چه کنیم تا کودکانمان قربانی تعرض جنسی نشوند؟
مهارت نهگفتن مهارتی است که ابتدا از خانوادهها شروع میشود. اگر ما بهعنوان والدین بتوانیم در مواقع لزوم نه بگوییم، از همان دوران کودکی فرزند ما یاد میگیرد که بتواند نه بگوید و بهصورت الگوی رفتاری دربیاید. در مورد مسائل جنسی هم باید از همان دوران کودکی به فرزندانمان یاد بدهیم که بخشهایی از بدن آنها کاملا خصوصی است و هیچکس حق ندارد آنها را ببیند.
روزنامه شرق: مهارت نهگفتن مهارتی است که ابتدا از خانوادهها شروع میشود. اگر ما بهعنوان والدین بتوانیم در مواقع لزوم نه بگوییم، از همان دوران کودکی فرزند ما یاد میگیرد که بتواند نه بگوید و بهصورت الگوی رفتاری دربیاید. در مورد مسائل جنسی هم باید از همان دوران کودکی به فرزندانمان یاد بدهیم که بخشهایی از بدن آنها کاملا خصوصی است و هیچکس حق ندارد آنها را ببیند.
او را از سلامت جنسی آگاه کنیم. ضرورت حرفزدن برای پیشگیری از تعرض جنسی؛ چه در مواقع عادی و چه در مواردی مشکوک که کودک مورد تعرض قرار گرفته و چه در مواقعی که افراد در معرض خطر هستند، از تکرار حادثه جلوگیری میکند. اگر کودک مورد خشونت جنسی قرار گرفت باید به او اجازه دهیم که سخن بگوید. سکوتکردن یعنی فرصتدادن به افراد سوءاستفادهگر و تکرار حادثه برای یک قربانی جدید.
هرگز کودکی که قربانی شده را سرزنش، نصیحت و تنبیه نکنیم. در این هنگام کودک خود را مقصر میداند و نهتنها موقعیتهای مشابه را برایمان گزارش نمیکند، بلکه در این موقعیتها سر تسلیم فرود میآورد و از خواستههای افراد متجاوز پیروی میکند. سکوتکردن از ترس آبرو نهتنها چارهساز نیست، بلکه پیامدهای بدتری را در پی خواهد داشت. منظور این است که از کودکان خود در برابر افراد «پدوفیلیا» محافظت کنیم.
این را بدانیم که اکثر افراد تجاوزگر و پدوفیلیا از افراد نزدیک و آشنایان هستند، پس از همان دوران کودکی حدوحدود را رعایت کرده و به کودک خود هم بیاموزیم که هیچ فردی قابل اعتماد نیست و هرگز غریبهها را با القاب عمو، دایی، عمه و خاله به کار نبریم، در این صورت کودکمان یاد میگیرد که بدون دلیل موجهی به غریبهها اعتماد کند. اکثر افراد پدوفیلیا (اختلال میل جنسی به کودک)، رابطه به ظاهر خوبی با کودکان دارند، پس چه جایی بهتر از مهدکودک و مدرسه وجود دارد برای ارضای خواستههای شومشان.
آموزشوپرورش در هنگام استخدام مربیان، معلمان و افرادی که در مدارس مشغول هستند، باید هر سال تست سلامت روان بگیرد و قبل از بهکارگیری نیروهای جدید در مدارس باید از صحت و سلامت روان آنها آگاه شود. مسئله مهم دیگر این است که در مدرسه، واحد درسیای با عنوان آسیبشناسی اجتماعی گنجانده و این مهم به دانشآموزان یاد داده شود که برای پیشگیری از قربانیشدن بایدها و نبایدها چیست. البته در این مواقع همیاری رسانه ملی و همه رسانهها را هم میطلبد که بهطور بسیار جدی در این مورد اطلاعرسانی کند. در برنامههای کودک و نوجوان تلویزیون برنامهای اختصاص داده شود و توسط کارشناسان به کودکان و نوجوانانمان آموزش داده شود. صحبتکردن در باره این موضوع هنجارشکنی نیست! مسکوتماندن در این موارد و حرفنزدن درباره این موضوع یعنی فرصتدادن به هنجارشکنان بیمار برای قربانیکردن شخص یا عدهای از کودکان بیگناه. بهجای نصیحتکردن یا تنبیه و تحقیر کودک قربانیشده، با همدلی فرصت دهیم کودک قربانی حرف بزند و به شرح وقایع بپردازد.
دیدگاه تان را بنویسید