نجوای سرباز عراقی با پیکر شهید‌ ایرانی

کد خبر: 224924

شهید تفحص «مجید پازوکی» متولد اول فروردین ماه سال 1346 است؛ وی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به عضویت بسیج مسجد لرزاده درآمد و برای گذراندن دوره آموزشی در سال 1361 به عنوان تخریبچی، وارد جبهه‌ شد...

فارس: شهید تفحص «مجید پازوکی» متولد اول فروردین ماه سال 1346 است؛ وی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به عضویت بسیج مسجد لرزاده درآمد و برای گذراندن دوره آموزشی در سال 1361 به عنوان تخریبچی، وارد جبهه‌ شد؛ وی در این مسیر یک بار از ناحیه دست راست مصدوم شد و بار دیگر از ناحیه شکم؛ حالش خوب نبود اما درد را با خنده پذیرایی می‌کرد. پس از پایان جنگ تحمیلی در سال 1369، منطقه کردستان، کانی‌مانگا و پنجوین حضور او را در قرارگاه رمضان و جنگ با ضدانقلاب و اشرار غرب کشور به خاطر سپردند؛ در سال 1371 با آغاز کار تفحص لشکر 27 محمدرسول الله(ص) در منطقه جنوب او نیز به خیل جستجوگران نور پیوست و با اطلاعات دقیق از منطقه، گذرگاه می‌زد. مجید بعد از عروج دوست دیرینه‌اش شهید «علی محمودوند» مسئولیت گروه تفحص لشکر 27 را بر عهده گرفت و در روز هفدهم مهر ماه سال 1380، نزدیک پاسگاه وهب عراق منطقه عمومی فکه به شهادت رسید و پیکر مطهرش در قطعه 27 بهشت زهرا(س) نزدیک مزار دوست همیشگی‌اش علی آقا، آرام گرفت. سردار «جعفر جهروتی‌زاده» جانباز 70 درصد، راوی آشنای مناطق عملیاتی فکه، عین‌خوش و شرهانی در گفت‌وگوی با فارس خاطره‌ای را از شهید پازوکی روایت می‌کند: *** شهید «مجید پازوکی» برای‌مان تعریف می‌کرد: «در منطقه فکه بودیم؛ یکی از عراقی‌ها که مدتی در ایران اسیر بود، به زبان فارسی تسلط داشت، می‌گفت که یکی از سربازان ایرانی را کشته و در نقطه‌ای که خودش نشان می‌داد، به خاک سپرده است و اصرار می‌کرد بروید او را پیدا کنید. ما به او توجهی نکردیم تا به کارمان برسیم؛ آن عراقی هم رفت؛ صد متر جلوتر رفته بود که دیدیم نشسته روی زمین و گریه می‌کند؛ ما تعجب کردیم و به سراغش رفتیم؛ آن عراقی، خودش را روی پیکر شهیدی که تقریباً سالم مانده بود، انداخته و گریه می‌کرد و می‌گفت: والله، اولیاء الله؛ عراقی هم به این رسیده بود شهدای ما برگزیده بودند». شهید پازوکی هم بعد از مدتی در همان جایی که این شهید پیدا شده بود، به شهادت رسید.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت