پاساژگردی؛ تجمع پراکنده در یک فضای عمومی
باومن یکی از پژوهشگران فضای شهری، معتقد است که مراکز خرید به ایجاد جهانی ایمن برای فردی که قصد پرسه زنی دارد، می انجامد و شاید این نقطه مثبت این مراکز خرید چند منظوره باشد، اما قطعا این مراکز ابعاد مثبت و منفی دیگری نیز دارند و در یک مطالعه همه جانبه ارزیابی دقیقی می بایست از این مراکز صورت گیرد.
روزنامه دریا نوشت: باومن یکی از پژوهشگران فضای شهری، معتقد است که مراکز خرید به ایجاد جهانی ایمن برای فردی که قصد پرسه زنی دارد، می انجامد و شاید این نقطه مثبت این مراکز خرید چند منظوره باشد، اما قطعا این مراکز ابعاد مثبت و منفی دیگری نیز دارند و در یک مطالعه همه جانبه ارزیابی دقیقی می بایست از این مراکز صورت گیرد. ابعاد مثبت و منفی را میتوان به طور اجمالی در دستههای زیر تقسیم بندی کرد: ابعاد مثبت: • ایجاد فضای امن برای گشتزنی، خرید، استفاده از خدمات جانبی در مالهای بزرگ • ساماندهی در تردد و تفریح شهروندان • تمرکز یافتن برای دسترسی به انواع خرید در حوزههای مختلف و صرفه جویی وسهولت در رفت و آمد. • امکان خرید و تفریح تمام اعضای خانواده • دسترسی محلی آسان برای خرید در نقاط مختلف شهر ابعاد منفی: • عدم مکان یابی درست در پیدا کردن محل اجناس • ایجاد تضاد میان روحیه ساده زیستی در فرهنگ بومی ما و اشتیاق به خرید و مصرف( افزایش روحیه مصرف گرایی) • برهم خوردن نظم محله یا منطقه به دلیل تجمع برای استفاده از این مراکز مانند جای پارک مناسب و .... • انتقال هنجارهای مادیگرایانه به جای فرهنگ تکامل گرا و متعالی • تبدیل پرسهزنی در مراکز خرید به جای شیوههای دیگر گذران اوقات فراغت • برهم زدن اقتصاد محلی و منظقهای به جای حمایت از کسب و کارهای کوچک افراد در سطح شهر الگوبرداری نادرست و صوری از مراکز خرید غربی، هویت جمعی و محلی را برهم زد. انجام مطالعات پیشین از منظر اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و زیست محیطی و اعمال نتایج آن در ساخت و مکانیابی این مراکز شاید میتوانست از رشد قارچ گونه آنها در سطح شهرهای بزرگ به خصوص تهران و مشهد جلوگیری کند اما منافع اقتصادی مانع از این امر شد. نادیده گرفتن بافت اجتماعی و فرهنگی در زمان احداث و بهرهبرداری از این امکان تجاری- تفریجی به پیامدهای متعددی ختم میشود و ممکن است در طولانی مدت کارکردهای منفی آن از کارکردهای مثبت آن پیشی گیرد. وضعیت رشد این فروشگاه های بزرگ و به اصطلاح مگامال ها به طور ناگهانی به اندازه ای بود که برخی از کارشناسان معتقد بودند هویت شهری در صورت رشد این مراکز و مراکز مشابه آن دچار تنش شده و همچنین ساماندهی اوقات فراغت به سمت رفتارهای مادی گرایانه سوق یافته و این پیامدها به مثابه تعرض بر حقی که افراد بر شهر خود دارند محسوب میشود. اغلب محلات در شهرهای ایران دارای هویت محلی بوده و برهم زدن نظم آن از هر جهت، انسجام و تعلق خاطر را ممکن است آسیب زده و به سست شدن پیوندهای اجتماعی در محلات و یا نقل مکان شهروندان و بومیان به محلات دیگر ختم شود. تداوم این روند بدون در نظر گرفتن هویت ایرانی- اسلامی و توجه به ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی، مخاطرات بیشتری را در جامعه موجب میشود. فردگرایی بیشتر، پیامد مگامالها در ایران محمد جواد قنبری، کارشناس ارشد مطالعات فرهنگی درباره رواج فروشگاه های بزرگ در شهرها به مهمترین پیامدها آن یعنی مصرف گرایی اشاره می کند و می گوید: «افزایش میل به مصرف بدون همراهی تولید، به وضعیت مصرف زدگی مضاعف میانجامد، زیرا جامعه به مصرف بیش از حد عادت کرده و با روشهای قهری و محدودیت نمیتوان، مصرف را در جامعه کاهش داد. بنابراین نیازمند برنامهریزی در طولانی مدت هستیم و با تقویت مصرف فرهنگی، علمی و به طور کل، آگاهی بخش در سبد مصرف خانوار، میتوان این مصرف زدگی مضاعفِ کالاهای غیرضروری را کاهش داد. فروشگاه های بزرگ به تقویت زرق و برق و ارزشهای مادی در جامعه منجر شدهاند و در نتیجه در این فضا افراد هویت خود را از مصرف مادی و نه مصرف فرهنگی اخذ میکنند. برای تغییر این شیوه باید از روشهای عمیق درونی استفاده کرد تا ماندگاری و تاثیر بهتری در جامعه داشته باشد.» وی همچنین به تجمع افراد در این اماکن اشاره کرد و گفت: «فردگرایی را باید پیامد ذاتی سرمایهداری مدرن دانست، زیرا در اصول نظام سرمایهداری، رقابت جای مشارکت را گرفته و نتیجه این رویکرد موجب تبدیل افراد به عنوان شهروندانی منزوی و شبیه بهم شده است که به دلیل غلبه برتر شدن افراد از دیگر هم نوعان، فردگرایی را تقویت میکند. این فضا موجب میشود که فرد در تلاش برای تصاحب کالای مصرفی بیشتری باشد و تمایز هویتی خود را از طریق افزایش رفاه شخصی و مصرف بیشتر کالا ایجاد میکنند.» افزایش شکاف بین طبقه متوسط و بالا با توسعه فروشگاه های بزرگ کالاهای ارائه شده در این فروشگاهها اغلب با قیمتهای بالا در معرض فروش قرار میگیرند که این بازنمایی از زندگی مصرف زده است. مصرف بیشتر در این دیدگاه به افزایش منزلت و مقبولیت اجتماعی ختم میشود. درگیر شدن فرد در مصرف بیشتر، وی را از پرداختن به مسائل مهمتر محروم کرده و بیش از آنکه نیازهای وی را تامین کند، میل به مصرف کالای غیرضروری را در بین افراد به یک وسواس فکری مبدل میکند. فرد در یک چرخه مصرف، سعی میکند بیشتر و سریع تر از کالاهای ارائه شده در مراکز خرید استفاده کند و خود را از این طریق بازتعریف کند. با افزایش ضریب نفوذ تلفنهای هوشمند در کشور و تسهیل در دسترسی به اینترنت از طریق شبکه بیسیم و تلفنهای همراه، افراد حضور خود در اماکن مختلف را به رخ دیگران می کشند و برای خود شان و منزلت اجتماعی می خرند. وجود کافیشاپها و سینماها در این مراکز خرید یا رستورانهایی که خاص یک کشور دیگر است، به نوعی برندسازی در گذران اوقات فراغت را تولید می کند که فردی می تواند ادعا کند نوع خاصی از اوقات فراغت گذرانی را که مثلا حضور در یک رستوران ایتالیایی است برای خود دارد. فرد با ثبت موقیعت خود در شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام و فوراسکوئر و بازنشر آن در شبکههای دیگر مانند فیسبوک و توییتر به تبلیغ این مگامالها و سیتی سنترها در بین شبکه دوستان خود میپردازد. همین امر به افزایش شکاف بین طبقه متوسط و پایین و طبقه بالا که به سهولت