مردی رقیب عشقیاش را آتش زد
در 26 تیرماه سالجاری از طریق مرکز فوریتهای پلیسی 110 یک فقره کشف جسد داخل یک کارگاه نجاری واقع در منطقه «مرتضیگرد» به کلانتری171 صحن مطهر اعلام شد که در بررسیهای اولیه مشخص شد جوانی به نام «محمد» 24ساله توسط قاتل یا قاتلان به قتل رسیده و...
ایسنا: کارآگاهان پلیس آگاهی تهران بزرگ مرد جوانی را که به دلیل علاقه به دخترجوان، رقیب عشقیاش را به آتش کشیده بود را دستگیر کردند. در 26 تیرماه سالجاری از طریق مرکز فوریتهای پلیسی 110 یک فقره کشف جسد داخل یک کارگاه نجاری واقع در منطقه «مرتضیگرد» به کلانتری171 صحن مطهر اعلام شد که در بررسیهای اولیه مشخص شد جوانی به نام «محمد» 24ساله توسط قاتل یا قاتلان به قتل رسیده و جسد آن نیز سوزانده شده است که با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع «قتل عمد» و به دستور رییس دادگاه عمومی و انقلاب 101 آفتاب، پرونده برای رسیدگی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت. ماموران دریافتند که هرروز «محمد» در کارگاه را برای صاحب و کارگران کارگاه نجاری باز میکرد، اما پس از بازنشدن در کارگاه و عدم پاسخگویی به تماس مکرر به تلفن کارگاه، یکی از کارگران از بالای دیوار وارد کارگاه شده و اقدام به بازکردن در کارگاه میکنند که پس از ورود به داخل کارگاه، صاحب کارگاه نجاری به اتاقک نگهبانی محل استراحت «محمد» مراجعه میکنند و در آنجا با جنازه سوخته شده متعلق به وی روبرو میشود که بلافاصله با 110 تماس گرفته و موضوع را به پلیس اطلاع میدهد. با آغاز رسیدگی به این پرونده، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که مقتول از حدود یک سال پیش از محل سکونت پدری خود در شرق کشور به تهران آمده و ازهمان زمان به عنوان نگهبان در کارگاه نجاری مشغول به کار شده؛ همچنین در طی این مدت، مقتول به دختر جوانی علاقهمند شده اما با مخالفت خانواده دختر و حتی تهدید اعضای خانواده وی روبرو شده بود. با حضور تیم بررسی صحنه جرم اداره دهم و تشخیص هویت پلیس آگاهی در محل، کارآگاهان موفق به پیدا کردند موادمخدر استفاده شده در صحنه جنایت میشوند که با توجه به عدم سرقت از داخل کارگاه و همچنین نبود هرگونه نشان از ورود به عنف داخل کارگاه، کارآگاهان اطمینان پیدا کردند که قاتل یا قاتلان از افراد آشنای مقتول بوده که پس از ورود به اتاقک نگهبانی و در فرصتی مناسب اقدام به ارتکاب جنایت کردهاند. با توجه به شواهد و دلایل بدست آمده که نشان از آشنایی قاتل یا قاتلان با مقتول داشت، کارآگاهان با شناسایی دوستان و افراد مرتبط با مقتول موفق به شناسایی پسرعموی 22ساله مقتول به نام «دلاور» شدند که با شناسایی محل کار و سکونت دلاور در بزرگراه رسالت، کارآگاهان با مراجعه به این محل اطلاع پیدا کردند که دلاور به صورت ناگهانی از محل کار خود تسویه کرده است؛ در ادامه تحقیقات و با شناسایی محل سکونت خانواده دلاور درشرق کشور، کارآگاهان با اخذ نیابت قضایی به تحقیق از محل سکونت خانواده دلاور و اعضای خانوادهاش پرداخته و اطمینان پیدا کردند که دلاور از زمان وقوع جنایت به شهر خود بازنگشته و حتی در مراسم خاکسپاری پسرعموی خود نیز حضور نداشته است. با توجه به دلایل و قرائن بدست آمده که نشان از احتمال وقوع جنایت از سوی دلاور داشت، سرانجام مخفیگاه دلاور پس از سه ماه اقدامات پلیسی در یک ساختمان نیمه کاره و درحال ساخت در میدان صادقیه که در آنجا به عنوان کارگر و نگهبان مشغول به کار شده بود، مورد شناسایی قرار گرفت و دستگیر شد. دلاور، منکر هرگونه ارتکاب جنایت شد و اظهار کرد که در شب حادثه به همراه محمد در حال مصرف موادمخدر بودیم که ناگهان به علت برخورد با بخاریبرقی، محمد دچار برقگرفتگی شد و به علت آن که خودم نیز در آن موقع وضعیت خوبی نداشتم، تنها توانستم تا از کارگاه خارج شوم که با وجود ادعای دلاور در مورد اعلام برقگرفتگی مقتول به عنوان علت مرگ محمد و همچنین علت آتشسوزی اتاقک نگهبانی، با اعلام نظریه پزشکی قانونی در مورد علت مرگ کارآگاهان بار دیگر به تحقیق از دلاور پرداختند. دلاور که با توجه به شواهد و دلایل به دست آمده در مورد حضور وی در زمان جنایت و همچنین مشخص شدن علت مرگ ناشی از «انسداد شریان تنفسی» چارهای جز اعتراف نداشت به ناچار لب به اعتراف گشود و ضمن اعتراف صریح به ارتکاب جنایت، در مورد انگیزه خود به کارآگاهان گفت که من نیز همانند محمد به دختری علاقمند شده بودم که او قصد داشت تا با وی ازدواج کند؛ به همین علت در شب حادثه و پس از آن که محمد ازعلاقه و قصد من برای ازدواج با دختر مورد علاقهاش اطلاع پیدا کرد، باهم درگیر شدیم که نهایتا او را به قتل رساندم. متهم درباره نحوه ارتکاب جنایت نیز به کاراگاهان گفت: شب حادثه و با طرح و نقشه قبلی به بهانه مصرف مواد به کارگاه نجاری رفته بودم و در حالی که سعی میکردم تا به ظاهر خود را در حال مصرف مواد نشان دهم، آنقدر منتظر ماندم تا محمد به علت مصرف زیاد از حالت طبیعی خارج شود؛ سپس موضوع علاقه خود را به دختر مورد علاقهاش مطرح کردم؛ محمد که در آن موقع در شرایطی مناسبی قرار نداشت با شنیدن سخنان من به سمتم حملهور شد؛ من نیز با استفاده از حالت غیرطبیعی محمد سر او را محکم به دیوار کوبیده و سپس گلویش را آنقدر فشار دادم که محمد خفه شود؛ پس از اطمینان از مرگ محمد، با ریختن بنزین روی جنازه و داخل اتاقک، آنجا را به آتش کشیده و به سرعت از کارگاه خارج شدم. سرهنگ کارآگاه آریا حاجیزاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت: با توجه به اعتراف صریح متهم به ارتکاب جنایت، دستور بازداشت موقت از سویبازپرس صادر و متهم برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است.
دیدگاه تان را بنویسید