سرویس بینالملل فردا؛ طاها ربانی: همانطور که اکنون دشداشه و عقال، لباس عربهای حاشیهی خلیج فارس، نشانهی ثروت و پیشرفت شده است، روزی نهچندان دور هم میرسد که لباس بلوچی پاکستانیها نشانهی رفاه و شوکت اقتصادی بشود. این بار غافل نمانیم.
کریدور چین -پاکستان، جهش اقتصادی همسایه شرقی
نگاههای کلیشهای به مردم منطقه مانع از برقراری ارتباط موثر با همسایگانمان میشود و نهتنها بهلحاظ معنوی از دوستی با آنها محروم میمانیم که بهلحاظ اقتصادی نیز در غفلت بهسر خواهیم برد و از منافع مادی پیشرفت در کشورهای همسایه بهره نخواهیم برد. در همسایگی شرقی ما تحولات عظیمی در حال رخدادن است که میز بازی را تغییر خواهد داد. همانطور که روزگاری کسی برای کشورهای حاشیهی خلیج فارس اهمیتی قائل نبود، و هنوز هم گاهی بعضی از افراد حسرت آن روزها را میخورند، این روزها نیز در بیخبری از همسایگان شرقی خود به سر میبریم، درحالیکه به زودی پیشرفتهای اقتصادی آنها ما را حیرتزده خواهد کرد.
پاکستان با همراهی چین در حال ساخت کریدور اقتصادی چین و پاکستان (معروف به CPEC) است که یکی از بزرگترین پروژههای اقتصادی در دنیا است. بسیاری از قسمتهای این پروژه راهاندازی شده یا در شرف راهاندازی است. چین در این کریدور سرمایهگذاری عظیمی برابر با 46 میلیارد دلار کرده است. این کریدور مسیر چین به اقیانوس هند را باز و منطقهی زینجیانگ در غرب چین را به بندر گوادر متصل میکند و شامل مسیرهای ریلی، اتوبان، نیروگاههای برق و مناطق ویژهی اقتصادی میشود. انتظار میرود که «سیپک» بتواند شاخص تولید ناخالص داخلی پاکستان را به 7.5 درصد برساند و دو میلیون شغل در این کشور ایجاد کند. این پروژه تغییردهندهی بازی است و سکوی پرتابی برای این کشور خواهد بود. اهمیت این کریدور اقتصادی برای چین نیز به حدی است که این کشور را تبدیل به متحد درجه اول پاکستان کرده و چینیها از این کشور در برابر حملات لفظی هند حمایت زیادی کردهاند.
علاقه ایران به سرمایهگذاری در کریدور چین - پاکستان
در طرف مقابل، هند در بندر چابهار ایران سرمایهگذاری زیادی کرده است. هند، با توجه به درگیریهای همیشگیاش با پاکستان، نمیتواند بر مسیر پاکستان به افغانستان تکیهی چندانی کند و برای دسترسی به افغانستان و آسیای میانه به بندر چابهار نیاز دارد. دولت نارندرا مودی بهطور ویژهای سرمایهگذاری 150 میلیون دلاری در این بندر را تصویب کرد.
در نوشتههای تحلیلگران، بندر چابهار رقیب بندر گوادر دانسته میشود، اما ایران رسماً چنین رقابتی را تأیید نمیکند و از پاکستان نیز برای سرمایهگذاری در این بندر دعوت کرده است. از طرف مقابل، رئیسجمهور، دکتر حسن روحانی، در دیداری که در مهرماه با نخستوزیر پاکستان، در حاشیهی نشست سازمان ملل، داشت برای سرمایهگذاری در کریدور اقتصادی چین و پاکستان ابراز علاقه کرد.
