قاتل مرد دعا‌نویس دستگیر شد

کد خبر: 578326

مرد افغان که پس از افشای راز جنایتش توسط همسرش تحت تعقیب پلیس قرار گرفته بود، به دام افتاد.

روزنامه همشهری: مرد افغان که پس از افشای راز جنایتش توسط همسرش تحت تعقیب پلیس قرار گرفته بود، به دام افتاد. همسر اين مرد براي اينكه هوويش را از سر راهش بردارد نزد مردي دعانويس رفته بود غافل از اينكه ارتباط او و مرد دعانويس در نهايت به جنايت ختم خواهد شد.اين پرونده 18‌ مهرماه با شكايت زني كه مي‌گفت شوهرش به نام حسن توسط مردي افغان به قتل رسيده است، به جريان افتاد. او كه در ابتدا گزارش ناپديد شدن شوهرش را به پليس اعلام كرده بود، چند روز بعد نزد مأموران رفت و گفت كه وي به قتل رسيده است. او مدعي شد كه زني افغان كه همسايه‌ سابق آنها بوده است، مي‌گويد كه شوهر او دست به قتل حسن زده و جسد وي را در بيابان‌هاي اطراف ورامين رها كرده است. با اين اطلاعات زن افغان بازداشت شد. او در بازجويي‌ها گفت: مدتي قبل شوهرم با زن ديگري ازدواج كرد و بر سرم هوو آورد و من براي فراري دادن اين زن سراغ مقتول كه همسايه سابق‌مان بود و او را مي‌شناختم، رفتم. شنيده بودم كه حسن دعانويس است و خواستم با سحر و جادو، هوويم را فراري دهد اما وقتي شوهرم از ارتباط من و حسن مطلع شد، نقشه قتل او را كشيد. وي به بهانه‌اي مقتول را به خانه‌مان دعوت كرد و پس از قتل او، جسدش را در جاده ورامين رها كرد. من هم به‌خاطر عذاب وجداني كه داشتم تصميم گرفتم موضوع را به خانواده مقتول بگويم. پس از آن مشخص شد كه 15مهرماه جسد مردي با دست و پاي بسته داخل گوني در جاده ورامين كشف شده است كه خانواده حسن پس از حضور در پزشكي قانوني او را شناسايي و تأييد كردند كه جسد متعلق به مرد گمشده است. در چنين شرايطي كارآگاهان جست و جوي خود را براي دستگيري عامل جنايت آغاز كردند تا اينكه مخفيگاه وي شناسايي شد و متهم 24مهرماه به دام پليس افتاد. او در بازجويي‌ها گفت: از حدود يك‌ماه پيش به تماس‌هاي تلفني همسرم مشكوك شده بودم تا اينكه صبح روز حادثه با همسرم درگير شدم و او را تحت فشار قرار دادم و او حقايق تلخي را فاش كرد. او گفت براي سحر و جادو سراغ مقتول رفته اما من كه از اين ماجرا عصباني بودم، نقشه قتل حسن را كشيدم. وي گفت: از آنجا كه من و مقتول همديگر را از قبل مي‌شناختيم، او را به بهانه كشيدن قليان به خانه مان دعوت كردم. وقتي رسيد درحالي‌كه همسرم در آشپزخانه سرگرم آماده كردن قليان بود، با آجر چند ضربه به سر مقتول زدم. پس از آن دست و پايش را بستم و جسدش را داخل گوني گذاشتم. گوني را با موتورم به سمت بيابان‌هاي ورامين بردم و همانجا رها كردم. پس از آن با همسر دومم زندگي‌ مخفيانه‌اي را شروع كردم تا اينكه دستگير شدم. در همين حال سرهنگ كارآگاه حميد مكرم، معاون مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي تهران گفت: متهم با صدور قرار بازداشت موقت براي انجام تحقيقات تكميلي در اختيار مأموران اداره دهم ويژه قتل پليس آگاهي تهران قرار گرفت.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت