حُرّ‌ بن‌ یزید ریاحی؛ پاسدار بهترین مرد سرزمین مکه

کد خبر: 728667

حُرّ‌بن‌یزید ریاحی بر اساس آنچه در رجز‌خوانی روز عاشورا گفته، پاسدار بهترین مرد سرزمین مکه است.

باشگاه خبرنگاران جوان: حُرّ‌بن‌یزید ریاحی از چهره‌های مشهور کوفه بود. جدش عتاب از نزدیکان نعمان، پادشاه حیره و خود وی پسرعموی اخوص صحابی شاعر بود. این شخصیت سرشناخته و فرمانده سپاه در منطقه ذوحسم، هنگام نماز ظهر با امام حسین (ع) برخورد کرد. امام حسین (ع) دستور داد وی و یاران تشنه و حتی اسب‌هایشان را آب بدهند. این رفتار امام سوم شیعیان تصویری از رفتار سازنده اسلامی بود. حُرّ‌بن‌یزید ریاحی امام حسین (ع) را واداشت که به جای رفتن به کوفه به کربلا بیاید. بنابرقولی در شب عاشورا و بنابر قول دیگر در صبح عاشورا همراه پسرش علی، برادرش مصعب و غلامش عروه یا قرّه به اباعبدالله (ع) پیوست. پیوستن پسرش بُکَیر را نیز نوشته‌اند. بنابراین گزارش، حُرّ‌بن‌یزید ریاحی پس از آمدن به اردوگاه حق، از امام اجازه میدان گرفت. دشمن را موعظه کرد. اثر نبخشید. او را با تیر هدف قرار دادند. بازگشت و اجازه رزم طلبید. چند تن به مبارزه آمدند و کشته شدند. اسب وی را هدف تیر قرار دادند. حُرّ‌بن‌یزید ریاحی پیاده می‌جنگید و می‌خواند: مازلتُ ارمیهم بثعرةٍ نحره و لِبانه حتّی تسریلُ بالدّم اِنَی اَنَا الحُر و مأوی الضیف اَضربُ فی اعناقکم بِالسَیف عن خیر مَن حَلَّ بلاد الخیف افرعکم و لا اری مِن حَیف پیوسته به گودی گلو و سینه‌اش تیر زدم آن سان که تن‌پوشی از خون بر قامتش نشست. من حرّم پناهگاه مهمان و زبانزد مهمان‌نوازی که گردن‌هایتان را به شمشیر می‌سپارم. من پاسدار بهترین مرد سرزمین مکه‌ام. می‌جنگم و شمشیر می‌زنم و پروا نمی‌کنم که نبرد من ستمگرانه نیست. پس از آنکه اسبش را پی کردند رجز می‌خواند و می‌گفت: اِن تعقروا بی فانا بن‌الحُّر اشجعُ مِن ذی لبدٍ هزبر آلیتُ لااقتلُ حتی اقتلا اضربکم بالسَیفِ ضرباً معضلاً لا ناقِلاً عَنَهم وَ لا معلّلا لا حاجزاً عَنهم و لا مبدّلا احمی الحسین الماجد المؤمّلا اگر اسبم را پی کنید من فرزند آزاده‌ام که دلاورتر از شیر می‌جنگم. سوگند یاد کرده‌ام که تا نکشم کشته نشوم. با شمشیر زخم هولناکتان خواهم زد. مرا در نبرد روی‌گردانی و سستی نیست. میدان را با هیچ‌کس و هیچ‌چیز معاوضه نمی‌کنم. از امام حسین (ع) که بزرگ‌منش و تکیه‌گاه جهان است، پاسداری می‌کنم. تعدادی به دست حُرّ‌بن‌یزید ریاحی کشته شدند. عمر‌سعد دستور داد ۵۰۰ تیرانداز وی را هدف قرار دهند. پس از نبردی سنگین و شکوهمند به زمین افتاد. جمعی از یاران او را از صحنه نبرد بیرون بردند. امام حسین (ع) خود را کنارش رساند و گفت:اَنتَ کما سَمَتّکَ امکَّ الحُر، حُرُّ فی‌الدنیا و سعیدٌ فی‌الآخره. تو حُری (آزاده‌ای) همان‌گونه که مادرت تو را نامید. تو حرّ در دنیا و سعادتمند در آخرتی. گفته‌اند امام حسین (ع) دستار خود را بر پیشانی حُرّ‌بن‌یزید ریاحی بست. بعدها، بستگان حر از قبیله بنی‌تمیم، وی را در حدود هفت‌کیلومتری غرب کربلا دفن کردند. در نتیجه سر وی از تن جدا نشد. حُرّ‌بن‌یزید ریاحی در هنگام شهادت تقریباً پنجاه ساله بود. منابع: ۱. ملهوف ۲. مثیرالاحزان ۳. کامل‌ابن‌اثیر ۴. الفتوح ابن‌اعثم ۵. مفتل‌الحسین خوارزمی ۶. تاریخ طبری ۷. اقبال ۸. بحار‌الانوار ۹. نفس‌المهموم ۱۰. ابصارالعین ۱۱. مقتل‌الحسین مقرم ۱۲. انوار نعمانیه ۱۳. آینه در کربلاست (محمدرضا سنگری)
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت