دشمن در حوزه اقتصاد به ما حمله جدی کرده
سرویس اقتصادی « فردا »: «درون زای برون نگر»: این عبارتی است که افشره اقتصاد مقاومتی و ضمنا جهتگیری کلی آن یعنی استفاده از توان مردم برای قویکردن اقتصاد ایران را در خود نهفته دارد.
یحیی آل اسحاق، وزیر اسبق بازرگانی و رئیس کنونی اتاق ایران تحقق این عبارت را جز در مشارکت مردم نمی داند. به زعم وی، مردم و بخش خصوصی هستند که می توانند اقتصاد مقاومتی را به سرانجام برسانند؛ تولید داخلی را افزایش داده و تجارت خارجی را بر پایه آن گسترش دهند. وی در عین حال که از همکاری خوب شکل گرفته با دولت راضی است، نگرانی تلویحی خود از این که دولت برنامه عملیاتی برای اجرای اقتصاد مقاومتی را هنوز تهیه نکرده، پنهان نمی کند.
در مدتی که ابلاغیه اقتصاد مقاومتی ابلاغ شده، تعریف های مختلفی برای آن ارائه شده است. از نظر شما که در بخش خصوصی فعالیت می کنید، اقتصاد مقاومتی چیست؟
سیاست های اقتصاد مقاومتی نتیجه 35 سال تجربه، هزینه و فایده است. برای رسیدن به این سند زمان ها و فرصت های زیادی را از دست دادیم. اقتصاد مقاومتی، ریاضت اقتصادی نیست، بلکه مقاوم سازی اقصاد در مقابل تهدیدهاست و به دلیل همین حساسیت است که نظارت عالیه مقام معظم رهبری بر اجرای سیاست های ابلاغی اقتصاد مقاومتی اعمال می شود. اقتصاد مقاومتی یک بینش و مانیفست جدید از اصول و مبنای اساسی در مقابله با تهدیدهای خارجی، نگاه درونگرا، کاهش وابستگی به نفت، توسعه صادرات، استفاده از ظرفیت های بین المللی، توجه به عدالت اجتماعی، تغییر سبک زندگی، نظارت و برنامه ریزی عملیاتی است. از سوی دیگر، رهبر معظم انقلاب نسبت به محقق نشدن برخی شعارهای ابتدای سال گذشته یا اصل 44 از مسئولان گلایه داشتند و به همین دلیل در اجرایی شدن اقتصاد مقاومتی بر موضوع نظارت تاکید ویژه داشتند و علاوه بر دستگاه های نظارتی، خود ایشان بر روند اجرایی شدن سند اقتصاد مقاومتی نظارت عالیه خواهند داشت.
ضرورت پافشاری بر اقتصاد مقاومتی در شرایطی که اقتصاد کشور رو به باز شدن می رود و تنش زدایی در دستور کار است، چیست؟
واقعیت این است که ما در شرایطی هستیم که دشمن در حوزه اقتصاد به ما حمله جدی کرده است. این حمله ادامه دارد و مذاکرات چیزی از آن کم نکرده است. چرا؟ برای این که اصل انقلاب اسلامی ساختار مدیریت جهانی، منطقه ای و نظام هماهنگ استکباری را برهم زده است. آنها از همان اول شروع به بحران سازی کردند. در حوزه های مختلف از جمله سیاسی، نظامی، اقتصادی و اجتماعی با ما درگیر شدند و هرچند که همه اینها را تجربه کردند، اما به آن هدفی که می خواستند، نرسیدند. هدف شان این بود که جمهوری اسلامی ایران را ساقط کنند، اما نشد. آخرین حربه ای که انتخاب کردند حوزه اقتصاد است.
اما به نظر می رسد تحریم ها در حال شل شدن است.
اشتباه بسیاری از افراد این است که اقتصاد مقاومتی را منحصر به امروز می دانند. مثلا فکر می کنند اگر تحریم های موجود رفع شد دیگر به اقتصاد مقاومتی نیاز نداریم. حال آن که این مانیفست، یک برنامه همیشگی است. علتش هم روشن است؛ اکنون جنگ در جهان امروز تغییر کرده و نه تنها در مورد کشور ما، بلکه درباره بیشتر کشورهای دنیا جنگ اقتصادی به راه افتاده تا اقتصادها را فلج کنند. این شرایط است که ضرورت طرح اقتصاد مقاومتی را به طور همیشگی ایجاب می کند. جنگ اقتصادی دشمن که تحریم ها در قالب آن تعریف می شود، جنگی از جنس نرم افزاری بوده و منحصر به ایران هم نیست .به اتفاقی که در شبه جزیره کریمه و اوکراین افتاد، نگاه کنید. روسیه با ابزارهای سنتی و جنگ نظامی وارد شبه جزیره کریمه شد و آمریکا و اروپا با ابزار تحریم. این است که جنگ اقتصادی، واقعیت امروز جهان ماست و این که رهبر معظم انقلاب خیلی پیش از ابلاغ مصوبه اقتصاد مقاومتی، این عنوان را به کار بردند، نشان دهنده اهمیت آن است.جنگ اقتصادی، یک جنگ نرم است و ابزارهای خودش را دارد، ابزارهای این جنگ ابزارهای اقتصادی است و سیاست های پولی، مالی، شبکه های بانکی و نظام تجاری ابزارهایی است که به جای موشک در این جنگ به کار می رود. اکنون دشمن با شناسایی وابستگی ما به درآمدهای نفتی نقاط ضعف ما را شناسایی کرده و با ایجاد محدودیت در نقل و انتقال پول، کشور را در بحث تامین کالاهای اساسی تحت فشار قرار داده است. ما باید این نقاط آسیب پذیر را با اقتصاد مقاومتی تقویت کنیم و در مقابل تهدیدها راهکارهای مقابله با آن را به کار بگیریم. اگر این نقاط ضعف را شناسایی نکنیم، شبح تحریم همیشه با ماخواهد بود واگر باز بهانه تراشی از سوی غرب انجام شود، بلافاصله به سراغ تحریم کردن مجدد ما خواهند رفت. لذا تا نقاط ضعف ما وجود دارد اقتصاد مقاومتی باید سرلوحه کارها و برنامه ها باشد. از سوی دیگر بسیاری معتقدند با رفع تحریم ها مشکلات اقتصادی کشور برطرف می شود، این دیدگاه غلطی است که مشکلات کشور را به تحریم ها نسبت بدهیم. بهره وری نکردن، تدابیر نامناسب، نگاه اسراف و تبذیری و... مسائلی است که به عملکرد خود ما ارتباط دارد و اگر اقتصاد مقاومتی بخوبی اجرایی شود، تردید نکنید که غرب فشارهای تحریمی خود را کاهش می دهد و حتی پیش شرط های ما را هم خواهد پذیرفت.
مهم ترین چالش های کشورکه اقتصاد مقاومتی را ضروری می کند، چیست؟
اول از همه نفت و نفت است! دشمن به وابستگی اقتصاد ما به نفت آگاه است و از این موضوع استفاده می کند؛ یعنی در حقیقت با این تهدید یکی از اصلی ترین منابع اقتصادی و درآمدی ما را تحت تاثیر قرار می دهد. این یک تهدید بزرگ است و ما باید فکری برای آن بکنیم. غیر از این وابستگی نفتی، نقطه ضعف های دیگری نیز در اقتصاد داریم. بخش اساسی از کالاهای مورد نیاز کشور، وارداتی است و همین مساله متاسفانه ما را به دشمن وابسته می کند. همچنین ناتوانی استفاده بهینه از ظرفیت های اقتصادی کشور بخش دیگری از نقطه ضعف های اقتصادی کشور را تشکیل می دهد. همچنین باید محصولات تولیدی ایران باکیفیت و قیمت پایین باشد و قدرت رقابت با دیگر محصولات خارجی مشابه خود و بهترین های منطقه و جهان را داشته باشد. بنابراین ضروری است صادرات خود را تقویت کنیم. اگر قرار است صادرات داشته و برون نگر هم باشیم که از فناوری و بهره وری به روز برخوردار شویم و در عین حال که مشغول جنگ اقتصادی هستیم از رقبای خود نیز عقب نمانیم، باید مدلی طراحی کنیم که در آن مدل درون زابودن رویکرد ما باشد. یعنی؛ باید تمام پتانسیل های داخلی کشور و دیگر ظرفیت ها را از بالقوه به بالفعل تبدیل کنیم.
نقش بخش خصوصی در تحقق اقتصاد مقاومتی چیست؟
بخش خصوصی سربازان خط مقدم اقتصاد مقاومتی هستند. اصولا مردم یعنی بخش خصوصی و هر جا مردم وارد عرصه شده اند، هدف مورد نظر محقق شده است. این است که برای تحقق اقتصاد مقاومتی باید روحیه جهادی را احیا کرد. وقتی مفهوم جهاد در اقتصاد وارد شد یعنی نیت، عقیده و عمل اقتصادی را باید با نگاه عبادتی انجام دهیم. بنا بر این نگاه، با تمام وجود و انگیزه در حوزه اقتصاد وارد می شویم. همان طور که پیشتر در دفاع از کشور بسیاری از مردم خود را جهادی در خدمت آرمان ها و ارزش های ایرانی و اسلامی قرار دادند، اکنون نیز لازم است با تمام ظرفیت وارد حوزه اقتصاد شوند. این هنر آن نسخه پیچان و مدیران است که چگونگی بسیج عمومی از خرد و کلان را برای رسیدن به اهداف اقتصادی به کار گیرند و هم به شکل سلبی و هم ایجابی عمل کنند. در سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی بندهای مهمی دارد از جمله این که اقتصاد باید مردم محور باشد یا این که باید درون زا و برون نگر باشد. این همان مساله ای است که در تجربیات سال های گذشته ما به دست آمده و بخش خصوصی نیز در پی همین روند است که اقتصاد با تکیه بر تولید صادرات محور، با افزایش توان داخلی و با ارتقای وضعیت اقتصادی در داخل کشور، نگاهی به بیرون هم داشته باشد. به عبارت دیگر موفقیت بخش خصوصی، عدالت اجتماعی، تولید داخلی، امنیت غذایی و دارویی و کالاهایی استراتژیک همه از اصول اقتصاد مقاومتی است. اقتصاد مقاومتی بدون بخش خصوصی پیاده شدنی نیست. شرایط به گونه ای است که این کار از عهده مردم و نه دولت برمی آید. این درحالی است که تقریبا تمام جدول مندلیف در ایران موجود است، اما ما از این منابع 20 درصد هم استفاده نکرده ایم. ما به لحاظ موقعیت جغرافیایی با 15 کشور همسایه هستیم که مناسب ترین مکان برای همکاری در سرمایه گذاری هستند و برای این همکاری ها نیروی انسانی فعالی داریم، اما به علت موانع متعددی که در فضای کسب و کار وجود دارد از این مزیت ها بهره برداری نکرده ایم.
بخش خصوصی بیشتر در کدام زمینه از ابلاغیه اقتصاد مقاومتی می تواند ایفای نقش کند؟
اصولا تحقق اقتصاد مقاومتی بدون حضور بخش خصوصی میسر نیست؛ چه در بخش داخلی که باید کار و تلاش و سرمایه گذاری صورت گیرد و چه در بخش خارجی که باید روابط اقتصادی با جهان محقق شود. این همان اصل درون زای برون نگر است که همه آن از عهده دولت برنمی آید، اما اگر بخواهم به طور اخص به مصداق اشاره کنم، باید بگویم اقتصاد مقاومتی که مد نظر مقام معظم رهبری است تنها با پرداختن به موضوع کشاورزی تحقق خواهد یافت. بندی از برنامه های اقتصادی مقاومتی تاکید بر امنیت غذایی دارد و بخش کشاورزی بهترین پتانسیل برای تحقق این بند است. به نظرم باید بخش خصوصی را به حضور هر چه بیشتر در کشاورزی ترغیب و تشویق کرد. باید سرمایه گذاری در این بخش افزایش یابد، فناوری کشت بهتر شود، سطح آموزش کشاورزان ارتقاء یابد، الگوهای مناسب کشت طراحی شود و... در کنار آن دولت نیز باید زمینه ورود سرمایه به بخش کشاورزی را تسهیل کند. وقتی امنیت غذایی محقق شود بسیاری از اهداف اقتصاد مقاومتی تحقق خواهد یافت.
