سئوالات عجیب کنکور دکترا
کنکور مقطع دکترا در رشته ارتباطات، امسال پر بود از سئوالاتی که تعجب داوطلبان را برانگیخت.
«در نوشتن تیتر یک خبر از کدام افعال باید استفاده کرد؟ الف:وجه التزامی و ماضی ساده؛ ب:ماضی ساده و مضارع اخباری؛ ج:مضارع اخباری و وجه التزامی و د:ماضی استمراری و مضارع اخباری»؛ این پرسش تنها یکی از چندین پرسش عجیب و غریب آزمون دکترای علوم ارتباطات امسال بود که روز جمعه 16 اسفند از سوی سازمان سنجش برگزار شد. احتمالا منظور طراح محترم پرسش این بوده که سعی شود از افعال مضارع اخباری بیشتر و از افعال گذشته کمتر استفاده شود، اما فعلِ تیتر را رویداد مشخص میکند و نمیتوان در مورد آن قانون از پیشنوشتهای نگاشت.
"وجدان نگهبان» برای کدام یک از سبکهای روزنامهنگاری به کار میرود؟ پاسخ به ظاهر «روزنامهنگاری تحقیقی» است، اما در گزینهها روزنامهنگاری عادی هم آمده است؛ حالا این پرسش مطرح میشود که مگر روزنامهنگاران عادی وجدان جامعه نیستند و یا اصلا وجدان دارند یا خیر؟
"تعبیر اولین پیشنویس تثبیت قانون برای چه نوع روزنامهنگاری به کار رفته است؟ الف:عادی؛ ب:تحقیقی؛ ج:شهروندی؛ د:مدافعهگر» و «رعایت قانون و اخلاق حرفهای، خط قرمز کدام یک از انواع روزنامهنگاری است؟ عادی، تحقیقی، شهروندی، مدافعهگر» از دیگر پرسشهای این امتحان بود. اصولا روزنامهنگاری عادی چه معنایی دارد؟! پرسشهای روزنامهنگاری آزمون دکترای ارتباطات حیرتانگیز بودند.
بعضی پرسشها هم بودند که فارغ از محتوا، اصلا شکل بیانشان مشکل داشت. به عنوان نمونه ـ عینا ـ این پرسش آمده بود: «کدام عنصر در سادهنویسی و خلاصهنویسی رویدادهایی که در زمان کوتاهی اتفاق میافتند، به عنوان نقش تعیینکننده در نگارش مطبوعاتی به شمار میآیند؟ الف:زمان؛ ب:سردبیری؛ ج:پردازش ادبی؛ د:اظهارنظر شخصی»؛ همچنین ـ عینا ـ پرسیده شده بود: «کدام یک از راههای پیام فرستادن رابطه، این است که با چه زاویهای در برابر دیگران قرار میگیریم؟ الف:جهتگیری؛ ب:میزان نزدیکی؛ ج:حالت چهره؛ د:وضع ظاهری»؛ اگر این دو پرسش را نفهمیدید زیاد تعجب نکنید، چون خیلی از افراد دیگر هم نفهمیدند!
برخی از داوطلبان معتقد بودند بیشتر افرادی که پرسشهای روزنامهنگاری را طرح کردهاند، حتی یک روز در عمر خود روزنامهنگاری نکردهاند، زیرا بیشتر این پرسشها شبیه پرسشهای «جاخالی» بود که از یک کتاب ـ که قطعا منبع اصلی نیز نیست ـ طرح شده است. بعضی پرسشها نیز این قدر آسان بود که به درد آزمون دکترا نمیخورد. شما سر جلسه امتحان دکترای ارتباطات نشستهاید و از شما پرسیده میشود که مسئول قسمت فنی روزنامه کیست؟ الف: دبیر سرویس؛ ب: سردبیر؛ ج: مدیر فنی و د:گرافیست.
طراحان چنین پرسشهایی استادان بهظاهر تاثیرگذار دانشکدههایی هستند که انتظار میرود ثمره فعالیت آنان روزنامهنگاران حرفهای باشند! بیشتر پرسشهای آزمون دکترا سطح معلومات فرد را نمیسنجید. قول میدهم اگر از اعضای محترم هیات علمی رشتههای مختلف ارتباطات دانشگاههای سراسری و آزاد این پرسشها پرسیده شود حتی یکچهارم آنان نیز نمیتوانند نیمی از نمره را دریافت کنند.
ادامه روند فعلی ـ چنانچه در چند سال اخیر تا حدی مشاهده میشود ـ باعث میشود کلاسهای آمادگی دکترا شلوغتر از کلاسهای کارشناسی ارشد شود و دانشجویان دنبال روشهای تستزنی و افزایش محفوظات خود باشند تا اینکه به دنبال افزایش قدرت منطق و استدلال بروند.
آزمون سازمان سنجش حداقل در رشته ارتباطات سطح سواد افراد را برای حضور در مقطع دکترا نسنجید، بلکه بیشتر پرسشها از سوی افرادی طرح شده بود که به دنبال طرح پرسش، کتابی را ورق زده بودند و جای خالیای را برای پر کردن از سوی داوطلبان پیدا کرده بودند. هر چند امیدی به تغییر رویکرد آزمون دکترا و تشریحی شدن به جای تستی بودن ندارم، اما حداقل میتوان و باید از سازمان سنجش انتظار داشت پرسشهای استانداردی مطرح کند که کمی نیز نیاز به تجربه و کمک از عقل و منطق در کنار محفوظات داشته باشد.
منبع: خبرآنلاین
دیدگاه تان را بنویسید