مذاکرات سازش؛ از آغاز رایزنی‌های سری تا نشست مادرید

کد خبر: 496958

اولین جرقه‌های مذاکره برخی از گروه‌های فلسطینی با رژیم صهیونیستی در اواخر دهه هشتاد میلادی با میانجیگری برخی از کشور های عربی زده شد.

خبرگزاری تسنیم: از زمان اشغال فلسطین آنچه میان فلسطینی ها و صهیونیست ها وجود داشت، جنگی تمام عیار بود که با گذشت زمان هر روز جدی و شدیدتر شد. اما امروز هنگامی که در رسانه های جهان هر از چندگاهی خبر مذاکره فلسطینی ها با صهیونیست ها را می شنویم، این سوال در ذهن برجسته می شود که چگونه کسانی که سرزمین شان به دست عده ای غصب شده، با اشغالگران پای میز مذاکره می نشینند؟
پاسخ به این سؤال در حوادثی نهفته است که از اواخر دهه 80 قرن بیستم رقم خورد. از زمان اشغال فلسطین جامعه سنتی فلسطین که تابع رهبری و شخصیت های مذهبی بود به همراه رهبران مذهبی به مبارزه با صهیونیست ها پرداخت. تا آن زمان ساماندهی مدرنی در فلسطین برای مبارزه وجود نداشت بیشتر مبارزات با مدیریت رهبران مذهبی شکل می گرفت. از سوی دیگر جوانانی که آن زمان به سمت جنبش های آزادی خواهانه و ملی گرایانه و چپ گرایش پیدا کرده بودند چشم امیدشان بیشتر به کشورهای عربی بود. پس از گذشت یک دهه از اشغال فلسطین یعنی اواخر دهه پنجاه قرن بیستم جوانان فلسطینی آن زمان به دو نتیجه مهم دست یافتند. اول آنکه مبارزه بدون سازماندهی امکان ندارد. لذا به کار سازمانی روی آوردند و دوم اینکه کشورهای عرب نمی توانند آرمان فلسطین را برآورده سازند و فلسطینی ها باید خودشان دست به کار شوند. تا آن زمان بیشتر چشم جوانان فلسطینی به اتحادیه عرب و کشورهای عربی بود اما پس از جنگ 1956 این نتیجه برای مبارزان جوان فلسطینی یقینی شد که کشورهای عرب هر کدام گرفتار مسائل و حاشیه های خود هستند و منافع آنها در اولویت کشورهایشان قرار دارد لذا فلسطین به دست اعراب آزاد نخواهد شد.
نخستین گروه‌های مبارز
از اواخر دهه 50 قرن بیستم میلادی، ریشه های نخستین گروه مبارز فلسطینی در کشور کویت شکل گرفت. این جنبش با فعالیت و تلاش شخصیت هایی چون یاسر عرفات و ابوجهاد شکل گرفت. با شکل گیری این گروه، دیگر جوانان فلسطینی نیز به فکر کار سازمانی مستقل افتادند. فعالیت پنهانی فتح تا سال 1965 ادامه داشت تا اینکه دراین سال این جنبش رسما اعلام وجود کرد. این اعلام وجود تنها چند روز پس از اعلام وجود رسمی سازمان آزادی بخش فلسطین به عنوان نماینده رسمی ملت فلسطین بود که نماینده و رئیس آن همان کسی بود که رئیس فتح یعنی یاسر عرفات بود.
آغاز مبارزه و افتادن در تنگنا
با اعلام وجود رسمی جنبش فتح کارهای مسلحانه و مبارزاتی آنها نیز آغاز شد. دیدگاه های فتح عمدتا ملی گرایانه و تا حدی عربی بود اما به دلیل رشد نهضت ها چپ در بلوک شرق در این دهه و به ویژه در کشورهای آمریکای لاتین و آسیای شرقی، منش و روش مبارزاتی آنها تحت تأثیر نهضت های چپ و کشورهای چپ گرا مثل چین و ویتنام قرار گرفت. مبارزان فتح از کشورهای چپ سلاح و آموزش دریافت کردند و به مرور در اردن ساکن شدند.
اولین انشقاق‌ها
پس از آنکه نخستین آموزش‌ها را دریافت کردند، نخستین اختلاف نظرها خود را نشان داد و سازمان هایی مثل سپتامبر سیاه از فتح و ساف جدا شدند. با جدایی این گروه ها نخستین انشقاق ها به وجود آمد و افراد منشق شده دست به اقدامات افراطی زدند. مهمترین و تأثیرگذار ترین عملکرد گروه‌های منشق شده از فتح، عملیات در المپیک مونیخ 1978 بود. عملیاتی که موجب شد صهیونیست ها به فکر این بیفتند که مبارزان فلسطینی را قلع و قمع کنند.
اخراج از اردن و حضور در لبنان
پیش از اقدام صهیونیست‌ها اردن در اقدامی غیر قابل پیش بینی در حادثه جمعه سیاه مبارزان فلسطینی را قلع و قمع و از اردن اخراج کرد. در پی این اقدام اردن مبارزان فلسطینی به لبنان پناه بردند. در آنجا اگرچه فلسطینی‌ها فارغ البال تر به فعالیت های مسلحانه می پرداختند اما عدم التزام به مردم و عدم پایبندی به اصول اخلاقی موجب نارضایتی اهالی لبنان به ویژه منطقه جنوب از فلسطینی ها شد.
حمله 1982 اسرائیل به لبنان
عملیات سپتامبر سیاه در المپیک موجب شد صهیونیست ها به فکر از بین بردن مبارزان فلسطینی باشند. حمله سال 1982 رژیم صهیونیستی به لبنان در همین راستا صورت گرفت. صهیونیست ها با حمله به لبنان و اشغال بیروت به اردوگاه های فلسطینی حمله کردند و فجایعی چون صبرا و شتیلا را در آنجا به بار آوردند و آتش این جنگ زمانی خاموش شد که صهیونیست ها خواستار اخراج مبارزان مسلح فلسطینی از لبنان شدند. با اخراج مبارزان فلسطینی اولین نشانه های استیصال در جریان مبارزه مسلحانه خود را نشان داد.
بی خانمانی مبارزان فلسطینی و ترور ابوجهاد جرقه مذاکره با اشغالگر
پس از لبنان عده ای به تونس، عده ای به مراکش و الجزایر رفتند و برخی به سوریه مهاجرت کردند و این تاریخ آغاز بی خانمانی مبارزان مسلح ملی گرا در فلسطین بود. از این به بعد فشارهای بین المللی نیز موجب انزوای مبارزان فلسطینی شد دیگر کشورهای چپ هم به راحتی به فلسطینی ها کمک نمی کرد و از همه مهمتر اینکه آنها محل استقرار مشخصی هم نداشتند. با شهادت ابوجهاد که مغز متفکر مبارزات فتح بود اندیشه مبارزه مسلحانه نیز در این جنبش فروکش کرد و کم کم به مذاکره مایل شدند.
اولین جرقه‌های مذاکرات سازش
در اواخر دهه 80 قرن بیستم درسال 1988 سازمان آزادی بخش فلسطین در الجزایر به طور یکجانبه طی بیانیه‌ای فلسطین را یک کشور مستقل اعلام کرد اما این اقدام هیچ اثری نداشت. این سالها که مصادف با سال های زوال و از بین رفتن قدرت کمونیستی در جهان بود موجب شد فلسطینی های ملی گرا بیشتر احساس کنند که دیگر جایی در جهان جدید ندارند. لذا به دنبال مذاکره با رژیم صهیونیستی افتادند. اندیشه ای که از آمریکایی‌ها وام گرفته بودند.
مذاکرات سری بین فلسطینی‌ها و صهیونیست‌ها با میانجیگری اعراب
در مراحل نخست صهیونیست ها حتی حاضر نبودند با فلسطینی ها پای میز مذاکره بنشینند. زیرا استدلال می کردند اگر با آنها پای میز مذاکره بنشینند آنها را به رسمیت شناخته اند و اعلام می کردند که حاضر نیستند کسانی را که با آنها می جنگند مذاکره کنند. اما با واسطه گری کشورهای عرب و شاه ایران در آخرین سال های حکومتش مذاکرات سری طولانی مدتی بین فلسطینی ها و رژیم صهیونیستی صورت گرفت که سال‌ها به طول انجامید.
مذاکرات علنی از کی شروع شد
طلیعه مذاکرات رسمی مذاکراتی بود که با نام مذاکرات مادرید معروف شد و در سال 1991 به تفاقنامه ای بین اعراب و اسرائیل ختم شد که سازمان آزادی بخش فلسطین هم بخشی از آن بودند. دو سال پس از کنفرانس مادرید اولین مذاکره بین سازمان آزادی بخش فلسطین و رژیم صهیونیستی برگزار شد که به مذاکرات اسلو یا غزه- اریحا معروف شده است. از آن زمان تا کنون علاوه بر مذاکرات اسلو 8 دوره مذاکره دیگر بین فلسطینی ها و صهیونیست ها اتفاق افتاده است که آخرین آن سال 2014 نیمه تمام به پایان رسید.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت