جزئیات نحوه شناسایی ۲۴ میلیون نفر ثروتمند ایرانی
جزئیات تازهای از دلایل و توجیهات دولت برای گران کردن بنزین و نحوه شناسایی ۲۴ میلیون نفر ثروتمند برای حذف یارانه معیشتی در یک گزارش دولتی اعلام شد.
خبرگزاری تسنیم: جزئیاتی از یک گزارش دولتی نشان میدهد، حدود ۸۰ درصد کارشناسان اقتصادی از دستگاههای مختلف بر ضرورت حذف یارانههای پنهان حاملهای انرژی در اقتصاد ایران تاکید کردهاند. در همین راستا در شهریور ماه سال جاری، بررسیهای اولیه در مجلس شورای اسلامی با محوریت هیئت رئیسه مجلس روی حذف یارانه پنهان انجام شده که ماحصل آن در یک کتابچه جمع بندی شده است.
گفتنی است، بر اساس این پژوهش ایرانیان در هر سال ۹۹ میلیارد دلار انرژی مصرف میکنند که سهم هر ایرانی ۳.۵ دلار در روز است. بر این اساس اگرکل یارانه پنهان حذف شود سهم هر ایرانی در ماه ۱.۵ میلیون تومان است.
لازم به ذکر است، بر اساس گزارش مجلس میزان یارانه پنهان در سال قبل ۱۳۹۰ هزار میلیارد تومان و بر اساس گزارش سازمان برنامه و بودجه کل یارانه پنهان ۱۳۰۰ هزار میلیارد تومان ارزیابی شده است.
اما این همه ماجرا نیست، در حال حاضر دهکهای ثروتمند ۲۴ درصد از یارانه انرژی استفاده میکند، اما دهکهای محروم ۴ درصد از آن منتفع میشوند. این درحالی است که سهم انرژی در زندگی دهکهای ثروتمند ۳.۶ درصد است، اما دهکهای محروم ۹ درصد به انرژی وابسته هستند. یعنی انرژی در دهک محروم ۲.۵ برابر تاثیر بیشتری دارد بنابراین هر شوک اقتصادی در این وضعیت زندگی اقشار محروم را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد.
با در نظر گرفتن این دو پیش فرض یعنی "ارقام بالای تخصیص یارانه پنهان" در اقتصاد ایران و همچنین "وابستگی بیشتر خانوارهای محرومتر به انرژی" در خصوص قیمت بنزین چه اقدامی باید صورت میگرفت؟
نکته جالب توجه اینکه جدا از ماهیت طرحهای اقتصادی به نظر میرسد، در حال حاضر بوروکراسی در ایران به شدت ضعیف شده است و یکی از علل شکست طرحهای اقتصادی نیز همین ضعف نظام اداری و اجرایی کشور است.
از طرف دیگر با توجه به فشارهای بودجهای دولت مجبور شده است دو سیاست را همزمان پیاده کند، یکی حذف یارانه گروهایی از مردم و دیگری افزایش قیمت بنزین، اما آمارها نشان میدهند که مردم در یک جامعه ثروتمند زیست نمیکنند و باید سیاستهای حمایتی را دستور کار قرار داد.
آمارهای جالب توجهی از زیست مالی خانوارهای ایرانی بدست آمده که نشان میدهد تصور غالب آنچنان با واقعیتهای میدانی سازگار نیست. به عنوان مثال در ایران ۱۲ میلیون خانواده یا نصف مردم ایران هیچ نوع خودرویی ندارند.
در این بین توجه به نکات زیر حائز اهمیت است.
۱-بر اساس گزارش سه هفته قبل مرکز آمار ایران در پایان سال ۹۷ درآمد ۴ میلیون تومانی با وجود مستاجر بودن به عنوان معیار قرار گرفتن در دهکهای بالای درآمدی (جزو ۳۰ درصد ثروتمند جامعه) اعلام شده است. آمار بانک مرکزی نیز درآمد ۵.۵ میلیون تومان را برای قرار گرفتن در سه دهک بالای درآمدی جامعه اعلام کرده است. پس بخش مهمی از جامعه ما ثروتمند نیست و انتخاب ۲۴ میلیون نفر برای حذف شدن از دریافت حمایت معیشتی کار سادهای نیست.
