خطاهای ژنرال چهارستاره آمریکایی
آنچه که ژنرال مککنزی و معاونت اطلاعاتی او میبیند بسیار کمتر از چیزهایی است که نمیبیند یا نمیتواند آنها را «ردگیری» کنند.
در یادداشت زیر که به قلم آقای سعید شهرابی نوشته شده به بررسی اظهارات ژنرال مککنزی فرمانده نیروهای تروریستی سنتکام در موسسه خاورمیانه پرداخته شده است .
ژنرال مککنزی فرمانده نیروهای تروریستی سنتکام در گفتگویی با موسسه خاورمیانه به موارد مهمی اشاره کرده است که مرور آنها خالی از لطف نیست:
- سردار اسماعیل قاآنی فرمانده سپاه قدس، مانند گذشته (دوران فرماندهی سردار شهید حاج قاسم سلیمانی) بر گروه های نظامی محور مقاومت – به ویژه در عراق - کنترل اعمال نمیکند.
- تهران به خوبی از خطوط قرمز ما [در عراق] آگاه است، اما شواهد نیز واضح است که بسیاری از این گروههای شبهنظامی به طور جدی تلاش میکنند تا با این حملات آمریکاییها را بکشند .وقوع این اتفاق – دیر یا زود – تقریباً اجتناب ناپذیر است.
- ایران تهدید اصلی است و برای انجام کارهای کثیف خود به نیابتها، از طریق انتقال تسلیحات و سایر منابع به آنها متکی است.
- جنگ در یمن بیش از هفت سال است که عمدتاً به دلیل حمایت ایران از شورشیان حوثی به طول انجامیده است.
- حوثیها نسبت به ایران علاقه کمتری به انجام یک جنگ محدود دارند... آنها بدون توجه به خطری که جان انسان ها را تهدید می کند، بی پروا از هر ظرفیتی که ایران در دستان آنها قرار می دهد برای پیروزی استفاده خواهند کرد.
- ایران در حال سنجش اقدامات مختلف «از کاهش تنش و عادیسازی دیپلماتیک گرفته تا تشدید حملات علیه نیروهای ائتلاف» است.
- برای مبارزه با تهدید ایران، نیاز به یک استراتزی یکپارچه و منطقهای است که رژیم صهیونیستی نیز در آن حضور داشته باشد.
بخشی از این مطالب، خط و نشان کشیدنهای مرسوم است که پاسخگویی به آنها در حیطه وظایف دستگاههای مسئول است که از طریق مبادی و مجاری رسمی، غیررسمی، آشکار یا پنهان، مستقیم یا با واسطه انجام خواهد پذیرفت. لیکن نگارنده اجازه می خواهد که نکاتی را برای ژنرال چهارستاره مککنزی تشریح کند:
اول. آقای مککنزی به عنوان یک نظامی کارکشته باید تاکنون متوجه شده باشد که حوادث بسیاری در حوزه مأموریتی وی میتوانند رخ دهند که او، سلسله مراتب نظامی و روسای سیاسی وی؛ تنها پس از وقوع، متوجه آنها خواهند شد. به عبارت دیگر؛ آنچه که ژنرال مککنزی و معاونت اطلاعاتی او میبیند بسیار کمتر از چیزهایی است که نمیبیند یا نمیتواند آنها را «ردگیری» کنند.
دوم. جمهوری اسلامی ایران بر خلاف ایالات متحده آمریکا و ائتلاف غربی-عبری-عربی؛ هیچگاه به دنبال پروکسیسازی یا مزدورپروری نبوده است. آتش به اختیار بودن اجزای محور مقاومت بر مبنای بلوغ اطلاعاتی-عملیاتی و میز-میدان آنان است. اینکه چرا و چگونه و چه زمانی و در کجا ممکن است عناصر تروریست فهرستهای آلفا و دلتا، توسط جبهه مقاومت مجازات شوند؛ پرسشی است که باید جواب آن را در فلسطین اشغالی و کاخ سفید جستجو کرد. اگر مککنزی و تیم عملیات روانی وی به دنبال پیچاندن و انحراف قضایای آتی در منطقه هستند؛ باید خیلی بیشتر از اینها بر روی استدلال های سست و ضعیف خود کار کنند. اگر هم دور خود می چرخند، کسی در تهران برای آنها دلسوزی نخواهد کرد.
سوم. اگر مقاومت یمن (نه فقط جریان حوثیها) به پشتوانه حمایت های جمهوری اسلامی توانسته اند هفت سال در برابر تمامی خباثت های ائتلاف متجاوز سعودی-اماراتی-صهیونیستی و سرویس های اطلاعاتی سیا و MI6 ایستادگی کنند؛ میتوان انتظار داشت که در صورت تعرض به محیط امنیتی ج.ا.ا توسط «استراتژی یکپارچه با حضور صهیونیستها»؛ چنان طوفانی برپا شود که خسارات متجاوزین در نبردهای یمن و سیفالقدس، فقط گرد و غبار چنین معرکهای باشد.
چهارم. قرار ما در مورد سیاهههای «آلفا» و «دلتا» بر سر جای خودش هست!/فارس
دیدگاه تان را بنویسید