در عمل نیز، اهمیت استراتژیک بندر چابهار در برابر بندر گوادر زیاد نیست. هند از بندر چابهار برای دسترسی به کشورهای آسیای میانه استفاده میکند. مجموع جمعیت کشورهای آسیای میانه حدود 70 میلیون نفر است که بازار بزرگی محسوب نمیشود. هزینهی ارسال کالا از طریق بندر چابهار بیش از هزینهی ارسال کالاها از طریق مرزهای پاکستان است. نیازهای نفتی هند نیز از خود ایران تأمین میشود نه از کشورهای آسیای میانه. این کشورها به چین خط لولهی نفتی دارند، اما به هند یا به چابهار خط لولهای ندارند. نفوذ هند به این منطقه، با وجود مرزهای مشترک چین و روسیه با این کشورها، کار آسانی نیست. محصولات چینی پیشاپیش این بازار را در اختیار خود دارند. امید هند به سرمایهگذاریهایی است که در افغانستان انجام میدهد، اما تا زمانی که صلح پایدار در افغانستان به وجود نیاید این امید محدود باقی خواهد ماند.
سرمایه گذاری بلندپروازانه چینیها بر مسیرهای حمل و نقل
چین که در حال تبدیلشدن به بزرگترین اقتصاد دنیا است بهشدت بر روی مسیرهای حملونقل سرمایهگذاری کرده است. کریدور اقتصادی چین و پاکستان تنها یکی از این طرحهای بلندپروازانه است و این کشور طرحهای بزرگتری مثل «یک کمربند، یک جاده» (one road, one belt) را نیز در حال آمادهسازی دارد. نگاه کاسبکارانهی چین باعث شده تا برخلاف آمریکا از درگیریهای نظامی استقبال نکند و بهدنبال ایجاد صلح و ثبات در منطقه باشد. این نگاه محافظهکارانه به پاکستان هم سرایت کرده است و این کشور در مقابل لفاظیهای شدید هند تا حد زیادی خویشتنداری به خرج داد و سعی نکرد که بر آتش این تنشها بیفزاید. در داخل پاکستان هم تمام گروهها بر حمایت از کریدور اقتصادی چین و پاکستان تأکید دارند و اگر اختلافات درونی و همیشگی سیاستمداران پاکستانی موجب سقوط نواز شریف شود جایگزینهای احتمالی او هم این مسیر را ادامه خواهند داد.
شیطنت و آتش افروزی سعودی برای برهم زدن رابطه ایران و پاکستان
مشکلی که پاکستان با آن مواجه است تروریسم و بیثباتی سیاسی است. پاکستان برای دستیابی به ثبات و پیشرفت اقتصادی نمیتواند بر حامی تروریستپرور خود، یعنی عربستان سعودی، چندان تکیه کند. با توجه به تخاصمات موجود میان پاکستان و افغانستان از یک سو (بهخصوص بعد از انفجارهای اخیر که دست اتهام پاکستان را به سوی افغانستان نشانه رفت) و از سوی دیگر میان پاکستان و هند، پاکستان احتیاطهای لازم را در برخورد با همسایهی دیگرش، یعنی ایران، لحاظ میکند. با این حال، میل شدید عربستان سعودی برای ایجاد درگیری با ایران و نیز بیتوجهی دولت و مردم ایران به محبت خالصانهی مردم پاکستان به جمهوری اسلامی این کشور را بهسمت عربستان و همچنین ترکیه میراند.
متأسفانه، علاقهی برادران پاکستانی به دولت و ملت ایران یکطرفه است و بازخورد مناسبی در این سو دیده نمیشود. تا هنگامی که نگاههای ما متوجه غرب باشد و برای راضی نگاه داشتن چشم آبیها و مو بلوندهای اروپایی و آمریکایی دست و پا بزنیم از توجه به معادن طلا در همسایگی خود غافل خواهیم ماند. سرمایهگذاریهای سنگین وهابیت در پاکستان نتوانسته از علاقهی این مردمان به جمهوری اسلامی چیزی بکاهد، اما بیمحبتی ما میتواند، و وای به روزی که در میان تمام دشمنیهای منطقهای تنها دوستان خود را نیز از دست بدهیم.
دیدگاه تان را بنویسید