نتایج جستجو :
-
روايت گرداني كه شب عمليات گم شد
صدای معاون گردان بود. آن طرف کانال را نگاه کردم. سیل با شدت می آمد طرفمان. باید می زدیم بیرون، خیلی ها بیرون آمدند. به…
-
برنامه "ماهعسل" دفاعمقدس هم میآيد
ما نميتوانيم يک برنامه داشته باشيم که چندين موضوع در آن مورد بحث قرار گيرد. بلکه هر موضوع از جمله فرهنگي، سياسي و…
-
ضدانقلاب از پیکر بیجان این شهید هم کینه داشت
زمانی که به آمبولانس رسیدند، تیرهای مستقیم دشمن به سمت من شلیک میشد هر طور بود آمبولانس را به راه انداختم، تیرهای…
-
پا منبری خردسال رهبری که فرمانده شجاعی شد
فراموش نمیکنم همین شهید «محمود کاوه» بچهای بود. پدرش دستش را میگرفت، او را به مسجدی که من آنجا صحبت میکردم و تفسیر…
-
سالروز شهادت سردار شهيد كاوه
او كه به همراه تعدادي از برادران پاسدار جهت آزادسازي شهر بوكان وارد كردستان شده بود، به دليل لياقتها و مهارتهايي كه…
-
ماجرای اعدام قسطی چه بود؟
اين نوشته خاطرات يكي از سربازان حضرت روح الله است كه از روزهاي سخت اسارتش و شكنجه هايي كه توسط منافقين شده است گفته كه…
-
عکس/ مزار عطرآگین شهدا در دانشگاهها
مزار عطر آگین شهدا در دانشگاه های تهران ، صنعتی شریف ، امیر کبیر و علم و صنعت میعادگاه عاشقان اباعبدالله (ع) و یادآور…
-
بازهم ضرب و شتم بسیجی ناهی از منکر
حسین تسلیم خانی از بسیجیان فعال و رزمندگان دوران دفاع مقدس روز یکشنبه در حین اجرای فریضه امر به معروف و نهی از منکر…
-
با خاطرات يك آزاده از اسارت تا آزادی
رفتم زير پتو و شروع كردم به استخراج لغات انگليسي. سه تا لغت پيدا كرده بودم كه نگهبان متوجه شد و به عربي به من…
-
درخواست يك آلمانی برای خدمت در راهيان نور
راهيان نور يك حركت عظيم با بازخورد فرهنگي عميق و والاست كه مبين حماسه و فداكاري جوانان ايران اسلامي است.
-
عکس متفاوت/ لحظاتی که در اسارت گذشت
در این مطلب تصاویری متفاوت خواهید دید از گذران لحظات اسارت شیران دربند.
-
تاخیر در پرداخت حقوق اسارت 47 هزار آزاده
امروز با گذشت حدود 22 سال از تصویب این قانون، آزادگان همچنان پیگیر حقوق قانونی خود هستند
-
فراموشی رزمندهای در کنج خرابهها + عکس
کوچه های پیچ در پیچ نورآباد را پشت سر می گذاریم؛ جایی شبیه ته خط یا ته کوچه به جایی می رسیم که قرار بود برسیم. خانه ای…
-
افطاری با طعم پودر لباسشويی!
در ماه مبارك رمضان بعثيها ساعت 5 بعداز ظهر «برنج» با آب بادمجان را با «گوشت» و «شوربا» براي افطار با هم ميدادند تا…
-
حر انقلاب؛از کاباره تا جبهه +تصاویر
کسی باور نمی کرد شاهرخ دیگر در بین ما نباشد. خیلی از بچه ها بلند بلند گریه می کردند. سید را هم برای مداوا فرستادیم…