سرویس سیاسی فردا: تاکتیک نظامی یا هنر سازماندهی نیروهای نظامی، فن کاربرد سلاح و یگانهای نظامی به منظور درگیری و شکست دشمن در نبرد است و بر اساس آنچه که تاریخ نشان داده، تحولات فلسفه و فناوری در طول تاریخ تأثیرات عمیقی بر تاکتیکهای نظامی گذاشتهاند. تا پیش از سده ۱۹ میلادی بسیاری از تاکتیکهای نظامی محدود به میدان نبرد بودند. برای مثال چگونگی مانور یگانها در نبردی که در زمین باز انجام میشد جزو این تاکتیکها به شمار میآمد. تاکتیک در تفکرات نظامی معاصر پایینترین سطح طرحریزی به شمار میآید که در آن یگانهای کوچک که شامل چند ده نفر تا چند صد نفر میشوند شرکت دارند. یگانها در آرایشهایی سازماندهی میشوند که دارای سطح بالاتری از طرحریزی به نام کاربرد عملیاتی نیروها هستند. سومین لایهٔ طرحریزی نظامی، راهبرد نظامی است که دربارهٔ تواناییهای کلی و طرحریزی برای دستیابی به نتایج درازمدت است و بنابراین میتوان گفت جنگ عملیاتی، سطحی میانی است که هدف از آن تبدیل راهبرد (بالاترین سطح) به تاکتیک (پایینترین سطح طرحریزی) است. هر چند هر سال که میگذرد به دلیل ابعاد پیشرفت فناوری جنگی و جامعهشناسی جنگاوران
روشها و تاکتیکها و راهبردهای نظامی تغییر میکند اما در هر حال اصل ثابت میماند. این روزها اما میگویند دوره جنگ تن به تن مانند جنگ ۸ ساله ایران عراق گذشته و حالا دوره دوره فن آوری اطلاعات است و جنگ نرم. با این حال نمیتوان رشادتها و هوشمندیهای رزمندگان اسلام در ۸ سال دفاع مقدس را از یاد برد که در نبود ابزار و آلات پیشرفته جنگی با مایه گذاشتن از جان خود و با خوشفکرها و رشادتها راهبردی جدید در جنگ ابداع کردند که مورد توجه جهانیان است و سپاه پاسداران نیز نقش مهم و ویژهای در آن داشته است. سپاه و جنگ تحمیلی بر هیچ کس پوشیده نیست که در روزهای اول انقلاب، کمیتهها و سپاه توانستند خلاء امنیتی و انتظامی موجود در ابتدای انقلاب را پر کنند و زمانی که جنگ تحمیلی آغاز شد هم سپاه توانست به دفاع از کشور کمک شایانی کند. با آغاز جنگ، سپاه حضور در جبهههای جنگ را آغاز کرد و به سرعت ساز و کار خود را متناسب با نیاز جنگ، از ساختار امنیتی، انتظامی و اطلاعاتی به یک ساختار نظامی تبدیل کرد. از سال دوم جنگ بود که عملا میدان برای سپاه باز و موانعی که در ساختار حکومتی وجود داشت برطرف شد، سپاه توانست هم در بعد کسب اطلاعات
صحیح از دشمن اقدام کند و هم ضمن طرحریزی عملیات، یگانهای خود را سازماندهی کرده و انجام عملیات را آغاز کند. به این ترتیب بود که سپاه پاسداران توانست عملیاتهای موفقی را در طول هشت سال جنگ تحمیلی بویژه از سال دوم به بعد انجام دهد. تشریح وضعیت جنگ در زمان ضعف سپاه در واقع؛ هشت سال جنگ با عراق، با وجود پیامدهای بسیار ناگوارش در عرصههای اقتصادی، سیاسی و نظامی، فرصت مناسبی برای آزمون ساختار و اندیشه دفاعی کشور بود؛ آزمون بسیار سخت و دشواری که بدون هیچ ابهامی، نقاط ضعف و قوت استراتژی نظامی ایران را به مسئولان سیاسی و نظامی کشور، که از نزدیک در جریان تحولات صحنهِ نبرد بودند، نشان داد. نخستین نقطه ضعف نظامی ایران طی جنگ به تدارک جنگ افزار مورد نیاز نیروهای مسلح مربوط میشد. طی سالهای جنگ، از نظر برخورداری از سیستمهای تسلیحاتی، توازنی میان ایران و عراق وجود نداشت وعراق با در اختیار داشتن تعداد بیشتری توپ و تانک و هواپیمای جنگی نسبت به ایران، جنگ را آغاز کرد. دومین نقطه ضعف اما به ناهماهنگی نیروهای مسلح یعنی ارتش و سپاه در جریان جنگ مربوط میشد. با آغاز جنگ، گذشته از ارتش، که مسئولیت دفاع از مرزها را برعهده
داشت، نیروهای سپاه به همراه نیروهای مردمی عملاً در برابر تهاجم ارتش عراق هستههای اصلی مقاومت را شکل دادند. در آغاز جنگ، سپاه فاقد معیارهای کلاسیک نظامی بود. در ماههای نخست جنگ، سپاه بیشتر به نیروی پیاده نظام غیرحرفهای شبیه بود و مستقل از ارتش، عمل میکرد چرا که عملکرد آن مورد انتقاد بنی صدر و اطرافیانش بود و اجازه هر گون مانوری را از سپاه میگرفت. در چنین شرایطی، نیروهای سپاهی نیز میکوشیدند تا با تکیه بر روحیهِ انقلابی و تجهیزات نظامی سبک و محدودی که در اختیارشان بود، مستقل از ارتش عمل کنند. به این ترتیب بود که در شش ماههِ نخست جنگ، چهار عملیات (۲۳ مهر ماه، ۳ آبان ماه، نصر و توکل) از سوی ارتش برنامه ریزی و اجرا شد که همگی آنها به شکست انجامید. فقدان یک استراتژی منسجم و کارآمد، عدم درک شرایط صحنهِ جنگ، ضعف عملیاتی و روحی نیروها، شناخت ضعیف از دشمن، واقع بینانه نبودن طرحهای عملیاتی و برخی از دلایل تاکتیکی دیگر علت اصلی این شکستها بود وباید یادآورشد که عدم پیروزی نیروهای کلاسیک به فرماندهی بنی صدر در این عملیاتها، در میان نیروهای نظامی یأس و ناامیدی ایجاد کرد. از سوی دیگر، نیروهای سپاه پاسداران، که
از آغاز جنگ، مقاومت در برابر ارتش عراق را در شهرها و مناطق مهمی، مانند آبادان، خرمشهر، قصر شیرین، اسلام آباد، گیلانغرب، کردستان و دیگر محورها تجربه کرده بودند، موفق شدند عملیاتهای شبیخون، ایذایی و محدود را طرح ریزی و با انجام موفق آنها در برابر متجاوزان، بارقههای امید را در دل مسئولان کشور زنده کنند. عملیاتی که بیشتر چریکی و مبتنی بر حملههای شبانه بود تا استراتژیهای عمیق جنگی. در این بین، همکاری تعدادی از برادران متدین و انقلابی ارتش با سپاه پاسداران در جنوب و غرب کشور و شناخت آنان از پتانسیل موجود در نیروهای انقلابی سپاه و نیز برخی از همکاریهای خود جوش و ابتکاری میان برخی از واحدهای ارتش و سپاه، انگیزهای برای همکاری گستردهتر دو سازمان شد که با مخالفتهای بنی صدر و برخی از عناصر مشکوک، در صحنهِ عمل اجرا نشد تا اینکه سرانجام، در سال ۱۳۶۰، پس از عزل بنی صدر، نیروهای به ضعفها، ناهماهنگی و مشکلات مربوط به نیروهای نظامی در جبهههای جنگ پی بردند و زمینه را برای ظهور هماهنگیهای بیشتر در نیروهای مسلح فراهم آوردندکه تشکیل ستاد عملیات از سوی سپاه پاسداران از جمله این هماهنگیها بود. طراحی ویژه تاکتیک جنگی
توسط سپاه به این ترتیب بود که با گذشت چند ماه از جنگ تحمیلی، فرماندهان نظامی متوجه شدند که استفاده از شیوههای جنگهای کلاسیک برای مقابله با نیروهای متجاوز که خرمشهر را فتح کرده بودند و قصد فتح آبادان را داشتند، نمیتواند کارساز باشد و شیوهای نوین برای بیرون راندن دشمن از خاک ایران نیاز است. دلیل اصلی هم این بود که تاکتیکهای جنگهای کلاسیک نیازمند ادوات زرهی و تجهیزات بسیار زیاد بود که نیروهای ایرانی از ان بیبهره بودند و به همین علت فرماندهان ایرانی دریافتند که با توجه به کمبود تجهیزات جنگی باید از شیوه جدیدی برای مقابله و در هم کوبیدن نیروهای بعثی استفاده کنند. با این تفاسیر بود که طرح جدید حملات نظامی برای نخستین بار بدست فرماندهان سپاه طراحی شد. طرحی ترکیبی از عملیات چریکی که تا آن زمان توسط سپاهیها با تعداد کم افراد انجام میشد و بعضا موفقیتهایی داشت، با عملیات گسترده. یعنی نوعی حمله که نه چریکی صرف است و نه کلاسیک صرف. این روش استفاده از شیوههای جنگهای چریکی در عملیاتهای گستره نام نهاده شد. البته استفاده از این شیوه نیازمند روحیه بسیار قوی و شجاعت کم نظیر نیروهای حمله کننده داشت که نیروهای ایران
در این امر الگویی برای جهانیان شدند. ناخدا یکم تکاور بنیادی در توضیح این روش گفته: در این شیوه نیروهای نظامی ایران از تاکتیکهای استفاده کردند که نیروهای تکاور برای نفوذ به استحکام دشمن استفاده میکنند با این تفاوت که تکاوران در گروههای چند نفر اقدام به نفوذ به استحکامات دشمن میکنند، اما نیروهای ایرانی همین شیوه را با دهها هزار نفر نیرو رزمنده انجام میدادند. سرهنگ عقیلی مدیر مرکز فرهنگی دفاع مقدس خرمشهر نیز در این خصوص گفته است: این شیوه نظامی برای نخستین بار در جهان توسط نیروهای ایرانی در عملیلت شکست حصر ابادان بکار گرفته شد. موفقیت این شیوه جدید نظامی در عملیات شکست حصر ابادان موجب شد که فرماندهان نظامی در سایر عملیاتها ازهمین روش ضد دشمن بعثی استفاده کنند. در واقع پیروزی رزمندگان کشورمان در جنک تحمیلی مرهون همان شیوه ابداعی نظامی است. به این ترتیب، همانگونه که جنگ جهانی دوم صحنه معرفی تاکتیک نظامی جدید «استفاده ازتانکهای انبوه در عملیاتهای سریع و ضربتی» توسط المان بود، عملیاتهای نظامی ایران معرفی «استفاده از شیوه جنگهای نامتقارن در برابر نیروهای زرهی کلاسیک» توسط ایران بود. این شیوه آنقدر مهم
بود که کارشناسان نظامی بلوک شرق و غرب اعتقاد داشتند اهمیت عملیا ت شکست حصر آبادان فقط آزاد سازی جزیره بزرگ و سوق الجیشی آبادان نبوده بلکه این عملیات اهمیت بزرگ دیگری داشته و ان معرفی تاکتیک نظامی جدید به دانشگاههای نظامی جهان بود. به این ترتیب بود که سپاه پاسداران با فرماندهی محسن رضایی، استفاده از این شیوه نظامی نوین را بنیان گذاری کرد. شیوهای که در سایر نقاط جهان نیزموفقیت و کارایی بسیار بالای خود را به اثبات رسانده است. به عنوان مثال، استفاده از همین شیوه ابداعی ایران موجب شد، رزمندگان حزب الله در جنوب لبنان و رزمندگان فلسطینی در غزه موفق شوند برای نخستین باردر طول تاریخ تشکیل اسراییل غاصب در دو جنگ متوالی شکستهای سختی را به آن وارد کنند. به این ترتیب بود که دلاورمردان سپاه با همکاری ارتش بنیان گزار شیوهای نوین در جنگ شدند که به نوبه خود منحصر به فرد است و در طول تاریخ نیز منحصر به فرد میماند.
دیدگاه تان را بنویسید