نگاه رسانه به زن جنسیتی است نه انسانی

کد خبر: 535303

در سال‌های اخیر هویت‌یابی جنسیتی زنان تحت‌تأثیر عوامل متعددی قرار گرفته است. وضعیت و جایگاهی كه زنان امروز در جامعه به دست آورده‌‌اند بسیار متفاوت با وضعیت و جایگاه آنان در گذشته است. به نظر می‌رسد هم زنان و هم جامعه همگام با فرایند جهانی‌شدن در برخورد با واقعیت‌ها و تحولات فکری و اجتماعی در دهه‌های اخیر نگرشی متوازن‌تر و مقبول‌تر به هویت جنسیتی زنان یافته‌اند.

یکی از موضوعاتی که در سال‌های گذشته در سطح رسانه‌ها کمتر به آن توجه شده، مسائل زنان بوده که متناسب با اهمیت آن، در دایره توجه و پرداخت رسانه‌ها نبوده است، زنان اغلب به بهانه‌های مختلف در رسانه‌ها، در سایه و حاشیه و به‌گونه‌ای زیر سیطره و وابسته نشان داده می‌شوند. این مسئله چه در رسانه‌های بزرگ‌تر و رسمی‌تر مانند تلویزیون و چه در رسانه‌های کوچک‌تر مانند هفته‌نامه‌ها به‌خوبی دیده می‌شود. با توجه به روحیه مردسالار کشور ما، شاید نشان‌دادن این تصویر چندان دور‌از‌ذهن به نظر نرسد؛ اما اصل ماجرا این است که از سال‌ها پیش، زنان سعی کرده‌‌اند هم‌پای مردان حرکت کنند و سقف‌های شیشه‌ای را برای پیشرفت خود در عرصه اجتماعی بشکنند. سؤال اینجاست که رسانه‌ها چقدر در انعکاس این فعالیت‌ها موفق بوده‌‌اند و تا چه اندازه توانسته‌‌اند چهره‌ای واقعی از زنان را در خود منعکس کنند؟ در سال‌های اخیر هویت‌یابی جنسیتی زنان تحت‌تأثیر عوامل متعددی قرار گرفته است. وضعیت و جایگاهی كه زنان امروز در جامعه به دست آورده‌‌اند بسیار متفاوت با وضعیت و جایگاه آنان در گذشته است. به نظر می‌رسد هم زنان و هم جامعه همگام با فرایند جهانی‌شدن در برخورد با واقعیت‌ها و تحولات فکری و اجتماعی در دهه‌های اخیر نگرشی متوازن‌تر و مقبول‌تر به هویت جنسیتی زنان یافته‌اند. یكی از عوامل مؤثر بر این تغییر نگرش، تأثیر رسانه‌ها، به‌ویژه رسانه‌های مدرن مانند اینترنت است. برای بررسی جایگاه و اهمیت این موضوع گفت‌وگویی با «فاطمه راکعی»، رئیس مرکز امور زنان و خانواده و نماینده مردم در مجلس ششم داشتیم و نظر او را در‌این‌باره جویا شدیم. راکعی بر این باور است که جامعه باید با یک نگاه انسانی به زن، از توانمندی و پویایی زنان به نفع کل جامعه استفاده کند، زيرا بدون نقش‌آفرینی زنان و شرکت فعال آنها در همه زمینه‌ها توسعه پایدار اتفاق نخواهد افتاد. مشروح این گفت‌وگو را در ادامه مي‌خوانيد: به نظر شما رسانه‌ها تا چه حد در بازنمایی هویت واقعی زنان می‌توانند تأثیرگذار باشند؟ انتظار جامعه زنان از رسانه‌ها بسیار بیشتر از آن چيزي است كه اكنون وجود دارد و من بر این باورم که زنان در این ٣٧ سالی که از پیروزی انقلاب می‌گذرد براي حقوق و ارتقای موقعیت اجتماعی خودشان تلاش‌های بسیاری کرده‌‌اند و اگر رسانه‌ها هم همراهی لازم را انجام می‌دادند و به‌موقع و به‌درستی اظهارات آنها را منعکس می‌کردند با توجه به قدم‌های ارزشمندی که در همه زمینه‌ها برداشته شده، شرایط از آنچه هست، می‌توانست به‌مراتب بهتر باشد. یعنی عملکرد رسانه‌ها را ضعیف ارزیابی می‌کنید؟ نمی‌توان یک ارزیابی کلی ارائه داد، بعضی رسانه‌ها در این زمینه فعال‌تر بوده‌‌اند و بعضي هم کمتر به این حوزه پرداخته‌‌اند و برخی نه‌تنها در این زمینه فعال نبوده‌‌اند، بلکه هرگونه فعالیت در این حوزه با تخریب آنها مواجه شده است؛ بنابراین عملکرد رسانه‌ها در این حوزه متفاوت است و به‌دلیل تعدد روزنامه‌ها، سایت‌های خبری و سایر نشریات و به‌ويژه کانال‌های ارتباطی مجازی که اكنون در حوزه رسانه حرف اول را می‌زنند و حتی از سایت‌های خبری هم به‌دلیل ارتباطات لحظه‌ای‌شان فراتر رفته‌‌اند، عملکردی متفاوت دارند. اگر قرار باشد در این حوزه برنامه‌ریزی جدی و اساسی انجام شود، باید رسانه‌ها سازمان مدنی فراگیری داشته باشند که آنجا برنامه‌ریزی کنند و ببینند چه مسائلی و چگونه مطرح شود. نقش رسانه‌ها را در حساس‌سازی جامعه به واقعیت جامعه زنان و مسئله حقوق زنان چگونه می‌بینید؟ بنده معتقدم لااقل رسانه‌های همسو که زنان را باور دارند می‌توانند در چارچوب قانون اساسی‌مان که از نظر من بسیار هم مترقی است؛ اما به آن عمل نمی‌شود، اطلاع‌‌رساني و فرهنگ‌سازی لازم را انجام دهند تا در قالب برنامه‌ریزی به آن قوانین عمل شود. صداوسیما به‌عنوان رسانه‌ای که امام‌خمینی‌(ره) از آن با نام دانشگاه یاد کردند هم می‌توانست یک شورای برنامه‌ریزی را در این زمینه ایجاد کند که دغدغه مسائل زنان را داشته باشد و برنامه‌هایی متنوع برای سطوح مختلف مردم متناسب با تحصیلات، سن و موقعیت اجتماعی آنها تولید کند و با زبان آنها مسئله زنان و خانواده و همچنین بسیاری مسائل دیگر از ترافیک گرفته تا آب‌و‌هوا، شیوه گفت‌وگو و تعامل و مسائل فرهنگی را فرهنگ‌سازی کند؛ اما متأسفانه این خلأ در صداوسیما وجود دارد و سالیان سال است که در این زمینه دست ما به جایی نمی‌رسد. در صداوسیما متأسفانه چهره شفاف و درخشاني از زن امروز ایران که در عرصه‌های مختلف علمی، هنری، فرهنگی، المپیاد‌ها و ورزشی با همه مشکلات تلاش مي‌كند و می‌تواند در سطح جهان اسلام الگو باشد، آن‌گونه که باید به‌خوبی نشان داده نمی‌شود. حال آنکه اگر چهره‌ها درست معرفی شوند، توانمندی‌های واقعی زنان برای همه مشهود خواهد شد؛ اما ما می‌بینیم در سریال‌هایی که از طریق رسانه ملی پخش می‌شود زنان در خواستگاری و ماجراهایی که اصلا از آنها سراغ نداریم نشان داده می‌شوند و شخصیتی ضعیف، ترسو، فاقد اخلاق فرهنگی لازم ، ناشکیبا، دوبه‌هم‌زن و آنچه خلاف اخلاق اسلامی و فرهنگی ایرانی است نمایش داده می‌شوند. یا به‌طور خاص سریال‌ها و فیلم‌هایی که در سال‌های گذشته تهیه شده، بیشترشان به فرهنگ‌سازی پیرامون تعدد زوجات، ازدواج موقت و مانند اينها برای جامعه پرداخته‌اند؛ یعنی مي‌كوشند‌چيزي را فرهنگ‌سازی کنند که می‌دانند فرهنگ و پذیرش اجتماعی آن در جامعه ما وجود ندارد. در سینما و تئاتر چطور؟ بازتاب هویت زن در این حوزه‌ها چگونه بوده است؟ گرچه در این دو حوزه فعالیت‌هایی به‌نفع زنان به‌ویژه به‌دلیل تلاش‌های برخی کارگردانان ارزشمند زن انجام شده؛ اما نسبت به آن کلیتی که سایر رسانه‌ها دارند، سینما و تئاتر در اقلیت قرار گرفته‌اند. همچنین در عرصه شعر و ادبیات هم باز آن‌طور که باید عمل نشده است. فکر می‌کنید نگاه به زن در جامعه ما بیشتر جنسیتی است یا یک نگاه انسانی؟ بیشتر یک نگاه جنسیتی بوده است. به همین دلیل باید بیشتر برای فرهنگ‌سازی عمومی تلاش شود که در وهله اول به انسان‌بودن انسان‌ها، کمالات انسانی، علم و تخصص و توانمندی و مدیریت‌شان احترام گذاشته شود و بعد جنسیت‌شان دیده شود؛ نه اینکه جنسیت، همه این مسائل را تحت‌الشعاع قرار دهد. باید واقعیت‌های جامعه زنان آن‌گونه که شایسته است بازگو شود و توانمندی‌های زنان ایرانی شناسایی و معرفی شود؛ چون زنان نیمی از جمعیت انسانی کشور را تشکیل می‌دهند و باید در همه حوزه‌ها با همه توان کار کنند این هم وظیفه و هم حقشان است. همچنان‌که وظیفه جامعه است که از این توانمندی و پویایی به نفع کل جامعه استفاده کند چون بدون نقش‌آفرینی زنان و شرکت فعال آنها در همه زمینه‌ها با همه پتانسیل‌شان توسعه پایدار اتفاق نخواهد افتاد. جامعه باید به این نتیجه برسد که زنان ٣٧سال است که تلاش می‌کنند این مسائل را بازگو کنند اما این موارد به‌طور درست، با برنامه، اصولی و هدفمند مطرح نشده و دراین‌زمینه هنوز به فرهنگ‌سازی نیاز است؛ متأسفانه مخرب اصلی، صداوسیما بوده است. البته در حوزه‌های دیگر هم کم‌کاری شده است و برنامه‌ریزی فرهنگی جدی‌اي دراین‌زمینه وجود نداشته است. به نظر شما سیاست‌های دولت تا چه حد عملکرد رسانه‌ها در حوزه مسائل زنان را تحت‌الشعاع قرار داده است؟ قطعا اثر گذاشته است. نهادهای دولتی، حداقل در دو دولت گذشته درست برعکس این مسیر و جریان عمل کردند و بیشتر بازدارندگی داشتند تا اینکه بخواهند این فعالیت‌ها را توسعه بدهند. انتظاری که ما در دولت تدبیروامید و به‌ویژه از بخش معاونت زنان رئیس‌جمهور داریم ادامه روند فعالیت درباره زنان و کمک به نهادهایی است که در این حوزه‌ها فعال هستند. فکر می‌کنید برگزاری جشنواره «زن، خانواده و رسانه» تا چه اندازه می‌تواند رسانه‌ها را به بازنمایی درست واقعیت زنان ترغیب کند؟ برگزاری جشنواره و سمینارها تلاش‌های ارزشمندی است. به نظر من باید یافته‌ها و مقالات جشنواره تدوین و در اختیار رسانه‌هایی که دغدغه مسائل زنان را دارند، قرار گیرد. این یافته‌ها حتی اگر به‌طور تدریجی ولی به ‌صورت مسلسل‌وار منعکس شود می‌تواند تأثیرگذار باشد. ضمن آنکه ما هنوز خلأ صداوسیما را داریم وگرنه این یافته‌ها از آن طریق مستقیم‌تر و بهتر می‌توانست به مخاطبان انتقال پیدا کند.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت