خبرگزاری تسنیم: به نقل از نشنال اینترست، استراتژیستها و تحلیلگران مسائل سیاسی به دنبال پاسخ به این سئوال هستند که اروپاییها چگونه به طور موثر میتوانند حفاظت از منافع راهبردی و مهم خود را در آینده تضمین کنند، آن هم در شرایطی که وضعیت ساختاری همکاریهای راهبردی به طور چشمگیری در حال تغییر است؟ بر اساس این گزارش، به خصوص برای آلمان این مساله از اهمیت زیادی برخوردار است که مواضع آمریکا درباره نظم جهانی و امنیت نظامی جهان را درک کند. زیر سئوال رفتن پایبندی آمریکا به تعهدات خود در قبال سازمان پیمان آتلانتیک شمالی ناتو که به واسطه مواضع و اظهارات ترامپ تشدید شده است، اعتماد نسبت اعتبار ناتو و ضمانتهای آمریکا برای تامین امنیت جهانی را تضعیف کرده است. روسیه با منحل شدن پیمان ورشو، "عمق راهبردی" خود را در سال ۱۹۹۱ میلادی از دست داد. ولی پوتین بارها اعلام کرده است که این نتیجه و دستاورد را به عنوان یک حکم نهایی نخواهد پذیرفت. چین نیز خود را قدرت مسلط و برتر آسیا میداند و به طور فزایندهای قصد ندارد تا در برابر قدرت آمریکا در دریای جنوبی چین تسلیم شود. به طور کلی، وضع موجود در عرصه بین المللی، که به طور عمده
آمریکا آن را طی ۳ دهه اخیر شکل داده است و امنیت خارجی آلمان را تضمین کرده است، در حال تغییرات ساختاری است. مشخص نیست آنها چه زمانی آلمان را تنها خواهند گذاشت. دقیقا به همین دلایل است که برلین اکنون باید مسئولیت حفاظت از فرهنگ زندگی غربی اش را بر عهده بگیرد و به برقراری نظم در جهان آزاد کمک کند. ناتو نیز همچنان قدرتمندترین چارچوب برای طرح ابتکاری آلمان و فرانسه برای ایجاد یک بازدارندگی هستهای مشترک خواهد بود. در شرایط کنونی بسیاری از مقامهای آلمانی هنوز تصور میکنند که ژنرالهای کاخ سفید در نهایت میتوانند ترامپ را به مسیر حمایت از ناتو بازگردانند. علاوه بر این، کنگره آمریکا هنوز قاطعانه متعهد به محدود کردن ارتقای روابط رئیس جمهور آمریکا با روسیه است. ژنرالهای آمریکایی شاید به ترامپ گفته باشند که آمریکا به یک اروپای متحد نیاز دارد تا آزادانه در منطقه آتلانتیک فعالیت و اقدام کند. آنها شاید به اطلاع ترامپ این مساله را رسانده باشند که ایالات متحده به پایگاههای اروپا نیاز دارد تا قدرت نظامی اش در خاورمیانه و آفریقا را حفظ کند. ترامپ شاید بداند که شرکتهای آمریکایی بیش از ۵۰۰ میلیارد دلار در اروپا سرمایه
گذاری کرده اند. با این حال، شکی نیست که آمریکا از زمان اوباما تاکنون آسیا را به عنوان بزرگترین و رو به رشدترین بازار جهان در نظر گرفته است. آمریکا قصد دارد تا سال ۲۰۲۰ میلادی بیش از ۶۰ درصد قدرت نظامی اش را در این منطقه مستقر کند. تقابل با چین، که بعید هم به نظر نمیرسد، اهمیت انتقال اجتناب ناپذیر اولویتهای نظامی آمریکا از اروپا به سوی آسیا را مضاعف میکند. استراتژیستها باید اظهارات جیمز ماتیس وزیر دفاع آمریکا در سال ۲۰۱۷ را به یاد داشته باشند که گفت: امریکا نمیتواند همزمان دو دو جنگ درگیر باشد. اگر دلایل عنوان شده تاکنون کافی نبوده، ارزیابی جدید ناتو نیز نشان میدهد که این ائتلاف قادر به دفاع از خودش نیست. همه این نگرانیها نشان میدهد که روسیه میتواند در نهایت از وضعیت و تحولات فعلی نفع ببرد به خصوص اگر آمریکا در یک جنگ تمام عیار در شرق آسیا درگیر شود. در این صورت امنیت آلمان به شدت به خطر خواهد افتاد و هیچ گونه بازدارندگی معتبری برای دفاع از خودش در اختیار نخواهد داشت. امروز آلمان باید ابتکار عمل را در دست بگیرد و سیاست مربوط به بند ۵ پیمان ناتو را تعدیل کند. در واقع، این باید اولویت راهبردی آلمان
باشد. تهدید ناشی از روسیه زمینه لازم برای اتحاد اروپا را فراهم میکند. آلمان باید یک تغییر سیاسی کلی را در پیش بگیرد. برای تقویت مجدد اعتبار ناتو و حفاظت از امنیت راهبردی، آلمان باید به سوی ایجاد نیروی هستهای اروپا گام بردارد. این طرح قبلا نیز از سوی فرانسه پیشنهاد شده است.
دیدگاه تان را بنویسید