دیپلماسی ایرانی: آیا تاکنون یک نامزد انتخابات ریاست جمهوری آمریکا مجمع عمومی حزبی را به آشوب کشیده است؟ آیا یک نامزد انتخاباتی هرگز به دنبال تحریک کردن کاندیدای دیگر بوده است؟ آیا باید به دلیگیت ها اجازه داده شود که در مجمع عمومی حزب مسلح باشند؟ آیا حامیان یک کاندیدا می توانند برای خرید آرای دلیگیت تلاش کنند؟ آیا تمام این ها می تواند در مجمع عمومی امسال حزب جمهوری خواه اتفاق بیفتد؟
شاید بعید به نظر برسد اما سوابقی (هر چند تائید نشده) از این تحولات وجود داشته است. در کمال تعجب، در سال ۱۹۱۲ زمانی که تئودور روزولت تلاش کرد تا نامزدی حزب را از چنگ ویلیام هووارد تفت خارج کند، نقشه های زیادی کشیده شد: از شورش مسلحانه گرفته تا چند تلاش (غیرمسلحانه) و شاید تطمیع و پرداخت رشوه.
روزولت با این که در سال ۱۹۰۸ هووارد تفت را جانشین مناسبی برای خود خوانده و در وصفش گفته بود «او دوست داشتنی ترین مردی است که می شناسد»، تصمیم گرفت که در سال ۱۹۱۲ بازنشستگی را کنار گذاشته و برای کسب نامزدی حزب جمهوری خواه در انتخابات ریاست جمهوری وارد میدان شود. تا آن زمان دلیگیت های مجمع ملی توسط رهبران احزاب انتخاب می شدند. اما روزولت وقتی متوجه شد که نمی تواند از عهده مردانی که کنترل تشکیلات حزب را در دست دارند برآید، به سراغ ایده جدیدی رفت: انتخابات مقدماتی.
شعار تبلیغاتی کارزار انتخاباتی روزولت این بود: «اجازه دهید مردم حکومت کنند.» در آن سال ۱۳ انتخابات مقدماتی وجود داشت. وقتی روزولت در ۹ انتخابات مقدماتی پیروز و ۷۰ درصد از دلیگیت های انتخابی را به دست آورد، ادعا کرد این حق را دارد که نامزد حزب جمهوری خواه در انتخابات ریاست جمهوری باشد. اما بیشتر آن دلیگیت ها بر اساس روش قدیمی انتخاب شده بودند. بنابراین وقتی که حامیان هووارد تفت از نفوذ او برای فشار بر دلیگیت ها استفاده کردند، روزولت ـ یا مردانی که برای او کار می کردند ـ به تاکتیک های خلاقانه تر و (البته) خشن تری روی آوردند. تاکتیک هایی که برخی از آنان را به صورت کمرنگی در رقابت های امروز انتخاباتی شاهد هستیم. از جمله وقتی که دونالد ترامپ به سی ان ان گفت: «فکر می کنم شورش خواهد شد.»
ترامپ گفته اگر رهبران حزب جمهوری خواه نامزدی وی را انکار کنند، زندگی مردم مختل خواهد شد. در شب پیش از برگزاری مجمع ملی حزب جمهوری خواه در ۱۹۱۲ نیز روزولت به برادرزاده اش گفته بود که حامیانش آماده شده اند تا در صورتی که رهبران حزب نامزدی وی را رد کردند، به استفاده از روش های خشن و ارعاب متوسل شوند. دلیگیت های او شامل مردانی بود که از نزاع های کافه ای استفاده می کردند. هنگامی که گردهمایی آغاز شد، مدیران روزولت محل برگزاری مجمع عمومی در شیکاگو را با کارگران سفیدپوست خشنی پر کردند که آماده بودند تا از صدا و حتی مشت های خود برای مبارزه استفاده کنند، افرادی که آماده بودند تا برای تحقق خواست خود، یعنی انتخاب روزولت به عنوان نماینده حزب جمهوری خواه در انتخابات، دست به هر کاری بزنند.
در یک برنامه از پیش طراحی شده توسط برخی از حامیان تندرو تر روزولت، قرار بود که هربرت هادلی، فرماندار میسوری و یکی از مدیران برنامه های انتخاباتی روزولت، با فریاد خواستار تجدیدنظر مجمع عمومی حزب شود. بر اساس این طرح، فریاد فرماندار میسوری در واقع علامتی به حامیان روزولت بود که تظاهرات اعتراضی گسترده خود را آغاز کنند، تظاهراتی که در نهایت با دخالت پلیس و احتمالا با خونریزی همراه می شد.
