر میرسد.
بحرینیها نیز مانند دیگر کشورهای حامی غرب در منطقه گفتند رفتن صدام حسین باعث شد ایران جای خالی او را در عراق پر کند. اما تهاجم عراق به ایران در سال ۱۹۸۰ میلادی اهمیت استراتژیک عراق و اولویت حضور آنان در این کشور را یادآوری میکند.
ترس از شیعیان
اعراب اقلیت شیعیان در منطقه جنوب غرب آسیا را ابزار دست ایران برای توسعه امپراتوری انقلابی خود میدانند. این نگاه این واقعیت را انکار میکند که برخلاف باور عمومی، انقلاب ایران در سال ۱۹۷۹ میلادی یک انقلاب تکحزبی شیعی نبود. هر چند زمینههای مذهبی و شهادتطلبی و اقامه علیه بیعدالتی را داشت، اما به صورت اختصاصی توسط شیعیان و یا حتی مسلمانان انجام نشد. بلکه آرمانهای واحدی داشت. بیدلیل نیست که انقلاب ایران منشا الهام بسیاری از جنبشهای مردمی سنی اسلامگرا و یا حتی غیرمذهبی و ضدامپریالیستی بوده است. در واقع چشم انداز صرف شیعی، آزادی تهران و قدرت نرم آن را محدود میکرد.
اگر ایران امروز بر جوامع شیعی در کشورهای عربی تاثیر میگذارد به دلیل سیاستهای تبعیضگرایانه دولتهایی مانند عربستان و بحرین و بیتفاوتی غرب است. جوامع شیعی چارهای جز نزدیکی به ایران ندارند.
آنها حتی برای ایران کار نمیکنند. رسانهها مدام میگویند که ایران حوثیهای یمن را کنترل میکند اما این ایرانیان بودند که به آن ها هشدار دادند برای رسیدن به قدرت عجله نکنند. روایت عربستان و بحرین در مورد شیعیان باید با انتقاد از خود باشد. در این کشورها شیعیان شهروند با حقوقی برابر با مسلمانان سنی نیستند. بلکه به آنها به چشم تهدید امنیتی و ستون پنجم ایران نگاه میشود.
ترس از اسلامگرایان
سومین ترس آنان از جنبشهای مردمی اسلامگرا است. روایت بحرینیها از بهار عربی یک کمپین از پیش برنامهریزی شده برای جایگزینی رژیمهای میانهرو در مصر، تونس و خود بحرین با رژیمهای اصولگرا بوده است. در این فرامتن، ایران به دلیل زاده شدن از انقلاب مردمی، یک تهدید به حساب میآید. سیستم ایران کاملا ضد ساختارهای پادشاهی فئودالی در خلیج فارس است.
برخلاف تصوری که از ایران به عنوان یک دیکتاتوری خشک وجود دارد، عنصر جمهوری در این کشور به آن هویت میدهد. حامیان جمهوری اسلامی انتخابات را دلیل برتری سیاسی و اخلاقی این کشور بر پادشاهیهای انحصارگرای قومی در خلیج فارس میدانند. اما شواهد کافیای مبنی بر تلاش ایران برای صادر کردن انقلابش به کشورهای خلیج فارس وجود ندارد.
پادشاهیهای خلیج فارس ایران را قربانی ناتوانیهای خود در کشورداری میکنند. آنها سعی دارند توجه دیگران را از مشکلات اقتصادی و سیاسی خود به ایران معطوف کنند.
حل این سه مشکل
بهترین راه برای آمریکا و اروپا برای رویارویی با نگرانیهای امنیتی کشورهای خلیج فارس، مواجه کردن آنان با مشکلات حکومتی خودشان، مانند قانونهای ضدترور، نقض حقوق بشر و تبعیض آنها علیه شهروندان شیعه است. در این ملاقات میشد از دولت بحرین خواست که زندانیان سیاسی مانند شیخ سلمان را آزاد کند.
اگر ایران و غرب به توافق برسند، دیگر کشورهای خلیج فارس بهانهای برای تهدید خواندن ایران ندارند. یک توافق خوب میتواند به کشورهای خلیج فارس کمک کند تا روابط سازنده با ایران داشته و مجبور شوند تا سیستمهای اجتماعی و سیاسی خود را با استانداردهای قرن بیست و یکم تطبیق دهند. منبع
دیدگاه تان را بنویسید