کاهش هر ساله سهم آموزش و پرورش از بودجه کشور/ نگاه به آموزش و پرورش باید از هزینه به سرمایهگذاری تغییر کند
رسیدن به یک اقتصاد مقاوم نیازمند استفاده از تمامی سرمایههای موجود در کشور است. یکی از این سرمایهها، سرمایه انسانی میباشد. مادامی که نمایندگان مجلس و مسئولین اجرایی کشور به وزارت آموزش و پرورش به عنوان یک وزارتخانه غیر اقتصادی و بی ربط به اقتصاد نگاه کنند، آینده اقتصاد کشور و تحقق اقتصاد مقاومتی در هالهای از ابهام قرار خواهد گرفت.
«سرمایه انسانی» عبارت است از موجودی شایستگیها، دانش، ویژگیهای فردی و اجتماعی که در تواناییهای نیروی کار انعکاس مییابد و او را قادر میسازد تا ارزش اقتصادی ایجاد کند. استراتژی سرمایه انسانی، از استراتژیهای توسعه اقتصادی است. اگرچه در آغاز چنین تصور میشد که توسعه اقتصادی از طریق تحقق و تجمع سرمایه فیزیکی و مادی، قابل حصول است ولیکن در سالهای اخیر این تصور جای خود را تغییر داده و پندارها چنین شکل گرفته است که سرمایه انسانی تعیین کنندهتر است. زیرا کارآیی در استفاده از سرمایه فیزیکی، بستگی به چگونگی و کیفیت منابع انسانی دارد. اگر سرمایه انسانی در حد نازلی قرار داشته باشد، استفاده از سرمایه فیزیکی محدود و در حد نازلی صورت خواهد گرفت.
هدف تمامی فعالیتهای آموزشی، پرورش عقل سلیم در آحاد یک جامعه است، تا آنان بتوانند آمادگی لازم را برای رفتار، کردار و قضاوتهای صحیح، در زمینه شرایطی که آنها را احاطه کرده است به دست آورند. آموزشی که در جهت نشر و اشاعه دانش و معرفت در میان مردم بنیان گذاشته میشود، قادر خواهد بود مردم را در رابطه با اعمال بهتر و کارآمدتر خود هدایت کند. آموزش میتواند در رفتارها و کردارها اثر کرده و میان رشد جمعیت و امکانات، تعادل برقرار سازد. آموزش و پرورش بهترین وسیلهای است که افراد را در راه تأمین رفاه عمومی سوق میدهد. از این رو هزینههایی که صرف آموزش و پرورش میشود، باید به عنوان یک سرمایهگذاری ملی قلمداد شود، چرا که ارزندهترین و سودآورترین سرمایهها، آن سرمایههایی است که در امر آموزش و پرورش یک جامعه به کار گرفته میشود. سرمایه انسانی در واقع کلید رشد و توسعه در هر جامعهاي میباشد. آن جامعهاي مراحل رشد و توسعه را سریعتر و بهتر طی میکند و به قلههاي پیشرفت و موفقیت میرسد که از نیروي انسانی ماهر، متخصص و شایسته برخوردار باشد و چنین نیروي انسانی زمانی تأمین خواهد گردید که سرمایهگذاريهاي مناسب در زمینههاي مختلف آموزشی صورت پذیرد. سرمایهگذاری در آموزش نسلهای آینده نه تنها به تشکیل یک سرمایه انسانی عظیم برای یک کشور منجر میشود، بلکه زمینه را برای تحقق یک اقتصاد مبتنی بر دانش فراهم میکند.
در نمودار و جدول زیر بودجه اختصاص یافته به آموزش و پرورش، در مقایسه با بودجه دولت در 13 سال اخیر قابل مشاهده است. همانطور که در جدول بالا مشاهده میشود، میانگین سهم آموزش و پرورش از کل بودجه، در بین سالهای 1384 تا 1389 (6سال) 10 درصد میباشد. این در حالی است که در 6 سال گذشته (1390 تا 1395) این درصد به 8.45 کاهش یافته است. از آنجا که سرمایهگذاری امروز روی آموزش افراد و مهیا کردن شرایط برای تبلور استعدادها، میتواند رشد و توسعه اقتصادی کشور را در آینده تضمین کند، این کاهش معنادار در بودجه آموزش و پرورش در سالهای اخیر تشکیل سرمایه انسانی و تحقق اقتصاد دانش بنیان را با چالش جدی مواجه خواهد ساخت. زیرا آموزش و پرورش است که، استعدادها را آشکار ساخته و آثار غیرمستقیم آن موجب ظهور و پرورش نبوغ، خلاقیت و نوآوری در یک جامعه میشود، و به قول "فردریک لیست" اقتصاددان مطرح آلمانی:
دیدگاه تان را بنویسید