گولاخ‌های مجازی!

کد خبر: 840470

گاهی کلیپ‌هایی در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شود از زد و خورد چند انسان درشت اندام که گروهی و یا یک نفره درگیری ایجاد می‌کنند. درگیری‌هایی که شوخی‌بردار نیست و چند انسان به قصد کشت به جان هم می‌افتند.

گولاخ‌های مجازی!

جوان آنلاین: «اگه نامردی شهرت میاره، اگه خیانت زرنگی هستش، اگه آدم فروشی آدمو بزرگ می‏کنه، من کوچیک همتونم.» روی عبارت‌هایی که نوشته شده است، کمی تامل کنید. بیشتر این جملات را از چه کسانی شنیده‌اید؟ کسانی که طبعی از بامرامی در آن‌ها دیده می‌شود. نوعی از رفاقت، نوع دوستی و ... که امروزه محدود شده است به افرادی خاص. بامرام‌هایی که در گذشته آن‌ها را با الفاظی، چون لات و لوت می‌شناختیم و امروزه نام‌های دیگری به آن‌ها نسبت داده‌ایم. این افراد با اندامی درشت در کوچه و خیابان‌ها علی الخصوص مناطقی که آن را به پایین شهر می‌شناسیم، دیده می‌شوند. بسیاری از مردم از آ‌ن‌ها فرار می‌کنند، اما عده‌ای نیز بدشان نمی‌آید که چنین افرادی را در کنار خود داشته باشند تا در زمان بروز مشکل برای ایجاد رعب و وحشت به آن‌ها مراجعه کنند. این بامرام‌ها می‌توانند شرخر باشند، می‌توانند بادیگارد باشند و یا اراذل و اوباش! این روز‌ها که بخشی از زندگی ما در شبکه‌های اجتماعی می‌گذرد، پیگیری این افراد و حتی طرفداری از آن‌ها در شبکه‌های اجتماعی مشهود است. فیلمی منتشر می‌کنند از مشت زدن به یک انسان دیگر، آن را برای دوستانمان ارسال می‌کنیم. خالکوبی آن‌ها را می‌پسندیم و حتی بدمان نمی‌آید روی تن خودمان نیز مشابه آن را داشته باشیم. برای آن‌ها «لایک» پیام می‌گذاریم بدون توجه به این موضوع که آن‌ها را بزرگ و بزرگ‌تر می‌کنیم تا در مسیری که می‌روند میل بیشتری از خود نشان دهند.

گاهی کلیپ‌هایی در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شود از زد و خورد چند انسان درشت اندام که گروهی و یا یک نفره درگیری ایجاد می‌کنند. درگیری‌هایی که شوخی‌بردار نیست و چند انسان به قصد کشت به جان هم می‌افتند. آن‌ها القابی دارند؛ شاه مازندران را به خاطر دارید؟ پس از درگیری‌های فراوان سرانجام در زندان دار فانی را وداع گفت! یا در مثال دیگری در روز‌های گذشته خبر قتل «وحید مرادی» گنده‌لات تهرانی در رسانه‌ها منتشر شد. در جمعیت ۸۰ میلیونی ایران وحید مرادی‌ها کم نیستند. پلیس آن‌ها را به خوبی می‌شناسد و بار‌ها خبر دستگیری آن‌ها را منتشر کرده است. آن‌ها در شبکه‌های مجازی نیز فعالیتی گسترده دارند؛ کلیپ می‌سازند، از شب‌های مستی خود از عربده‌های بنفش خود فیلم می‏گیرند و در اینستاگرام منتشر می‌کنند. بسیاری از ما نیز آن‌ها را دنبال می‌کنیم؛ لذت کتک خوردن یک انسان است یا لذت قدرتمند بودن یک انسان دیگر؛ به هر دلیلی این افراد طرفداران مجازی بسیاری نیز دارند.

نادر صادقیان، جامعه‌شناس در این باره معتقد است که دنبال‌کنندگان این افراد که «لُمپن» هستند، عده اندکی از جامعه را تشکیل می‌دهند. او در این باره می‌گوید: «این افراد، یعنی لمپن‌ها در نظام تولید، کار به عنوان یک نقش انگلی ظاهر می‌شوند. مشاغل کاذبی دارند، سرقت می‌کنند و یا شرخری می‌کنند و در مجموع به چنین مشاغلی مشغول هستند. این نوع از توجه به این افراد علت‌های روانشناسی اجتماعی دارد. یکی از دلایل این توجه این است که این افراد متفاوت هستند. به نوعی در صنفی که مشغول و در صنفی که دارند، بهترینند.» وی ادامه می‌دهد: «در جامعه فعلی ما بسیاری از مسائل روتین شده است، در چنین برهه‌ای دنبال کردن چنین افرادی در فضای مجازی به معنی تایید آن‌ها نیست. مگر در جامعه ما چند نفر از این دست افراد وجود دارند؟ چنین موقعیتی باعث می‌شود، این افراد فی‌نفسه جلب توجه کنند و دیده شوند. این دقیقا مانند تمایل اشخاصی است که فیلم پلیسی، جنایی و اکشن نگاه می‌کنند با این تفاوت که می‌توانند یک درگیری را از طریق فضای مجازی به صورت واقعی (رئال) ببینند.»

این جامعه شناس در ادامه با اشاره به این که دریچه‌های تخلیه هیجان در کشور ما کم است، می‌افزاید: «برگزاری یک مسابقه فوتبال باعث باز شدن دریچه‌ای می‌شود که فرد هیجان انباشته در درون خود را تخلیه کند. نگاه کردن به کلیپ‌های این افراد لمپن نیز از همان دسته است. ارتباط این موضوع با قانون و جرم انگاشتن رفتار‌های این افراد نیز در برگرداندن نگاه‌ها به سمت آن‌ها بی‌تاثیر نیست.»

صادقیان می‌گوید: «این موضوعات ناپایدار است و نمی‌تواند تاثیر جدی در جامعه داشته باشد. مطلبی که باید اضافه کنم این است که این امکان وجود دارد که در اقشار پایین جامعه که دچار فقر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی هستند، بروز کند، اما بازهم همه‌گیر نخواهد بود. چنین افرادی در تمام جوامع به اشکال گوناگون زندگی می‌کنند؛ مانند «مافیا»‌ها و یا مثال بارز آن «پدرخوانده» است. همین موضوع که چنین افرادی در طول تاریخ، کم و بیش وجود داشته‌اند، به این معنا است که وجود آن‌ها امری طبیعی است.»

نادر صادقیان در پایان سوالی را مطرح می‌کند که فراتر از تاثیرات فضای مجازی و سایر مسائل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی روز جامعه بر تولید لمپن‌ها است. او می‌گوید: «برای بسیاری تنها مشاهده چنین افرادی در فضای مجازی و تخلیه هیجانات خودشان مطرح است حال اینکه ما نیاز به سوالی بنیادی‌تر خواهیم داشت. این سوال را به زبان ساده می‌توان اینگونه مطرح کرد که چرا این افراد با چنین رفتار‌هایی در جامعه وجود دارند؟ سوالی که تنها با مطالعه بر روی این افراد و مناظره چشم در چشم به پاسخ آن خواهیم رسید که نیازمند مطالعه و تحقیق است. این افراد که به بیان عامیانه اوستاکار هستند به هرحال دلایلی داشته که اینگونه در جامعه نمود پیدا کرده‌اند و نمی‌توان فضای مجازی را به طور مستقیم در تولید آن‌ها مقصر دانست.»

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت