سوء استفاده ابوظبی از دختر حاکم دبی
شواهد و قرائن نشان میدهد که دستهای پنهان ابوظبی در راستای تخریب رابطه دبی با دوحه و همزمان بدنام کردن حاکم دبی در رسانههای بینالمللی فعال شده تا به دو رقیب جدیاش ضربه بزند.
خبرگزاری فارس: سریال اتفاقات مربوط به اختلافات داخلی امارتهای امارات عربی متحده ادامه دارد.
مدتی قبل تلویزیون بی بی سی خبر داد که دختر محمد بن راشد حاکم دبی با کمک یک جاسوس فرانسوی به دلیل فشارهایی که در پی زندگی در خانواده بن راشد به وی وارد شده، از امارات فرار کرده است.
بر اساس داستان منتشر شده توسط بی. بی. سی که بیشتر شبیه به فیلمهای جاسوسی و تخیلی است، دختر حاکم دبی بعد از تعقیبوگریز سرانجام توسط نیروهای ناشناس دستگیر و به امارات تحویل داده شده، اما سوالی که مطرح میشود، این است که چه کسی و با چه هدفی این ماجرا را رسانهای کرده و چنین ضربه محکمی به حیثیت حاکم دبی وارد نمود؟
رسانههای اماراتی و شخصیتهای وابسته به دربار محمد بن زاید انگشت اتهام خود را به سوی رسانههای اخوانی و به طور ویژه قطریها نشانه رفتهاند و تاکید میکنند که دوحه برای تسویه حساب با امارات در پی جنگ رسانهای که میان دو طرف جریان دارد، اقدام به منتشر کردن خبر فرار محمد بن راشد کرده است.
مقامات ابوظبی مدعی هستند که طی یک سال گذشته شبکه قطری الجزیره و دیگر رسانههای وابسته به قطر ضربات سنگینی به حیثیت امارات زدهاند که مهمترین نمونه آن (۱) پخش مستندهای زندانهای مخفی امارات در یمن، (۲) "ما خفی اعظم" درباره نقش امارات در کودتا قطر در دهه ۹۰ در الجزیره، (۳) بازنشر ایمیلهای هک شده یوسف العتیبی سفیر امارات در واشنگتن و رابطه وی با بنیاد دفاع از دموکراسی (FDD) توسط نشریههایی مانند میدلایست. آی، و عربی۲۱ بوده؛ اما نکته حائز اهمیت اینجاست که در هیچکدام از این برنامههای تبلیغاتی اشارهای به دبی نشده و مقامات و نزدیکان حاکمان ابوظبی هدف قرار گرفتهاند.
نکته اینجاست که خبر توسط بخش انگلیسی بی بی سی که رابطهای محکم با شیخنشینهای اماراتی دارد، منتشر شده است و از سوی دیگر الجزیره و دیگر رسانههای نزدیک به قطریها توجهی به این خبر نداشته و از کنار آن گذشتند. شواهد و قرائن نشان میدهد که دستهای پنهان ابوظبی در راستای تخریب رابطه دبی با دوحه و همزمان بدنام کردن حاکم دبی در رسانههای بینالمللی فعال شده تا به دو رقیب جدیاش ضربه بزند.
براساس گزارش ها، میان خانواده آل ثانی که بر قطر حکمرانی میکنند با آل مکتوم که در دبی امارت میکنند، رابطهای محکم به ویژه در زمینه اقتصادی برقرار است و در اوج بحران در شورای همکاری خلیج فارس، گزارشهای متعددی از مخالفت دبی در همراهی با ابوظبی در زمینه تحریمهای اقتصادی علیه قطر مطرح گردید.
براساس گزارشها، تحریم اقتصادی قطر ضرری بالغ بر پنج میلیارد دلار به اقتصاد دبی وارد نموده چرا که بخش مهمی از تجارت مجدد و محمولههایی که در بندر جبل علی پهلو میگرفت به مقصد بندر دوحه ارسال میشد و روابط اقتصادی قابل توجهی میان حاکمان این دو دولت-شهر خلیج فارسی برقرار بود، اما با توجه به برنامه محمد بن زاید برای تغییر حکومت در دوحه و کینهتوزی علیه شیخ تمیم حاکم قطر، رابطه دوحه و دبی قطع شد؛ همانطور که رابطه دبی با تهران هم به دلیل سیاستهای کینه توزانه محمد بن زاید به شدت لطمه دیده است.
هرچند در ظاهر محمد بن زاید مدعی است که برای مقابله با ایران یا اخوان المسلمین سیاستهای خود را طراحی میکند، اما به نظر میرسد مهمترین هدف وی تضعیف دبی است و به بهانه مقابله با ایران و قطر، میکوشد تا روابط اقتصادی دبی را هدف قرار داده و تجارت خارجی این شهر را تحت تاثیر قرار دهد. از سوی دیگر اقدام وی در ادامه نبرد در یمن هم میتواند منجر به کشیده شدن جنگ به امارات شود که در نتیجه سرمایهگذاری اقتصادی در دبی لطمه جدی میبیند والا ابوظبی با توجه به اینکه به درآمدهای نفتی وابسته است، از تشدید بحرانهای منطقهای که منجر به افزایش قیمت نفت شود، خرسند نیز خواهد شد.
محمد بن زاید برای تضعیف دبی و اقتصاد تجارتمحور این شهر کمر بسته و همزمان تلاش دارد تا ابوظبی را به عنوان قطب جدید تجاری در منطقه مطرح نماید و سرمایهها را به سمت این شهر سرازیر کند و برای نیل به این هدف درنظر دارد ابتدا دبی را که گرانیکاه سرمایه است، تضعیف نماید که تا حدودی هم در این زمینه موفق بوده است.
با توجه به تصویب قانون جدید مالیات بر ارزش افزوده، اقتصاد دبی که به دلیل پائین بودن مالیات و نبود قوانین دستوپاگیر شهره بود، امروز با مشکل مواجه شده و مزیت نسبی خود را از دست داده و بسیاری از تجار را وادار به بازبینی درخصوص فعالیتهای اقتصادی کرده است.
گزارشهای میدانی حاکی از آن است که رکود بر بازارهای اقتصادی به ویژه در بخشهای خُرد حکمفرما شده و این درحالی است که مقامات دبی هرچه تلاش کردند نتوانستند مانع از تصویب این قانون توسط ابوظبی شوند.
شرایط نشان میدهد که ابوظبی در بازهای میانمدت به دنبال تسلط بر دبی است و تلاش دارد با منحرف کردن افکار عمومی و بهانههایی، چون اخوان المسلمین یا ایران اهداف خود در حکمرانی مطلق و کامل خود در امارات را که از ائتلاف شیخنشینها به دست آمده تثبیت و به تمرکز تصمیمگیری دست یابد.
دیدگاه تان را بنویسید