چرایی حمله تندروها به افروغ
هر چند براي اين نوشته به ظاهر طنز همانند بسيار نوشتههاي سفارشي كه در حمايت از دولتهاي وقت نگاشته ميشوند ايرادي به نويسنده نميتوان گرفت اما لازم است چند جمله را به اطلاع سفارشدهندگان آن رساند.
ياسر فاتحي: انتشار گفتوگو با عماد افروغ در نقد شعارها و عملكرد دولت يازدهم در شماره روز دوشنبه روزنامه «تهران امروز» با واكنشهايي از سوي رسانههاي دولتي مواجه شد. يكي از خبرگزاريها بدون اشاره به سوالات منطقي و استدلالهايي كه دكتر افروغ در اين گفتوگو به آنها اشاره كرده و از تئوريسينهاي دولت خواست صراحتا به آنها پاسخ بگويند، تيتر اين مصاحبه يعني«رگههايي از تفكر اقتدارگرايي را در دولت ميبينيم» را به وادي طنز برد و در فرازي از آن نوشت: «مگر كسي مثل افروغ آن هم احتمالا با ذرهبين رگههايي از تفكر اقتدارگرايي را در دولت پيدا كرده باشد.» همچنين نويسنده در ادامه مدعي شد كه افروغ «در سالهاي گذشته در رسانهها حضور نداشت.» هر چند براي اين نوشته به ظاهر طنز همانند بسيار نوشتههاي سفارشي كه در حمايت از دولتهاي وقت نگاشته ميشوند ايرادي به نويسنده نميتوان گرفت اما لازم است چند جمله را به اطلاع سفارشدهندگان آن رساند. نكته نخست به شخصيت دكتر افروغ باز ميگردد؛او كسي نيست كه در فضاي سياسي،علمي و حتي ژورناليستي كشور شناخته شده نباشد. كدام خبرنگار و روزنامهنگاري است كه انتقادهاي تند و تيز او از تريبون مجلس هفتم به عملكرد دولت خاتمي و سپس دولت احمدينژاد را فراموش كرده باشد، مگر سياسيوني كه شعارشان با عملشان همخواني نداشته باشد. اگر بگوييم دكتر افروغ جزو معدود اصولگراياني بود كه به محض شناخت رويكرد اشتباه دولت نهم، بيمحابا عملكرد آن را به نقد نشست و هيچ گاه نسبت به اين سياستهاي اشتباه سكوت پيشه نكرد، بيراه نگفتهايم. ناگفته نماند كه او يكي از مدافعان نقد درون جناحي اصولگرايي بوده و هست و هيچگاه دچار مصلحتهاي برخي سياست پيشگان كه پس از رسيدن به قدرت در لاك محافظهكاري فرو ميروند، نشد. نكته ديگر اينكه بهرغم آنكه اين روزها از تريبونهاي مختلف از آزادي سخن گفته ميشود، اما سوال اساسي اين است كه چرا تحمل شنيدن نقد يك استاد دانشگاه كه مسئوليتي در هيچ نهاد سياسي ندارد، وجود ندارد؟! چرا يك رسانه كه از بودجه بيت المال ارتزاق ميكند اينگونه به سخنان يك منتقد واكنش مخربانه دارد؟! نكته پاياني اينكه افروغ جامعهشناس و استاد دانشگاههاي تهران و قم بوده و لابد مشمول آن دسته از منتقداني كه مورد محبت ويژه رئيس جمهور قرار گرفتهاند، نمي شود. وي در طول گفتوگوي مذكور تلاش كرده از جاده انصاف خارج نشده و آنچه را در وضعيت فعلي مناسب است، مطرح كند. البته كساني كه از آزادي نقد سخن ميگويند، بدانند كه نقد، نقد است. پس توصيه ميشود بيجهت بهدنبال نيت نقدكننده نرويد كه اين مسير، مسير انحرافي است مگر آنكه كساني بخواهند در دولت تدبير و اميد نيز مسير « جريان انحرافي» را باز توليد كنند!
دیدگاه تان را بنویسید