نشریه سپهر غرب استان همدان: عده ای از دختران و پسران دهه هفتادی و هشتادی پس از پایان امتحانات خود اقدام به حرکتی خودجوش در شبکه های اجتماعی کرده و با یک قرار تلگرامی تحت عنوان جشن پایان امتحانات روبروی مجتمع کوروش جمع شدند. حضور تعداد زیادی از نوجوانان روبروی این مجتمع و برخی رفتارهای نامتعارف همچون رقصیدن منجر به حضور پلیس و همچنین پراکنده شدن این نوجوانان شد. پس از این ماجرا و رسانه ای شدن این رخداد، نوع عملکرد این نوجوانان مورد توجه بسیاری از متخصصین رفتاری قرار گرفت. در همین راستا و به منظور تحلیل چرایی برخی از رفتارهای نامتعارف توسط این قشر، به سراغ امان الله قرایی مقدم جامعه شناس و استاد دانشگاه رفتیم تا پیرامون چرایی رفتار این قشر آینده ساز بیشتر آگاه شویم. دکتر قرایی مقدم معتقد است که عدم بسترسازی مناسب فرهنگی منجر به ایجاد بسترسازی شخصی توسط نوجوان امروزی شده و در حال حاضر به دلیل ضعف عملکردفرهنگی شاهد فرهنگ سازی توسط رسانه های اجتماعی هستیم.
به عنوان اولین سوال، حضور نوجوانان در مقابل مجتمع کوروش و برخی رفتارهای نامتعارف توسط آنها را چگونه می توان ارزیابی کرد؟
ببینید جوان ها و نوجوان های ما در حال حاضر نیازها و آرزوهایی دارند که باید بدان توجه شود. یک نوجوان و جوان ایرانی آینده کشور است و همه سازمان ها و نهادهای فرهنگی و حتی سه قوه مختلف نظام جمهوری اسلامی برای جوان در حال فعالیت هستند. نوجوان ایرانی نه تنها اکثریت جامعه را به خود اختصاص داده بلکه در حوزه های نوآوری و اختراع و رعایت اخلاق در میان همه کشورها زبانزد بوده که نمونه های مختلف آن را می توان از حضورشان در مراسم های اعتکاف یا شب های احیا مشاهده نمود. حضور در مقابل پاساژ کوروش هم در راستای شاد زیستن همین نوجوانان است که پس از پایان امتحانات خود صرفا به منظور تفریح و خوشگذرانی چنین مکانی را انتخاب کردند و ما نباید آن را به مسائل ناهنجار و یا سیاسی پیوند بزنیم. در بعضی از رسانه ها و تحلیل ها به آسیب زا بودن چنین رخدادی اشاره شده که من به هیچ وجه چنین تحلیلی را قبول نداشته و اتفاقا مقصر اصلی را مسئولین کشور در عدم بسترسازی مناسب برای شاد زیستن می دانم. باید مسئولین ما و جامعه؛ محفل و مجامعی ایجاد نمایند تا نوجوان برای شادی و تفریح به آنجا برود وقتی شمای مسئول هیچ حرکتی در راستای شاد زیستن نوجوان امروزی
نمی کنید طبیعتا خودش به سراغ انتخاب شادی و شیوه آن می رود.
اما برخی شبکه های ماهواره ای اعم از بی بی سی بر روی این تجمع مانور رسانه ای کردند که خود به خود موجب ورود این موضوع به حوزه سیاسی شد؟
بی بی سی و دیگر شبکه های ماهواره ای با پرداختن به تجمع چند نوجوان و بگیر و ببند های پس از آن، سعی در تحریک رسانه های داخلی کشور داشتند که متاسفانه در این زمینه نیز موفق شدند. مگر چند نفر از مردم ما بی بی سی نگاه می کنند که رسانه ملی، سریعا واکنش نشان می دهد! وقتی شما چنین رخدادی را در رسانه ملی مطرح کردی طبیعتا حساسیت بیشتری در شبکه های اجتماعی و در میان جامعه ایجاد کرده و ابعاد سیاسی به خود می گیرد. به نظرم مسئولین ما باید شناخت ادراکی نسبت به مسائل مختلف به خصوص در حوزه اجتماعی و جوانان داشته باشند تا با تصمیمات خلق الساعه هر پدیده ای را به مسائل سیاسی پیوند نزنند. مقام معظم رهبری در ضیافت افطاری سال 95 در جوار دانشجویان به نکته ای اشاره کردند که قابل تامل است. ایشان فرمودند اگر انتقادی به من هم کسی دارد اجازه بدهید تا حرفش را بزند. من همیشه برای خطاب رهبری از واژه رهبر فرزانه استفاده می کنم که بیانگر اوج فرهیختگی و ذکاوت ایشان است. وقتی رهبری در آن جایگاه چنین حرفی می زند باید دیگر مسئولین کشور نیز نسبت به انتقادات صورت گرفته با روی باز و گشاده برخورد نمایند. از میان دو هزار نفر حاضر در خیابان ستاری
حدود 20 نفر رقصیدند که واقعا نسبت به این جمعیت بسیار کم است، حال برخورد ضربتی توسط پلیس معایبش از مزایا طبیعتا بیشتر خواهد بود.
شما به لزوم شناخت ادراکی در میان مسئولین اشاره کردید. آیا در حوزه اجتماعی میان پلیس و جامعه شناسان جلساتی در جهت تصمیم گیری صحیح صورت می گیرد؟
اتاق فکری توسط معاونت پیشگیری از وقوع جرم توسط پلیس برگزار می شود که بنده هم در برخی از آنها حضور دارم و دو نفر از قضات کشور نیز حاضرند. در این جلسات مسائل بررسی می شود ولی متاسفانه پلیس و نیروی انتظامی صرفا عهده دار اجرای برخی تصمیمات هستند و گاهی تصمیم ها در رده های بالاتری صورت گرفته که از اختیار پلیس خارج است.
به نظر شما اگر نسبت به برخی رفتارهای نامتعارف توسط نوجوانان(همانند رقص در روبروی مجتمع کوروش) هیچ گونه اقدامی صورت نگیرد. قبح رفتار نا به هنجار در جامعه بیشتر نخواهد شد؟
خیر؛ اتفاقا اگر شما برخوردی چکشی با این رفتارها که بر اساس میل طبیعی نوجوان بوده انجام دهید، حساسیت ها بیشتر شده و با لج بازی شیوه های دیگری را برای خودنمایی به رخ جامعه خواهند کشید. باید نوجوان امروزی را شناخت و پس از آن نسبت به عملکردش واکنش نشان داد. دختران و پسران امروزی یک نوع کودتای خزنده را در تفکراتشان دارند یعنی بسیار آرام و با صبر و حوصله می خواهند خواسته ها و نیازهایشان را به مردم، سنت ها ومحافظه کاران القا نمایند. نوجوان امروزی نوعی اعتراض به وضعیت مدیریتی کشور در ابعاد اجتماعی داشته و اینگونه می پندارد که مدیران دایناسورهایی هستند که از نسل های گذشته اند و حال ما را درک نخواهند کرد.
منظورتان این است که تفاوت های نسلی منجر شده تا مدیران از درک صحیح نیازهای یک نوجوان باخبر نباشند؟
به طور کلی معنای شاد بودن و شاد زیستن در هر دوره ای متفاوت بوده و نمی توان شادی را در زمانه زیست مسئولین کشورمان به نوع شادی در زمانه حال بسط داد. شما به تصمیم گیری های مسئولین نگاهی بیندازید! در 6 ماه گذشته اجازه ورود بانوان و دختران را به ورزشگاه جهت تشویق تیم والیبال ندادند و در مسابقات لیگ جهانی دوباره مجوز حضور بانوان داده شد و چقدر باوقار و بدون هیچ گونه حرکت ناشایستی تیم ملی را تشویق کردند. تصمیم گیری 6 ماه پیش مسئولان هیچ منطق اجتماعی نداشته و این مقوله برگرفته از همان عدم درک از نیازهاست. چه اشکالی دارد که برای شاد بودن جوانان؛ آنها به استادیوم با رعایت ضوابط شرعی بروند! مسئولین با عدم بسترسازی موجب سوق جوانان به سبک زندگی متفاوت می شوند.
به عنوان مثال چه بسترهای فرهنگی باید ایجاد می شده که تا به امروز مغفول مانده است؟
شما وقتی به فیلم های سینمایی، سریال ها و برنامه های تلویزیونی نگاهی گذرا بیندازید، می بینید که هیچ جذابیتی برای قشر نوجوان نداشته و حتی برنامه های تخصصی در حوزه نوجوان کمتر از گذشته مورد توجه قرار می گیرد. موسیقی سنتی ما افرادی همچون حسام الدین سراج، افتخاری، سالار عقیلی، شهرام ناظری و... را در اختیار داشته که به موسیقی دینی یا عرفانی مشهور است و حتی در آن اخلاق و تعصب ناموسی نیز دیده می شود حال این نوع موسیقی چقدر در رسانه ملی ترویج پیدا کرده است؟! ما موسیقی سنتی را در شبکه 4 و یا در اوایل صبح که همه خوابند بر روی آنتن رسانه ملی قرار می دهیم و طبیعتا کسی گوش نمی کند. حتی در رسانه ملی اجازه نمایش آلات موسیقی همچون تار، سه تار و... داده نمی شود، حال چه انتظاری از آشنایی یک نوجوان نسبت به موسیقی و فرهنگ اصیل ایرانی دارید؟!
با این اوصاف عدم تغذیه فرهنگی مناسب، موجب سوق نوجوان به فرهنگی نامتجانس با فرهنگ ملی ما داشته است؟
صد در صد همین طور است. من هم در حوزه جامعه شناسی و هم تعلیم تربیت مدرک دکترا اخذ کردم و به خوبی از خصوصیات اخلاقی نوجوانان باخبر هستم. اگر نوجوان امروزی به سمت و سوی رپ یا هیپ هاپ رفته به خاطر کم کاری فرهنگی ماست. حال که ما در زمینه فرهنگی خوراک خوبی به نوجوان ندادیم، دیگران با برنامه ریزی مناسب از طریق اینترنت و موبایل برایش فرهنگ سازی می کنند.
منظورتان از دیگران، چه کسانی هستند؟ آیا عده ای خارج از کشور برای نسل نوجوان برنامه ریزی می کنند؟
بله طبیعتا مساله به همین سادگی نیست که نوجوان خود به شناخت کافی نسبت به موسیقی رپ رسیده باشد. ما شاهد یک جنگ دیالکتیک هستیم، وقتی شما به گفتگوی مناسبی با نوجوان ایرانی نمی نشینید دیگران این کار را می کنند و سبک موسیقی و فرهنگ خودشان را به نوجوان ایرانی القا می نمایند. در حال حاضر شما به هیچ عنوان نمی توانید فست فود یا موسیقی رپ را از نوجوان دهه هشتادی جدا نمایید چرا که جزوی از فرهنگش شده است.
کانال ارتباطی میان نوجوان و برنامه ریزان خارجی، شبکه های ماهواره ای هستند؟
یکی از هزاران کانال ارتباطی می تواند این شبکه ها باشد ولی از مهمترین و موثرترین این کانال ها اینترنت و رسانه های اجتماعی می باشند. شبکه های ماهواره ای صرفا خوراکی را به مخاطب القا می کند ولی رسانه های اجتماعی طوری وانمود کرده تا مخاطب خود با جستجو به خوراک مدنظر برنامه ریزان خارجی، رسیده باشد.
یعنی رسانه های اجتماعی الگوسازی را رواج می دهند؟
اصلا شبکه های اجتماعی صرفا برای الگوسازی ایجاد شده اند. هدف اصلی آنها پیروی از ایده فرهنگ شناس و مردم شناس معروف انگلیسی، سر ادوارد برنت تیلور بوده است. تیلور معتقد است فرهنگ در راستای خطی از مراحل تکاملی پیشرفت می کند؛ که بدان تکامل تک خط می گویند. حال آن تک خطی که همه فرهنگ ها بدان سوق داده می شوند چه خطی است؟! همه جوامع دنیا باید به سمت فرهنگ انگلوساکسون که ترکیبی از انگلیسی، آمریکایی است بپیوندند. در همین زمینه امثال مارشال مک لوهان و راتسل معتقدند که وسایل ارسال پیام به منظور جذب مخاطب برای هدف است باید ابتدا موج را برای مخاطب خوشمزه کنیم یعنی اگر نوجوان ایرانی سکس دوست دارد، اگر رابطه با جنس مخالف را دوست دارد یا تصاویر خاصی می پسندد باید با این گزینه ها وی را به سمت خود جذب نماییم و به تدریج به همسانی فرهنگ بشری حرکت کنیم. همسانی فرهنگی خود تفاسیر متعددی را در بر می گیرد. وقتی شما دارای فرهنگی همسان باشید دیگر زبان ها وارزش های بومی ارزشی نداشته و به مرور زمان از بین می روند. در هر کشوری نسبت به باورهای دینی و فرهنگی شک و تردید ایجاد شده و مردم در ذهنشان آن را امری غیر ضروری تلقی می کنند. رسیدن به
مقوله همسانی فرهنگی، قله استفاده از اینگونه وسایل ارتباطی بوده که باید حتما نسبت به استفاده از آنها سواد رسانه ای جامعه و نوجوان را افزایش داد.
دیدگاه تان را بنویسید