بر اساس این طرح، زمانی که پلیس در مقابل دوربین و نمایندگان رسانه ها به هواداران روزولت حمله می کرد، استراتژی حامیان روزولت خارج شدن از محل برگزاری گردهمایی و برگزاری مجمعی جداگانه بود، مجمعی که به ادعای آنان گردهمایی واقعی جمهوری خواهان بود. این تاکتیک موثری بود که حامیان روزولت می توانستند در مجمع عمومی حزب در میشیگان، واشنگتن و جاهای دیگر با موفقیت اجرا کنند.
اما برنامه هرگز اجرا نشد. فرماندار میسوری در لحظه آخر تصمیم گرفت که فریاد نزند و برای برگزاری تظاهرات علامتی ندهد. او بعد ها با یادآوری وقایع یک دهه قبل گفته بود، در لحظه آخر تصمیم گرفت تا یکجانبه استفاده از روش های خشن را متوقف کند چرا که حضور تعداد زیادی پلیس در مرکز برگزاری مجمع عمومی حزب، او را متقاعد کرده بود که احتمالا افراد زیادی کشته یا زخمی خواهند شد. به گفته او، حامیان روزولت در آن روز به دلیل اجرا نشدن نقشه بسیار ناراحت شده بودند. به طوری که هیرام جانسون، فرماندار کالیفرنیا و یکی از حامیان دو آتشه روزولت، هادلی را «بزدل» خوانده بود. جانسون حتی پیشنهاد داده بود که کنترل مجمع ملی را با استفاده از زور به دست گیرند.
امسال هم وقتی که یک کارزار آنلاین مبنی بر این که باید به دلیگیت ها اجازه داده شود (برای حفاظت از جان خود) مسلح وارد مجمع عمومی حزب در کلیولند شوند، نهادهای امنیتی و سرویس های مخفی به سرعت جلوی همه گیر شدن این کارزار را گرفتند و اعلام شد که تنها پلیس و نیروهای رسمی در این مراسم حق حمل اسلحه را دارند.
اما در جریان گردهمایی ملی حزب در ۱۹۱۲، اسلحه و مردان مسلح همه جا بودند. در یکی از این کارزارهای اولیه، نیروهای روزولت با استفاده از استراتژی های برگرفته از عصر «غرب وحشی» بیشتر دلیگیت های اوکلاهاما را با استفاده از اسلحه به دست آوردند. فرانکلین کنوکس، که بعد ها وزیر نیروی دریایی فرانکلین روزولت شد، آن روز ها را چنین توصیف می کند: حامیان روزولت تمام طول روز را تا چهار صبح درگیر یک مبارزه بزرگ بودند. یک مرد کشته و دو یا سه تن بیهوش شدند. به هریس، یکی از مردان هووارد تفت و رئیس مجمع ملی، گفته شده بود اگر تلاش کند تا از موقعیت خود (به نفع هووارد تفت) استفاده کند از سالن زنده بیرون نخواهد رفت.
در مورد رشوه نیز شرایط بهتر نبود. سی ان ان اخیرا به نقل از ترامپ گزارش داده که «خرید آرا غیرقانونی است، اما خرید آرای دلیگیت می تواند غیرقانونی نباشد.» این شبکه سپس به نقل از بری بنت، مشاور ارشد ترامپ آورده است: «خطوط مشخصی در این رابطه وجود دارد: ما قرار نیست که هیچ کار غیراخلاقی و غیرقانونی انجام دهیم.» اما این خطوط در سال ۱۹۱۲ چندان واضح نبودند.
گفته شده، برای این که روزولت نامزدی حزب را از هووارد تفت بگیرد، تقریبا ۵۰ دلیگیت مجبور شدند که جهت سیاسی خود را تغییر دهند. در آن زمان برخی دلیگیت ها اظهارنامه هایی را منتشر کردند که ادعا می کرد پیشنهاد دریافت بیش از هزار دلار (رشوه) را دریافت کرده اند. گفته می شد که این پیشنهاد توسط کارزار انتخاباتی روزولت داده شده بود؛ (هرچند شاید روزولت خود شخصا از این موضوع اطلاع نداشته و این عمل به نام وی انجام شده بود.)
در هر صورت بازی شطرنج روزولت نتیجه نداد و او مجمع عمومی حزب را برای تاسیس یک حزب جدید (حزب پیشرو) ترک کرد. حال که آمریکایی ها خود را برای یک رویارویی احتمالی دیگر در مجمع ملی آماده می کنند، حداقل می توانند آسوده خاطر باشند که آن دوران سخت و پرآشوب گذشته را پشت سر گذاشته و بر آن غلبه کرده اند. (دورانی که دوباره تکرار نخواهد شد.)
دیدگاه تان را بنویسید