۲-نکته جالب توجه اینکه بر خلاف تصور عمومی تنها ۹۰۰ هزار خودروی بالای ۲۰۰ میلیون تومان در کشور وجود دارد. صاحبان اینخودروها همان خانوارهایی هستند که مسافرتهای خارجی میروند و خانههای میلیاردی دارند. بر این اساس آمارهای دیگر نیز موید این مطلب است که فقط ۵ درصد مردم کشور ثروتمند هستند.
۳-بر اساس معیارهای در نظر گرفته شده، شاخص درآمد ۴ میلیون تومان برای خانوار ۱ نفره، ۵ میلیون تومان برای ۲ نفره، ۶ میلیون تومان برای ۳ نفره و ۸ میلیون تومان به بالا برای خانوار ۵ نفره جهت حذف یارانه در نظر گرفته شده است. البته ظاهرا هزینههای اجاره را باید به نوعی در این اعداد لحاظ کرد.
۴- در استان تهران ۵۷ درصد مردم یارانه معیشتی دریافت نکردند، اما در شهر تهران تنها ۴۰ درصد در صف دریافت حمایت معیشتی قرار گرفتند. شاید به همین دلیل است که به یکباره با انبوهی از استعلامهای عدم دریافت حمایت معیشتی در تهران مواجه میشویم.
با این تفاسیر با توجه به فقیر شدن جامعه ایرانی در سالهای اخیر و پس از شوکهای ارزی پیاپی انتخاب ۲۴ میلیون نفر برای حذف از دریافت حمایت معیشتی دشوار بود.
در یک جمع بندی میتوان گفت که وقتی قسمت مهمی از جامعه فقیر شده است با توجه به کمبود منابع حرکت به سمت حذف عواید ناشی از اصلاح قیمت بنزین بسیار پیچیده میشود. به عبارت سادهتر شاید حذف طبقه متوسط و کارمندان با این ترسیم کلی از شرایط خیلی دور از ذهن به نظر نرسد.
فرایند حذف دهکهای بالا از صف دریافت یارانه معیشتی
این طرح باید از لحاظ تکنیکی نیز از روایی قابل قبول برخوردار باشد. در واقع سوال بعدی این است اگر کلیات استدلال حذف یارانه حدود ۲۴ میلیون ایرانی را پذیرفته باشیم چگونه از خروجی نهایی طرح باید مطمئن شد؟ بررسیها نشان میدهد پنجاه پایگاه اطلاعاتی با محوریت تمرکز در دولت ایجاد، جمع آوری و بهم متصل شده است و آزمون وسع با ترکیب ۳۳ شاخص بر اساس اطلاعات این ۵۰ پایگاه انجام میشود.
بایستی توجه داشت که احتمال وجود ۵ درصد خطا در این گستره جمعیتی دور از ذهن و غیر قابل پذیرش نیست. یکی از نکات مهم در خصوص شاخصهای حذف مربوط به معیار درآمد خانوار است، پیش از این برای حذف افراد از صف دریافت یارانه نقدی به آزمون وسع بر اساس هزینه تاکید شده بود، اما در حال حاضر شاهد چرخش ۱۸۰ درجهای در این حوزه هستیم که بایستی دلایل این تصمیم نیز شفاف شود.
اما نکته مهم دیگر اینکه هر فردی به این دسته بندی و حذفیات اعتراض داشته باشد بایستی حسابهای بانکیاش بررسی شود، البته لازم است خیال مردم از درز اطلاعات بانکی آسوده باشد چرا که کلیه فرایندها با برنامههای از قبل تدوین شده و توسط سیستم انجام میشود.
دیدگاه تان را بنویسید