اندیشههای هستهای عربستان و معضلی به نام ترامپ
قرار است از ماه آینده فعالیت های هسته ای عربستان آغاز شود و در این میان تصمیمی که «ترامپ» در خصوص آن اتخاذ می کند ابهاماتی را بوجود آورده است.
خبرگزاری مهر: ماه آینده عربستان سعودی قرارداد نهایی شده دایر کردن نیروگاه های هسته ای در این کشور را اعلام می کند و دولت آمریکا در این مورد بر سر دوراهی دشواری قرار دارد که یک طرف آن ایجاد درآمد برای شرکت های آمریکایی و قرارداد چند میلیارد دلاری است و طرف دیگر آن سیاست از پیش اعلام شده واشنگتن دایر بر جلوگیری از گسترش تسلیحات هسته ای.
چنانچه دولت ترامپ بخواهد قرارداد به نفع کنسرسیوم آمریکایی به رهبری «وستینگ هاوس» امضا شود باید قوانین منع گسترش تسلیحات هسته ای را تعدیل کند. در چنین صورتی واشنگتن به ریسک امنیتی بزرگی دست زده و کشورهای خاورمیانه را به رقابت بر سر کسب فناوری هسته ای تشویق خواهد کرد.
قرارداد هسته ای آمریکا و عربستان تحت عنوان «توافقنامه ۱۲۳» به امضای طرفین خواهد رسید. دلیل انتخاب این نام آن است که قانونی تحت این عنوان برای همکاری هسته ای با سایر کشورها به شرکت های آمریکایی این اجازه را می دهد تا در برنامه های هسته ای عربستان شرکت کرده و در ساخت راکتور های هسته ای در این کشور مشارکت داشته باشند.
نظر موافقان و مخالفان
عربستان درصدد است تا در کنار فعالیت هسته ای از امکان غنی سازی اورانیوم نیز بهره مند شود. اکونومیست در گزارشی در این رابطه می نویسد: همین موضوع (غنی سازی اورانیوم از سوی عربستان) موجب تشویش خاطر قانونگذاران آمریکایی شده است. اگر کنگره موافقت کند، یک چنین امتیازی را به عربستان بدهد، آنگاه باید آن را به سایر کشورهایی که خواستار این امتیازند نیز بدهد. پس دیگر باید به اصطلاح «در پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای» را تخته کرد.
انتقاد منتقدان توافق هستهای ایران هم همین است. این منتقدان میگویند که اگر عربستان هم بنا شود خودش غنیسازی را انجام دهد آنگاه دیگر نمیتوان بر ایران محدودیتهای بیشتری اعمال کرد. اما دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا گویا اهمیتی به این موضوع نمیدهد. او رابطه گرمی با سعودیها دارد و ضمنا اعلام کرده است که میخواهد صنعت بیمار هستهای آمریکا را احیا کند. یکی از پنج شرکتی که پروژه برنامه هستهای عربستان را اجرا میکند، شرکت آمریکایی «وستینگهاوس» است که پارسال ورشکسته اعلام شد.
اکونومیست مینویسد، اما حتی منتقدان برنامه هستهای عربستان هم معتقدند هرچند توافق پیشنهادی یک گزینه بد است اما در میان تمام گزینههای بد ممکن، بهترین است چون به آمریکا این اجازه را میدهد که روی برنامه هستهای عربستان قدرت نفوذ داشته باشد. پادشاهی سعودی مشتاقان دیگری هم برای سرمایهگذاری در برنامه هستهایاش دارد. یکی از آنها، شرکت «روساتم» (Rosatom ) روسیه است که یک شرکت دولتی قدرتمند هستهای است و یک نوع دیپلماسی جنونآمیز هستهای را در خاورمیانه دنبال میکند. «روساتم» در دسامبر گذشته یک قرارداد ۳/ ۲۱ میلیارد دلاری برای ساخت اولین رآکتور برق هستهای مصر امضا کرد و در سال ۲۰۱۵ هم یک قرارداد مشابه ۱۰ میلیارد دلاری با اردن به امضا رساند. همچنین براساس این گزارش، عربستان و روسیه اختلاف نظرهای فاحشی با هم در بسیاری از موضوعات بینالمللی دارند از جمله در موضوع سوریه. اما به هر جهت، سعودیها خیلی مشتاقند که با قدرت طغیانگر منطقه پیوندهای نزدیکتری داشته باشند. ملک سلمان در ماه اکتبر سفری چهار روزه به مسکو داشت که اولین سفر حاکمی از عربستان به روسیه بوده است.
عربستان، اوباما و ترامپ
موضع دولت های فعلی و قبلی آمریکا با فعالیت هسته ای عربستان با یکدیگر مخالف است. در دوران ریاست جمهوری اوباما، آمریکا خواستار آن بود که عربستان تعهداتی را در خصوص پرهیز از غنی سازی و بازفرآوری پلوتونیوم به آمریکا بدهد اما ریاض با این توجیه که این موارد مربوط به حاکمیت عربستان است و واشنگتن قصد مداخله در آن را دارد از پذیرفتن این تعهدات خودداری کرده بود.
تلاش دولت اوباما برای مذاکره با سعودیها به منظور رسیدن به توافقی بر سر انتقال فناوری هستهای غیرنظامی به این کشور - مسئلهای که پیش از خرید فناوری هستهای از آمریکا الزامی است - به خاطر خودداری سعودیها از دادن تعهدی الزامآور برای چشم پوشیدن از غنیسازی اورانیوم و بازفرآوری پلوتونیوم ناکام ماند، دو مسئلهای که میتوان از آن برای تولید سلاحهای هستهای استفاده کرد. امارات پیشتر در سال ۲۰۰۹ چنین تعهدی را پذیرفته بود.
اما هماکنون مذاکراتی در این زمینه آغاز شده است، آن هم در دوران رئیس جمهوری که به دنبال تامین نیازهای کسبوکارهای آمریکایی است. در مقام نظر، ترامپ به خوبی میتواند نظر سعودیها را برای پذیرش این توافق - که پیشتر آن را رد کرده بودند - جلب کند. وی میتواند ادعا کند معقولتر این است که ریاض سوخت غنیشده برای راکتورهایش را به قیمت مناسبی از تامینکنندگان خارجی خریداری کند تا اینکه آن را در عربستان تولید کند. چنین توافقی میتواند پیوندهای سعودی با ایالات متحده را بیشتر تقویت کند، کشوری که متعهد به حفاظت از پادشاهی سعودی شده است.
با این حال پرسشهایی درباره حد و حدود مدنظر دولت ترامپ در زمینه تعهد سعودیها وجود دارد و اینکه آیا سعودیها نهایتا این موارد را به عنوان بخشی از توافق دوجانبهای که قرار مورد مذاکره قرار بگیرد، میپذیرند یا خیر.
انرژی هسته ای یا انرژی های جایگزین
در این بلندپروازی هستهای عربستان، یک نکته مهم جلب توجه میکند؛ عربستان اولین کشور نفتخیز جهان است و داشتن انرژی هستهای برای چنین کشوری چندان توجیه اقتصادی ندارد. عربستان برای تولید برق خود روزانه ۴۶۵ هزار بشکه نفت را میسوزاند و با این کار از ۱۱ میلیارد دلار درآمد سالانهاش چشم پوشی میکند. آخرین رآکتورهای هستهای عربستان تا دهه ۲۰۳۰ فعال نخواهد شد. این راکتورها مجموعا کمتر از یک ششم ۱۲۰ گیگاوات برق مورد نیاز کشور در دورههای اوج مصرف را تامین میکنند. در کشوری که عمدتا پوشیده از بیابان است، برای تولید برق بهتر است از انرژی گاز و انرژی خورشیدی استفاده شود نه از انرژی هستهای. درحالیکه امروز پادشاهی سعودی تقریبا مطلقا برق خود را از این دو منبع انرژی تولید نمیکند. بزرگترین مزرعه خورشیدی عربستان در شعبه شرکت نفت دولتی عربستان واقع است و فقط برق یک ساختمان اداری را تامین میکند.
دولت سعودی درحال ساخت یک کارخانه تولید صفحات خورشیدی نزدیک ریاض است. در ۶ فوریه / ۱۷ بهمن/ شرکت برق ACWA Power سعودی اعلام کرد که امتیاز انعقاد قرارداد ساخت یک مزرعه جدید خورشیدی ۳۰۰ مگاواتی در صحرای شمالی عربستان را برده است. این شرکت برق قول میدهد برقی که تولید میکند برای هر کیلووات ساعت فقط ۳/ ۲ سنت هزینه در بر داشته باشد. این پایین ترین تعرفه تولید برق است و در نوع خود یک رکورد محسوب میشود. هزینه تولید برق از طریق رآکتور هستهای ولو آنکه میزان بهره وری آن هم فوقالعاده بالا باشد، سرسامآور است.
بی نیازی از نفت یا چشم و هم چشمی با ایران
مقامات عربستان سعودی یکی از دلایل اصلی روی آوردن این کشور به انرژی هسته ای را کم شدن اتکای ریاض به نفت اعلام می کنند اما کارشناسان غربی معتقدند که دلیل اصلی این تصمیم عربستان سعودی عقب نماندن از ایران است.
اکونومیست در این رابطه می نویسد: سعودیها برنامه هستهای را فقط برای عقب نماندن از ایران میخواهند. منتها این چشم همچشمی کردن با دشمن، مشتعلترین منطقه جهان را به ورطه مسابقهای برای اشاعه سلاحهای کشتار جمعی خواهد کشاند.
عربستان میخواهد که خودش غنیسازی را انجام دهد. ایران، رقیب منطقهای عربستان، تا این لحظه در این زمینه یک گام از عربستان جلوتر است. در توافق هستهای (برجام) به ایران اجازه داده شده است که اورانیوم را غنیسازی کند. بحثبرانگیزترین مفاد برجام هم همین ماده است. در ازای آن، ایران توافق کرده است که سانتریفیوژهایش که برای غنیسازی مورد استفاده قرار میگیرد را انبار کند و اورانیوم را فقط به اندازهای غنیسازی کند که پایینتر از سطح مورد نیاز برای ساخت بمب هستهای است. منتها ایران فناوری غنیسازی اورانیوم را برای خود حفظ کرده است.
نیویورک تایمز نیز در این رابطه می نویسد: آخرین چیزی که خاورمیانه به آن نیاز دارد کشوری با توانایی ساخت تسلیحات هسته ای است. این اتفاق رخ می دهد اگر اشتیاق عربستان برای ورود به کسب و کار هسته ای با مدیریت غلط آمریکا همراه شود. نشانههای فزایندهای وجود دارد که سعودیها خواهان دستیابی به گزینه ساخت سلاحهای هستهای می باشند تا بتوانند از خود در مقابل رقیب دیرینه خود یعنی ایران محافظت کنند.
با این حال، سعودیها نمیگویند که قصد دارند پس از اسرائیل دومین طرفی در این منطقه بیثبات باشند که خواهان دستیابی به زرادخانه هستهای هستند. سعودیها اصرار دارند که از رآکتورهای ۱۶گانهای که قرار است طی ۲۵ سال آتی ساخته شوند، برای تولید انرژی برای مصارف داخلی استفاده خواهد شد و در نتیجه میتوانند از ذخایر نفت عظیم خود برای کسب درآمد - به جای سوزاندن سوخت در نیروگاههای تولید انرژی برق - استفاده کنند.
واشنگتن پست هم در گزارشی نوشته است: ماه آینده، عربستان سعودی قرارداد نهایی شده دایر کردن نیروگاه های هسته ای در این کشور را اعلام می کند و برای محمد بن سلمان ولیعهد بلندپرواز سعودی، امضای چنین قراردادی بیشتر مساله اعتبار در رقابتی است که کشورش با ایران دارد اما دستاویز چنان برنامه ای تامین انرژی آینده برای عربستان سعودی اعلام شده است.
دیدگاه تان را بنویسید