امان از دست معلمان شلاقزن!
همزمان با انتشار فیلم تنبیه چند دانشآموز با کمربند به دست مسئولان مدرسهای پسرانه، طومار انتقاد مجلسیها از سیاستهای فعلی آموزشو پرورش نیز با بیش از 60 امضا تقدیم هیئت رئیسه مجلس شد.
روزنامه جوان: همزمان با انتشار فیلم تنبیه چند دانشآموز با کمربند به دست مسئولان مدرسهای پسرانه، طومار انتقاد مجلسیها از سیاستهای فعلی آموزشو پرورش نیز با بیش از 60 امضا تقدیم هیئت رئیسه مجلس شد. اگرچه آموزش و پرورش ایران یک وزیر جدید دارد اما انتقاد مجلس نشان میدهد اعتمادی به تغییرات ساختاری در وضع نابسامان اخلاق تعلیم و تربیت با تغییر یک وزیر ندارند. تنبيه بدني و خشونت عليه دانشآموزان كه گويا به روش تربيتي برخي در سيستم آموزشي كشور تبديل شده است، از جمله مواردي بوده كه هر از چندي فيلم يا خبر اعمال اين گونه خشونتها در شبكههاي مجازي پخش ميشود. البته دامنه خشونتهاي فيزيكي دلخراش عليه دانشآموزان ابتدا به مناطق دور افتاده و محروم خلاصه ميشد، اما ظاهراً به لطف بيتوجهي نسبت به نابسامانيهاي عميق در حوزه آموزش و پرورش، اين اقدام وسعت بيشتري يافته است، چنانچه اخيراً در شبكههاي مجازي و سايتهاي خبري، فيلم تنبيه بدني چند دانشآموز با كمربند توسط يكي از مسئولان مدرسه پسرانه در شهريار دست به دست ميشود. پس از انتشار فيلم، علي ذبيحي رئيس آموزش و پرورش شهريار ضمن تأييد صحت اين فيلم اظهار داشت: بهرغم تأكيدات بسيار به مديران آموزشي و مدارس فعال در اين شهرستان مبني بر پرهيز از هرگونه تنبيه بدني، در يكي از مدارس منطقه مذكور، با تعدادي از دانشآموزان برخورد نامناسبي شده كه بلافاصله آموزش و پرورش اين شهرستان، پيگيري موضوع را با فوريت در دستور كار قرار داد. هرچند كه وي تأكيد كرد: پرونده مدير خاطي به هيئت رسيدگي به تخلفات اداره كل آموزش و پرورش شهرستانهاي استان تهران ارجاع شده تا پس از بررسي لازم، برخوردهاي قانوني اعمال شود، اما تأسفبرانگيزتر وقتي است كه در فيلم منتشر شده نشان ميدهد، ساير كادر آموزشي نيز از اين اقدام جلوگيري به عمل نميآورند!
از آنجايي كه مسئولان آموزش و پرورش همواره بعد از انتشار چنين فيلمهايي بر برخورد با معلم خاطي تأكيد ميكنند، اما در عمل نتيجهاي در بازدارندگي اقدامات ديده نميشود، چه توقعي بيش از نظارهگر بودن ساير كادر آموزشي ميتوان داشت؟! شايد فردا روزي اين چرخه به اعمال چنين اقدامات خشونت آميزي از سوي همين بينندگان کادر آموزشي هم برسد! بي شك اگر چنين خشونتهايي در ديگر كشورها تكرار ميشد، وزير آموزش و پرورش و ساير معاونين و مسئولان اقدام به استعفا ميكردند، اما دبير كل شوراي عالي آموزش و پرورش ما هم نسبت به اين فاجعه انساني واكنش نشان داد و گفت: «گاهي اوقات چنين اتفاقي ميافتد كه از نظر ما محكوم و تخلف است و مورد تأييد نظام آموزش و پرورش نيست.»
هرچند اين تنها بخشي از طومار مشكلات اين وزارتخانه است كه جهت استيضاح وزير آموزش و پرورش، به امضاي نمايندگان مجلس شوراي اسلامي رسيده است.
بيتوجهي به مسائل تربيتي و پرورشي و فرهنگي در سياستهاي آموزش و پرورش و مدارس، عزل و نصبهاي سياسي در بدنه وزارت آموزش و پرورش، عزل و نصبهاي سياسي در صندوق ذخيره فرهنگيان و استفاده از نيروهاي غيرتخصصي و باندي و حزبي، ارائه ندادن برنامهاي خاص در تحقق شعار اقتصاد مقاومتي و فرهنگسازي در مدارس، بيتوجهي و نبود برنامهريزي وزارت در برنامه سال 96 ارائه شده از دولت در بحث افزايش رفاه و معيشت فرهنگيان و مدارس روستايي، بيتوجهي به شعارها و برنامههاي پيشنهادي وزير در برنامه ارائه شده در سال 96 توسط دولت و برنامه ششم، نداشتن تعامل با نمايندگان و برگزار نكردن جلسه با نمايندگان محترم در زمينه پيگيري چشم انداز و سياستهاي كلي سند بنيادين تحول در آموزش و پرورش، بيتوجهي به پيگيري پرداخت حقوق معلمان حق التدريس و فرهنگيان بازنشسته و ارائه ندادن برنامهاي منسجم و خاص در برنامه ششم و بودجه سال 96، بيتوجهي به مدارس دولتي و دانشآموزان محروم و دفاع از سياستهاي تشويقي مدارس غير انتفاعي و در كل حذف محرومان و مناطق محروم در سياستهاي آموزش و پرورش و جايگزين مدارس آزاد از جمله چالشهايي بوده كه مورد انتقاد مجلسيها در سياستهاي فعلي آموزش و پرورش قرار گرفته است. با وجود موارد ذكر شده كه تنها بخشي از چالشهاي فعلي در آموزش و پرورش است، بيتوجهي به سلامت روح و روان و جسم دانشآموزان كه ديگر جاي خود دارد و توقعي بيش از اتخاذ موضع انفعالي مسئولان اين وزارتخانه در قبال صدمات كودكان مردم، نميتوان داشت. البته در كشور ما به موجب ماده 77 آييننامه اجرايي مدارس كه در سال 1379 به تصويب شوراي عالي آموزش و پرورش رسيده، تنبيه بدني از سوي كادر اداري و آموزشي تخلف اداري محسوب ميشود و در مقابل در قانون تنبيه دانشآموزان شرايطي براي مديران مدرسه به منظور تنبيه فراهم شده كه شامل تذكر، اخطار شفاهي در حضور دانشآموزان، تغيير كلاس، اخطاركتبي، اخراج موقت و انتقال به مدرسه ديگر است. اما با توجه به تكرار خشونت عليه دانشآموزان و تنبيههاي بدني كه منجر به صدمات جدي آينده سازان كشور در مدارس ميشود، بهتر نيست وزير آموزش و پرورش به دليل وجود نابسامانيهاي عميق در دايره وظايفي خود، حداقل نسبت به استفاده از شيوههاي علمي و كارشناسي شده در گزينش و به كارگيري معلمان اقدام كند؟! با احترام به جامعه معلمان و تقدير از دلسوزان واقعي كه از هيچ اقدامي جهت تعليم و تربيت نسلهاي آينده كشور فروگذاري نميكنند، روي سخن خطاب به مسئولان مربوط است كه در مديريت آموزش و پرورش چه اتفاقي افتاده كه آستانه تحمل معلمان به عنوان اسطورههاي صبر و اسوههاي شكيبايي و از خودگذشتگي، در مقابل شيطنتهاي كودكانه تا اين حد پايين آمده است؟!
دیدگاه تان را بنویسید