سرویس اجتماعی فردا؛ محمدعلی اسماعیل زاده: هفته آینده کنکور ورودی دانشگاهها در سال ۱۳۹۶ برگزار میشود.که آمار داوطلبان زیر منتشر شده و قابل تامل است. به این آمار توجه کنید (تمام اعداد گرد شده اند):
کل شرکت کنندگان: حدود ۹۳۰ هزار نفر - ۵۵۰ هزار دختر و ۳۸۰ هزار پسر گروه تجربی: حدود ۵۸۰ هزار نفر - ۳۷۰ هزار دختر و ۲۱۰ هزار پسر گروه ریاضی: حدود ۱۵۰ هزار نفر - ۵۰ هزار دختر و ۱۰۰ هزار پسر گروه علوم انسانی: حدود ۱۸۰ هزار نفر - ۱۱۰ هزار دختر و ۷۰ هزار پسر آمار، ظرفیت پذیرش دانشجوی دانشگاهها نیز به شرح زیر است: گروه تجربی: ۱۶۰ هزار نفر گروه ریاضی: ۲۵۰ هزار نفر گروه علوم انسانی: ۳۰۰ هزار نفر
چهار نکته در مورد آمار کسانی که در کنکور شرکت کرده اند و همچنین ظرفیت پذیرش دانشجوی دانشگاهها وجود دارد که آنها را در ادامه میخوانید.
۱ - تفاوت دخترها و پسرها ۱۷۰ هزار نفر است. پس باقی پسرها کجا هستند؟ به نظر میرسد پسرها امید کمتری نسبت به دخترها به آموزش عالی دارند. پسرها بدون دیپلم و دانشگاه هم امید به پیدا کردن کار دارند، اما دخترها معمولا انتخاب دیگری بجز دانشگاه جلوی چشمشان نمیبینند. در این وضعیت به نظر میرسد پسرها با نا امیدی از ساختار فعلی آموزش عالی، راهی دیگر برای خود انتخاب کرده اند. ۲ - حدود نیمی از ظرفیت ایجاد شده در دانشگاهها در گروههای ریاضی و علوم انسانی فاقد متقاضی است. افرادی که در این رشتهها دکترا میخوانند و امید دارند که استاد دانشگاه شوند، حواسشان باشد که میهمانی تمام شده و اساتید فعلی هم احتمالا باید به دنبال کار دیگری باشند.
همچنین دانشگاه هایی هم که طی سالهای گذشته مثل قارچ، رشد کردند و با ارایه آموزشهای بی کیفیت به دنبال جذب سهمی از بازار آموزش عالی بودند، حالا باید مشغول جمع کردن بساطشان شوند و دامشان را جای دیگری پهن کنند.
در واقع پاسخ فعلی جامعه به این دانشگاه ها، بازتاب عملکرد سالهای گذشته این دانشگاه هاست که به کارخانههای تولید مدرک تبدیل شدند و در آنها خبری از آموزش و توانمندسازی برای کار و زندگی نبوده است.
بی توجهی دولتها به صنعت طی ۱۲ سال گذشته و درنتیجه تعطیلی بسیاری از واحدهای صنعتی و همچنین کاهش شدید بودجه عمرانی کشور طی سالهای اخیر هم سهم قابل توجهی در بیکاری مهندسان و قهر جامعه با رشتههای گروه ریاضی داشته است. ۳ - بیش از ۶۰ درصد شرکت کنندگان در کنکور به دنبال ورود به رشتههای علوم تجربی هستند. جایی که رقابت شدیدی وجود دارد و از هر ۴ نفر فقط یک نفر موفق به ورود به دانشگاه خواهد شد.
سهم گروه تجربی تا همین ده سال پیش حدود ۳۰ درصد از متقاضیان ورود به دانشگاهها بود و با این روند طی سالهای آینده به نزدیک ۸۰ درصد خواهد رسید.
طرح تحول نظام سلامت که تبدیل به طرح تحول جیب برخی از پزشکان شد، نقش مهمی در جلب توجه جامعه به رشته پزشکی شده است و گروه بزرگی از این خیل گروندگان به گروه علوم تجربی در آرزوی پزشکی به این حوزه ورود کرده اند.
با این توجه جامعه به گروه علوم تجربی، کاسبان بازار آموزش عالی ممکن است بدون توجه به نیازهای واقعی کشور به دنبال پهن کردن دامی دیگر در این حوزه پیش بروند و ظرفیتهای دروغین و بی کیفیتی در این زمینه ایجاد کنند. فارغ التحصیلان چنین دانشگاه هایی که به بازار کار وارد شوند، چرخه دیگری از بیکاری و نا امیدی در بازار کار ایجاد خواهند کرد و همچنان این منابع کشور است که به هدر میرود و این جوانان کشورمان هستند که با بزرگترین آسیبها مواجه هستند. ۴ - اگر شما در سنی هستید که باید در مورد تحصیل و انتخاب رشته تصمیم بگیرید، توجه کنید که در وضعیت فعلی، دانشگاههای کشور شما را برای بازار کار آماده نخواهند کرد و بعد از فارغ التحصیلی هم کسی نیست که به شما پیشنهاد کار بدهد. روندهای جاری رشتههای دانشگاهی و متقاضیان و بازار کار را فراموش کنید. خودتان به فکر باشید و در حوزه علاقه خودتان مطالعه کنید و مهارت کسب کنید و به دنبال شناسایی مشکلات جامعه و طراحی راه حل هایی برای حل این مشکلات و تبدیل این راه حلها به شغلی پایدار برای خودتان و دیگران باشید.
دیدگاه تان را بنویسید