بخش خصوصی اکنون کمتر و قبلا بیشتر از سیاستگذاری ها و نحوه دخالت دولت ها در اقتصاد گلایه داشت. دولت چه کمکی به بخش خصوصی برای پیشبرد اقتصاد مقاومتی می تواند بکند؟
به نظر بخش خصوصی دولت باید همیشه بستر ساز و زمینه ساز باشد نه مجری. تمام حرف ما در این مدت این است که چرا دولت اصرار دارد همه امور را خودش انجام دهد؟ چرا یک عزم جدی برای واگذاری تصدیگری دولت در اقتصاد وجود ندارد؟ به خاطر دارید رهبر معظم انقلاب چقدر از روند اجرای اصل 44 ناراضی بودند، چون اجرای خصوصی سازی به کاهش تصدیگری دولت و خروج آن از اقتصاد منجر نشد، بخش خصوصی واقعی را نیز تقویت نکرد. فقط سهام دولتی از این جیب به آن جیب شد و به طور ظاهری خصوصی سازی صورت گرفت. لذا اولین کمک دولت به بخش خصوصی پذیرش این است که کارهایی را که بخش خصوصی می تواند انجام دهد دولت انجام ندهد. از سوی دیگر دولت باید بکوشد فضای کسب و کار را اصلاح کند. یکی از این اصلاحات ضروری، سیستم بانکی است. این که بانک ها حیاط خلوتی داشته باشند و خود را رقیب بخش خصوصی بدانند، صحیح نیست؛ لذا همان گونه که قبلا هم گفته بودم به نظام بانکی هشدار می دهم تغییراتی در سیستم مدیریتش، چه در نحوه تعامل با مردم، چه مدیریت بین بانکی و عملیات بانکی و حتی مدیریت بانک مرکزی بدهد؛ چراکه اگر نظام بانکی خودش به فکر خودش نباشد، برایش فکری خواهند کرد و در این میان مدیران بانک خصوصی بیشتر باید مراقب باشند. متأسفانه در حال حاضر سیستم بانکی از ریل خارج شده و همه سرمایه گذاران اقتصادی را درگیر خود کرده است. لذا یکی از مهم ترین اولویت های دولت در زمینه کمک به بخش خصوصی در تحقق اقتصاد مقاومتی ساماندهی نظام بانکی است و باید در این خصوص بهترین تصمیم را بگیریم.
اتاق بازرگانی دراین باره چه خواهدکرد؟
اتاق بازرگانی به عنوان تشکلی که قسمت عمده بخش خصوصی فعال در اقتصاد کشور را نمایندگی می کند، از همان ابتدای اعلام ابلاغیه اقتصاد مقاومتی همکاری نزدیک با دولت را شروع کرده و گفت وگوها و مشاوره های متعددی در زمینه بهبود فضای کسب و کار و سایر چالش های موجود ارائه داده است. روش اتاق نقد صرف نیست، بلکه در برابر هر انتقادی که می کند، راه حل اجرایی آن را نیز ارائه می دهد. همان طور که بارها گفته شده تنها 30 درصد از مشکلات ما مربوط به تحریم ها و روابط بین المللی بوده است، در صورتی که 70 درصد دیگر آن به تدابیر و علمی کار کردن خود ما برمی گردد و راهبرد حل آن هم کار کردن با فرمولی به نام واقعیت نگری و آرمانگرایی بوده است. مشکل کنونی ما این است که در کشورمان مجتهد اقتصادی زیادی داشته ایم و اعمال نظرها به هر قیمت صورت می گرفت و حتی با مدل سعی و خطا تصمیم گیری های نهایی انجام می شد و توجهی هم به عواقب آن نمی شد، اما اکنون اتاق در کنار دولت قرار دارد و وظیفه خود می داند از دولت حمایت کرده و اگر هم جایی ایرادی می بیند بلافاصله تذکر دهد. به نظر من همکاری موثر اتاق و دولت بهترین اقدام صورت گرفته در شرایط حاضر است که جاده تحقق اقتصاد مقاومتی را صاف می کند. اکنون اگر به میزان تماس ها و گفت وگوهای دولت و بخش خصوصی نگاه کنید خواهید دید که چقدر افزایش یافته است این تماس ها واقعا منشا خیر برای کشور است و از درون آن هم برنامه بیرون می آید، هم روش ها اصلاح می شود و هم موانع موجود برطرف می شود. لذا من بسیار خوشبینم که نوع نگاه دولت به بخش خصوصی و همکاری این دو باعث تحقق بسیاری از اهداف اقتصاد مقاومتی بشود، به شرط آن که دولت به بسترسازی توجه بیشتری نشان داده و ضمنا برنامه عملیاتی خود را نیز هر چه زودتر ارائه دهد.
منبع: جام جم آنلاین
دیدگاه تان را بنویسید