امکان استفاده از خدمات ارائه شده در این مراکز را دارند، میانجامد. پرسهزنی، شیوه جدید گشت و گذار در شهر برخی از کارشناسان نیز تغییر در ساخت پاساژهای چندمنظوره را ناگزیر میدانند و نبود فضای مناسب جهت تجمع و پرسهزنی در سطح شهر را موجب سوق یافتن مردم به سمت مگامالها و مراکز خرید چندمنظوره می دانند. دکتر آزاده شاهچراغی، معمار، طراح و استادیار دانشگاه درباره تغیر شیوه گشت و گذار در شهر معتتقد است: «پرسهزنی در شهرها امروز به اندازهای اهمیت یافته که در طراحی معماری شهری به آن توجه شده است و این پدیده در مراکز خرید در شهرهای بزرگ دیده میشود. به عبارت دیگر در این پاساژها، خرید تنها هدف ورود شهروندان بدان نیست بلکه گشت و گذار نیز در اولویت ورود به این مراکز و گشت زنی در آن است.» وی با اشاره به سه گروه بزگ از پرسهزنان در پاساژها اشاره کرد و گفت: «سه گروه جوانان، گروهی از زنان خانهدار و بخشی از بازنشستگان در این مراکز خرید بیشتر به عنوان پرسهزن تردد دارند. پرسه زنی نیز بیشتر در پاساژها و مراکز خریدی اتفاق میافتد که افراد بدون اینکه قصد خرید داشته باشند و صرفا برای حضو در اجتماع و به طور دقیقتر دیدن و دیدهشدن به پرسه زنی و گشت مشغول میشوند. پرسه زنی در مراکز خرید مناطق آزاد مانند قشم یا کیش دیده نمیشود زیرا هدف و قصد اصلی فرد، خرید است اما در شهری مانند تهران، پرسهزنی یک شیوه جدید گذران اوقات فراغت و تعامل با همشهریان است. بدون ارزشگذاری به این رفتار اجتماعی، باید گفت که پرسهزنی و حضور افراد در این مراکز، به آنان هویت میدهد و آنان را از سایر مراکز خرید مشابه متمایز میکند.» استادیار دانشگاه آزاد اسلامی با اشاره به ضرورت طراحی فضاهای تهی در شهر گفت: در شهرسازی اخیر کشور، به طراحی فضای خالی یا تهی در شهر توجه نکردیم و نهایتا فضای تهی در پارکها دیده شده است در حالی که با توجه به فرهنگ درون گرای شرقی که در شهرسازی ایرانی- اسلامی ما وجود داشت، طراحی مراکز تهی برای تجمع و با هم بودن افراد دیده شده بود مانند میدان امام در اصفهان یا میدان امیرچخماق در یزد؛ این میدانهای باز شهری، فضا را برای تجمع و تشکیل هویت جمعی به خصوص در مراسم مذهبی فراهم میکرد به طوری که هویت شهر در خلال این مراکز تهی شهری، قوام یافت و تجمع افراد مجزا به تجمع افراد با هویت مشترک جمعی تبدیل شد. مردم این قبیل شهرها برای این میدانهای تجمع، احترام قائلاند و از آن فضا برای بازتعریف خودِ جمعیشان استفاده میکنند اما مراکز خرید امروز، این قابلیت هویت بخشی را نداشته و فرد را به یک اجتماع هم هویت تغییر نمیدهد.» البته برخی نیز معتقدند که مراکز خرید یکی از انواع مکانهای مدرن و همشکل در سراسر دنیا هستند و قابلیت این را دارند که، به واسطه مراکز فرهنگی و تفریحی متعددی که در خود دارند، اجتماعی پویا را ایجاد کنند؛ لازم به ذکر است که به باور این کارشناسان حتی با برنامهریزی بلند مدت و حساب شده میتوان بستری برای تعالی و تفکر اندیشه و فرهنگ در خلال تفریح و گذران اوقات فراغت فراهم کرد و از ابزارهای مطلوب بین مردم برای ترویج فرهنگ متعالی و مطلوب بهره برد.
دیدگاه تان را بنویسید