رویگردانی مردم از اصولگرایان نشانه اشتباهات آنهاست/ اصولگرایان مواضع خود را بررسی کنند
هر جریانی می تواند ترجیحات خودش را داشته باشد اما ایثارگران به فرایند ائتلاف بی توجهی نکرد. اصلا کاری به رای بیاورد یا نیاورد یا نظرسنجی ها نداشتند. می گفتند ترجیح ما آقای حداد است یا آقای جلیلی است اما خروجی ائتلاف هر چه باشد ما می پذیریم.
سرویس سیاسی«فردا»: ابراهیم بهشتی- جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی و جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی، دو تشکل سیاسی اصول گرا هستند که مواضع بسیار نزدیک و بیراه نیست گفته شود شبیه به هم دارند.در عین حال جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی از تشکل هایی است که در سالهای اخیر در گردهم آوردن اصول گرایان و رایزنی های اساسی در موضوعات مهم نقش آفرین بوده است. با این حال برخی معتقدند مواضع انتخاباتی این جمعیت در انتخابات ریاست جمهوری به نظر پراکنده و غیر منسجم می آمد. در همین خصوص گفتگو کرده ایم با پرویز سروری قائم مقام جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی. سروری هر چند از راه یابی به مجلس نهم باز ماند، اما در انتخابات شورای شهر توانست نظر مساعد مردم پایتخت را به خود جلب کند و راهی چهارمین دوره شورای شهر تهران شود. او که در میان اصولگرایان شهره به حسن خلق است با رویی گشاده پاسخگوی سوالات انتقادی « فردا » شد تا امیدی به گشایش گفتگوهای راهبردی میان نیروهای انقلابی شکل بگیرد.
آقای سروری اصول گرایان نتیجه انتخابات ریاست جمهوری را واگذار کردند. آیا شما آسیب شناسی دلایل این شکست را ضروری می دانید؟
بله. نه تنها ضروری بلکه واجب می دانم و معتقدم اصول گرایان حتما باید عوامل ناکامی های خود را به صورت جدی مورد بررسی قرار دهند. اینکه چه نتیجه ای حاصل شده موضوعی دیگر است اما اینکه بعد از 10 سال اقبال و همدلی و همکاری مردم با جریان اصول گرایی، دچار رویگردانی مردم شدیم نماینگر این است که اشتباهاتی در عملکرد اصول گرایان بوده است. تاکید می کنم که در عملکرد اصول گرایان نه در رویکرد اصول گرایی. رویکردها هنوز هم مورد تایید مردم است دلیلش هم این است که یک سال پیش انتخابات پرشور مجلس را داشتیم و غالب اصول گراها از مردم رای اعتماد گرفتند. در همین دوره هم شاهد هستیم که بیش از 70 درصد کرسی های شورای شهر توسط مردم به اصول گرایان واگذار می شود. لذا مردم نسبت به رویکردها رویگردانی نداشتند اما به علت عدم وفای به عهد به اصول گرایان اقبال نکردند و اینکه ائتلافی را تشکیل دادند و وعده هایی دادند و به آن عمل نکردند و بخصوص در دو سال گذشته مردم شاهد نضج گرفتن و شدت یافتن اختلافات بین مسئولان بودند که غالبا اصول گرا بودند و گروه ها به جای همفکری و همکاری، تقابل را در دستور کار قرار دادند و به نوعی این تقابلات روز به روز آثار منفی اقتصادی خودش را در سبد خانوارها می گذاشت. از همه مهمتر اینکه اصول گرایان بر خلاف مشی گذشته خود که عموما می توانستند بر اساس مدل وحدت حرکت کنند، اینبار نتوانستند به وحدت دست پیدا کنند.
مشکل عدم رسیدن به وحدت چه بود به نظر شما؟ برخی کارشناسان و دوستان اصولگرا معتقدند که گروه ها و نامزدهای اصولگرا گویی خیالشان از بابت رقابت با اصلاح طلبان راحت بود و اصلا آنها را جدی نمی گرفتند و تصور می کردند که رقابت یک رقابت درون گروهی بین اصول گرایان است و لذا احساس خطری از ناحیه رقبای اصلاح طلب نمی کردند و ضرورتی برای وحدت هم احساس نمی کردند.
ما متاسفانه از مجلس نهم رفته رفته مشی رقابت برون گفتمانی را به رقابت درون گفتمانی تبدیل کردیم و تحلیل غلط بر برخی دوستان حاکم شد و آنها تصور کردند که اصلاح طلبان جایگاهی ندارند و خطری نیستند و ضرورت دارد که مدل رقابت درون گفتمانی را جایگزین رقابت برون گفتمانی کنیم. نتیجه آن این شد که سبد آرای اصول گرایان به شدت تقسیم شد و از همه مهمتر مردم نشان دادند که به وحدت، صمیمت و همگرایی رای می دهند نه به واگرایی و اختلاف. با همه اینها من نمی خواهم الان آسیب شناسی کنم ولی فکر می کنم آسیب شناسی یک ضرورت قطعی برای اصول گرایان است و اگر آنها می خواهند در مسیر خدمت به مردم در مدار خدمت باقی بمانند باید بدانند که نقاظ ضعف خود را شناسایی کنند و مبتنی بر این آسیب شناسی مدل جدیدی را برای حرکت های خود ایجاد کنند.
آقای سروری در آسیب شناسی به نظر می رسد باید گروه ها و تشکل های سیاسی، نامزدها و شخصیت های برجسته و حتی رسانه های اصول گرا مورد بررسی قرار گیرند. شما در بخش تشکل ها چه سهمی از اشتباهات را به جمعیت ایثارگران و جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی می دهید؟ شما خودتان از فرایند و استراتژی انتخاباتی این دو تشکل رضایت دارید؟
البته در حوزه ایثارگران و رهپویان هم به نظر من باید بررسی های دقیق تر و جدی تری بشود. اما اگر به مواضع جمعیتین نگاه کنیم می بینیم در همه انتخابات تاکیدشان بر حرکت در مدار وحدت بوده است. در همین انتخابات اخیر هم که دبیر کل جمعیت رهپویان به عنوان یکی از گزینه ها معرفی شده بود، از ابتدا عنوان شده بود که این حضور تا زمانی ادامه خواهد داشت که نگرانی از جبهه رقیب، اصلاح طلبان و جریان انحرافی وجود نداشته باشد. در صورت احساس خطر ظرفیت موجود حتما به نفع یک گزینه که مورد وفاق اصول گرایان باشد کنار خواهد رفت. فکر می کنم که جمعیتین هم باید عملکرد، حرکت و مواضع خودشان در این انتخابات را به طور دقیق مورد بررسی قرار دهند. اگر اشکالی در کارشان باشد باید آنها را بر طرف کنند.
مروری بر مواضع انتخاباتی این دو تشکل و بخصوص جمعیت ایثارگران به نوعی بیانگر فاقد استراتژی مشخص بودن این تشکل است. جمعیت ایثارگان در بیانیه رسمی اسفند 91 ضمن اشاره به حمایت از وحدت اصول گرایان آقایان حداد عادل، علیرضا زاکانی و سعید جلیلی را به عنوان گزینه های مد نظر و مورد حمایت خود اعلام می کند. در ادامه آقای زاکانی ثبت نام می کند و با ثبت نام جلیلی، از ائتلاف گفتمانی با سعید جلیلی سخن می گوید. در ادامه و بعد از عدم احراز صلاحیت آقای زاکانی، جمعیت ایثارگان در ستادهای آقای حداد عادل حاضر می شوند و نشانی از ائتلاف گفتمانی با جلیلی هم نیست. در آخرین روزها که حداد انصراف می دهد جمعیت ایثارگان اعلام می کند که همزمان از آقای جلیلی و قالیباف حمایت می کند. این سیر تداعی گر پراکندگی و آشفتگی در مواضع جمعیت ایثارگران نیست؟
نه به نظر من بهتر است بگوییم یک رصد صحنه سیاسی انجام می شد. اگر بیاینه ایثارگران را دیده باشید، حمایت از آقای حداد با رعایت این موضوع بود که خروجی ائتلاف هر چی باشد مورد حمایت جمعیت قرار خواهد گرفت.
در بیانیه اسم این سه نفر بود و خبری از دیگر نامزدهای ائتلاف یعنی آقای ولایتی و آقای قالیباف نبود.
نه . این موضوع که مربوط به اواخر است. اگر بیانیه ایثارگران را دیده باشید در آنجا گفته شده که ترجیحا گزینه ما آقای حداد و آقای فلانی و فلانی است اما خروجی ائتلاف مورد تایید و تاکید ما خواهد بود. چون خود ائتلاف هم اعلام کرده بود که اگر کسی غیر از این سه نفر بتواند از ائتلاف بیرون بیاید که نظر مردم را جلب کند، ائتلاف می رود پشت او. مفروض بر اینکه اگر آقای جلیلی هم می توانست رای مردم را جلب کند و ائتلاف برود پشت سر او ما از این سه نفر نام بردیم. این کلمه « ترجیحا» را باید دقت کنید. ترجیح ما این سه نفر است اما خروجی ائتلاف هر چه باشد ما حمایت می کنیم.
در همان زمان که خروجی ائتلاف هم اعلام نشده بود و البته در نهایت هم اعلام نشد، شما بر اساس چه مولفه هایی به سراغ آقای حداد رفتید؟ بر اساس نظرسنجی ها بود یا مسایل دیگری در میان بود؟
طبیعی است هر جریانی می تواند ترجیحات خودش را داشته باشد اما ایثارگران به فرایند ائتلاف بی توجهی نکرد. اصلا کاری به رای بیاورد یا نیاورد یا نظرسنجی ها نداشتند. می گفتند ترجیح ما آقای حداد است یا آقای جلیلی است اما خروجی ائتلاف هر چه باشد ما می پذیریم.
از فضای موجود در جامعه حداقل در یک ماهه و هفته های آخر معلوم بود که فضای جامعه متاثر از عملکرد دولت آقای احمدی نژاد فضای تغییر خواهانه است. از جمعیت ایثارگران به عنوان یک تشکل مهم در فضای سیاسی این انتظار زیادی نبود که چنین ارزیابی از فضای جامعه داشته باشد و بر اساس چنین فضای انتقادی علیه دولت و مطالبه تحول خواهی مردم از گزینه هایی مثل آقای جلیلی که بیشترین شباهت و نزدیکی را با دولت و آقای احمدی نژاد داشتند حمایت نکند. چون این دو هیچ رگه هایی از انتقاد از وضع موجود نداشتند. فکر نمی کنید جمعیتین ارزیابی درستی از فضای انتخاباتی کشور نداشتند؟
نظر سنجی ها تا هفته آخر عکس گفته شما را نشان می داد. دلیلش هم این بود که مردم مدل ائتلاف را پذیرفته بودند و تمام نظرسنجی ها هم نشان می داد که مردم به این مدل اعتماد کرده اند.
در این نظرسنجی ها آقای قالیباف بالاتر از بقیه بود. درست است؟
بله
خوب فکر نمی کنید این اقبال بخش مهمی اش به خاطر این بود که آقای قالیباف تا قبل از گسترده تر شدن کمپین تبلیغاتی آقای روحانی، جدی ترین منتقد وضع موجود بود. او نه در دولت بود نه در برابر عملکرد دولت سکوت کرده بود و رسانه های حامی قالیباف هم از منتقدان جدی دولت بودند. یعنی بخش زیادی از آرای بالای قالیباف در نظرسنجی ها به خاطر این بود که او خود را به عنوان منتقد وضع موجود معرفی کرده بود.
ببینید شما چون اطلاعات غلط ارائه می کنید، خروجی اش نتیجه غلط می شود. نظرسنجی ها به هیچ وجه نشان نمی داد که اصول گرایان وضعیت بدی دارند. من اشاره کردم که ترجیحات جمعیت ایثارگان آقای حداد بوده است اما جمعیتین در فرایند ائتلاف به دنبال این بود که خروجی ائتلاف هر چه باشد مورد حمایت قرار بگیرد. نکته اساسی این است که متاسفانه اتفاقاتی پیش آمدکه فرایند ائتلاف در مسیر خودش قرار نگرفت و تصمیماتی که گرفته شده بود محقق نشد. به نظر من اینجا ائتلاف موجب بی اعتمادی و رویگردانی مردم شد. بعلاوه هیچ کدام از این گزینه هایی که نام بردید مثلا آقای حداد در بین مردم به عنوان گزینه طرفدار دولت مشهور نبوده است. من نمی دانم شما از کجا چنین برداشتی را دارید.
ولی آقای حداد عادل در نظر سنجی ها رتبه خوبی نداشت.
من بحث نظرسنجی را نکردم. می گویم شما خودت یک تحلیلی می کنی و نتیجه خودت را هم می گیری. این نتیجه که شما می گیری اشتباه است. اما در خصوص نظرسنجی ها، اتفاقا نظرسنجی ها در اوایل حرکت نشان می داد که آقای حداد بعد از آقای قالیباف وضعیت بهتری داشت. به هر حال می خواهم بگویم که این بحث ها باید دقیق تر در شورای مرکزی جمعیتین مورد بررسی قرار گیرد اما فکر می کنم ترجیحات یک جریان سیاسی متفاوت از تعهدات و روندی است که تعریف شده است. جمعیت ایثارگران در کنار وفاداری به خروجی ائتلاف، ترجیحات خودش را هم اعلام کرده بود.
جریانات سیاسی در همه جای دنیا با فراز و فرود مواجه هستند. یک جریان سیاسی نمی تواند در همه دوره ها روی یک خط ممتد حرکت کند. جریان سینوسی است. آنچه مهم است این است که این جریان بتواند بر اساس معیارها و اهداف تعریف شده حرکت کند. البته من سخنگوی جمعیت ایثارگران نیستم و عضو این جمعیت هم نیستم. قاعدتا باید سخنگو یا اعضای آن در این باره توضیح بدهند. ولی جمعیت ایثارگران تلاش داشته همیشه نقش محوری را در وحدت بین اصول گرایان داشته باشد. اینکه در مجلس نهم چرا آقای فدایی رای نیاورد، فکر می کنم موضوعی است که باید در یک پرونده مستقل مورد بحث قرار بگیرد. عوامل و پارامترهای متفاوتی وجود دارد. در مجموع به نظر من هم در انتخابات مجلس نهم و هم در ریاست جمهوری جمعیت ایثارگران تلاش کرد بر اساس سیاست ها مواضع و راهبردهای خودش حرکت کند و طبیعی است که حرکت یک جریان سیاسی در دوره های مختلف فراز و فرود داشته باشد.
دیدگاه تان را بنویسید