دعوای ما با یک ساختار است نه شخص احمدی‌نژاد/دولت مجبور شده مشایی را در صندوق‌خانه ببرد

کد خبر: 207503

زمانی تصور می‌کردیم انحراف فقط با غرب‌گرایی ایجاد می‌شود. اما فکر نمی‌کردیم عده‌ای بتوانند بسیار زیرکانه با مسائل اعتقادی بازی کنند و انحراف ایجاد کنند. اوایل برای خیلی از افراد مدعی قابل باور نبود که در کنه یک سی‌دی درباره امام زمان(عج) و یاران‌شان یک بازی سیاسی باشد. جریان سیاسی خاص با یک برنامه‌ریزی از یک مقوله مقبول برای جامعه برای رسیدن به اهداف سیاسی سوءاستفاده کرد.

دعوای ما با یک ساختار است نه شخص احمدی‌نژاد/دولت مجبور شده مشایی را در صندوق‌خانه ببرد

سرویس سیاسی «فردا»: سلیمی ‌ نمین را با نام هفته ‌ نامه ‌ ای می ‌ شناسند که حالا دیگر منتشر نمی ‌ شود؛ کیهان هوایی که مواضع جمهوری اسلامی را در خارج ‌ از کشور تبیین می ‌ کرد. حالا او به تبیین مواضع و نگرش اصولی در تاریخ معاصر پرداخته است و در گفت ‌ وگو با «همشهری ماه» ، به رابطه مستقیم غوغاسالاری ‌ ها با انحراف در دولت اصولگرا پرداخت.

*********************************

اولا می ‌ خواهیم بدانیم شما در نقد مواضع این دولت، آن را اصولگرا می ‌ دانید یا انحرافی از اصولگرایی یا اصلا هر چیز دیگر...؟ ماه پیش آقای جوانفکر در گفت ‌ وگو با ما، اعلام کرد که ما اصولگرا نیستیم...

این که یکی از مشاوران رئیس ‌ جمهور اعلام کرده ما اصولگرا نیستیم که بعضا خود رئیس ‌ جمهور هم در این زمینه اظهارات مشابهی داشته، آغاز خوبی برای بحث ماست. آن ‌ چه که مسلم است در دولت نهم، شاکله دولت را عناصر اصولگرا تشکیل می ‌ دادند. این قابل نفی نیست که شخصیت ‌ های برجسته سالمی با مواضع اصولگرایانه، جهت ‌ گیری ‌ های کلان، دولت احمدی ‌ نژاد را تعیین می ‌ کردند. در دولت دهم هم این بحث که ما در اردوگاه اصولگرایی نیستیم، خود می ‌ تواند شاخصی بر تغییرات اساسی در دولت نهم و دهم باشد.

در دوره توسعه سیاسی هم می ‌ توان به نوعی انحراف از شعارهای اصلی دولت هفتم و هشتم را دید؟

آقای خاتمی با یکسری شعارهای اساسی که برای جامعه ما ضرورت داشتند و پاسخگوی نیازها و مشکلات آن دوران بودند، به عرصه سیاسی پا گذاشتند. اما دیدیم در همان دوران هم در بحث توسعه فضای سیاسی، عده ‌ ای بیشتر بهره ‌ مند شدند. عده ‌ ای توانستند، نشریات بیشتری را از آن خود کنند و جریان ‌ شان را از بازوهای رسانه ‌ ای برخوردار کنند. می ‌ خواستند برتری رسانه ‌ ای پیدا کنند و عدالت در توزیع امکانات سخن گفتن با مردم و ایجاد فضای سیاسی، با حضور جریانی که از امکانات عمومی جامعه بیشتر بهره می ‌ بردند دچار مشکل شدند. این جریان هم احساس کرد که می ‌ تواند بر قانون، برتری پیدا کند.

پس چرا در زمان آقای احمدی ‌ نژاد این همه بحث و نقد انحراف پررنگ شده است؟

تشخیص این که در توسعه سیاسی از عدالت خارج شدیم و این ‌ که در رشد تولید به انحرافاتی کشیده شدیم، سخت است. اما فهم این قضیه که در اصولگرایی از خط خارج می ‌ شوید، همه فهم ‌ تر است. مثلا اگر در دولتی، می ‌ گویند ما فلان تعداد کارخانه راه ‌ اندازی کردیم و بهمان مقدار تولید افزایش ‌ یافته است، جامعه باید جست ‌ وجو کند با توجه به میزان افزایش تولید، آیا همه سهم مساوی از آن می ‌ برند یا عده ‌ ای روی منابع دست انداخته ‌ اند؟ این کار به اطلاعات ویژه ‌ ای نیاز دارد اما دولت آقای احمدی ‌ نژاد با شعار اصولگرایی روی کار آمده؛ بنابراین هر نوع زاویه گرفتن مختصر هم برای آحاد جامعه آشکار است.

انحراف در اصول، زمینه ‌ ساز نگرش تنش ‌ زا و جنجال ‌ ساز شده است. نگرشی که با وحدت سر سازگاری ندارد. این نگاه از ابتدا همراه جریان دولت بود؛ مثلا تن ندادن ایشان به سازوکار اصولگرایان در انتخابات نهم ریاست جمهوری؟

می ‌ توان دو قضاوت داشت؛ یکی این ‌ که می ‌ توانیم ادعا کنیم، ضعف ‌ های امروز، از اول وجود داشته است. این تحلیل سطحی است؛ البته نمی ‌ گویم که آقای احمدی ‌ نژاد از ابتدا ایرادی نداشته است. مسلم این که آقای احمدی ‌ نژاد در ابتدا که مسولیت اجرایی کشور را به عهده می ‌ گیرد، دارای قوت ‌ ها و ضعف ‌ هایی است. اما مهم مکانیزم انحراف در اصول است.

شباهت جریان ‌ های التهاب ‌ آفرین پس از انتخابات 88 و انحراف چیست؟ آیا به قول برخی منابع، با هم همکاری سیاسی دارند؟ چرا؟

چون کارهای خودشان برای تضعیف اصولگرایی به تنهایی جوابگو نبود. مجبور شدند خطاهای دیگران را تقویت کنند. آقای ‌ هاشمی در انتخابات اشتباه کرد. اما علاوه ‌ بر اشتباه ایشان ما رد پای اقداماتی را می ‌ توانیم دنبال کنیم که در پی مصر کردن آقای ‌ هاشمی در خطای ‌ شان بودند. جریان انحرافی، از سرکشی افراد شکست خورده انتخابات در برابر قانون، استفاده ‌ های زیادی کرد.

شعار ی مثل عدالت، توجه به جوانان در عرصه مدیریت، دیدارهای مردمی و ... ابعاد مثبتی دارد و ریشه در انقلاب دارد اما وقتی ماجرای فساد یا جنجال ‌ های نامعقول در عصر اصولگرایی روی می ‌ دهد. آیا دوباره سردادن شعار اصولگرایی و عدالت مشکل نیست؟

از نگاه من اصولگرایی یک طیف است که علی ‌ رغم برخی ایراداتی که در هر جریانی وجود دارد؛ توسط جامعه درک می ‌ شود. به همین دلیل است که جامعه در سه دوره پیاپی در مجلس به اصولگرایان رای می ‌ دهد. مجلس می ‌ خواست آقای کردان را استیضاح کند و اصولگرایان به دروغ ‌ گویی آقای کردان اصرار کردند و در این مورد خوش درخشیدند. نمایندگان اصولگرا گفتند در شعارهای ما این عملکرد تطبیق ندارد. اصولگرایان می ‌ دانستند که آقای کردان سال ‌ ها به ‌ عنوان اصولگرا فعالیت کرده و حتی به عنوان سخنران این جریان در مکان ‌ های مختلف ظاهر می ‌ شده، اما به ‌ دلیل این دروغگویی او را استیضاح کردند. اما اصلاح ‌ طلبان چه؟ فراکسیون اقلیت به دنبال کسب امتیاز و حتی اقناع مجلس بودند برای رفع مساله استیضاح.

آیا التهاب ‌ های انحرافی تا انتخابات ریاست ‌ جمهوری ادامه پیدا می ‌ کند؟

من پیش ‌ بینی می ‌ کنم جریان انحرافی لحظه ‌ ای از تلاش باز نخواهد ماند ولی رهبری شاخص ‌ هایی دادند که کارشان را سخت می ‌ کند. ایشان علنی نسبت به سرکرده این جریان حساسیت نشان دادند. الان دولت مجبور شده مشایی را در صندوق ‌ خانه ببرد؛ یعنی جامعه بر اساس تدابیر رهبری حساس شده. این مسائل باعث رشد جامعه می ‌ شود و هر رشدی در جامعه هزینه ‌ ای دارد. آدم ‌ های متفکر و دلسوز جامعه باید تلاش کنند این هزینه ‌ ها را کاهش بدهند. زمانی تصور می ‌ کردیم انحراف فقط با غرب ‌ گرایی ایجاد می ‌ شود. اما فکر نمی ‌ کردیم عده ‌ ای بتوانند بسیار زیرکانه با مسائل اعتقادی بازی کنند و انحراف ایجاد کنند. اوایل برای خیلی از افراد مدعی قابل باور نبود که در کنه یک سی ‌ دی درباره امام زمان (عج) و یاران ‌ شان یک بازی سیاسی باشد. جریان سیاسی خاص با یک برنامه ‌ ریزی از یک مقوله مقبول برای جامعه برای رسیدن به اهداف سیاسی سوءاستفاده کرد؛ این تجربه گران ‌ سنگی است که رشد بالایی به جامعه داد.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت