فارس: واقعا چه اتفاقی افتاده است که دومین سالگرد پیروزی انقلاب مصر و برکناری حسنی مبارک آخرین فرعون مصر و گنج استراتژیک اسرائیل از عرش قدرت، به جای آن که مناسبتی برای شادمانی و اظهار مسرت مردم بپاخاسته مصر و مستضعفان باشد، فرصتی برای اجتماعات و تظاهرات اعتراض آمیز و اقدامات تند و سر دادن شعارهای مخالف و طرح مطالبات مختلف از جمله برکناری رئیس جمهور منتخب از قدرت و حذف مواد مورد اختلاف از قانون اساسی و تشکیل حکومت نجات ملی و...از سوی جمعیت عظیمی از طرفداران گروه های رقیب از چپ و راست و میانه و غیره شده است. روز گذشته معترضان اقدام به متوقف کردن حرکت قطارهای شهری و بستن بزرگترین پل هوایی قاهره و محاصره ساختمان بورس و آتش زدن استانداری استان شرقیه با پرتاب کوکتل مولوتف و درگیری با نیروهای امنیتی و تجمع در مقابل کاخ ریاست جمهوری و... کردند. در عرصه های سیاسی هم تاکنون گفتوگوها راه به جایی نبرده است و شرکت در دومین دوره گفتوگوهای ملی که قرار است امروز سه شنبه برگزار شود، نیز مورد اختلاف و تردید است. این روندی است که در چند ماهه اخیر مصر و بویژه پایتخت آن را در بر گرفته و هر از چندی شاهد اوج گیری آن هستیم. بر
خلاف آنچه که تصور می شد، اختلاف عمیق تر از آن است که به سادگی بتوان بر آن غالب آمد. در این میان محمد مرسی و حزب حاکم یعنی اخوان المسلمین و قانون اساسی مصوبِ بعد از انقلاب، آماج حملات و انتقادات مخالفان است. آخرین راه حل پیشنهادی از سوی حزب سلفی گرای النور مطرح شده است که محور آن تشکیل یک دولت جدید مورد توافق همگانی در دومین مرحله از گفتوگوهای ملی است و رئیس جمهور نیز تعهد کرده است که به نتایج گفتوگوهای بی قید و شرط پایبند باشد. اما اینک خود مشارکت در گفتوگوها محور اختلافات شده است و گویا این خود نیازمند به برگزاری نشست هایی برای رفع اختلاف نظر است. برخی بحران کنونی و کشمکش جاری را ناشی از رویارویی ایدئولوژی ها می دانند و شعارها و مطالبات دیگر را پوششی بر این جنگ می بینند. بر اساس این نگاه، گروه های چپ و راست از لیبرال ها، قومیت گراها ، ناصری ها و در مقابل گروه های اسلامی به میدان آمده و در صدد شکستن و ناکام کردن طرح راه حل اسلامی و به بایگانی سپردن آن تا ده ها سال دیگر هستند. اما برخی دیگر اختلاف را بر سر قدرت و در راستای سهم خواهی گروه ها و جنگ برادران بر سر میراث باقی مانده پس از سقوط دیکتاتور مصر
می دانند. این برادران همان کسانی هستند که برای ساقط کردن فرعون مصر در کنار یکدیگر همگام و یکپارچه با حضور و حمایت مردم، میدان تحریر را ساختند اما اینک بر سر میراث نظام واژگون شده به جان هم افتاده اند، غافل از آن که این جنگ و درگیری نتیجه ای جز نابودی و از دست دادن این میراث ندارد، چرا که گرگ ها در اطراف میدان در انتظار نتیجه این جنگ و قربانی کردن طرف غالب هستند. در این میان غیاب یا عدم اقدام بزرگانی که بتوانند این برادران را گردهم آورند و خود بر آنها حکمیت کنند یا آنان را به حکمیت و داوری مردم و صندوق های رأی متقاعد سازند، مشکل دیگری است که براین بحران باید افزود. مصر کشور بزرگی است و بزرگان فراوانی دارد که اتفاقا در این گونه موارد می توانند و باید به صحنه آیند و ایفای نقش کنند تا نقطه پایانی بر این اختلافات بگذارند و از این دستاورد بزرگ ملی یعنی انقلاب مردمی پاسداری کنند و مرهمی بر مشکلات اقتصادی و فرهنگی مردم محروم این کشور برنهند.
دیدگاه تان را بنویسید