انگیزه جالب آقای بازیگر برای بازی در نقش مامور امنیتی
عبدالرضا اکبری از «روز شیطان» و بازی در نقش یک مامور امنیتی میگوید.
جام جم: امروز سوم آذر سالروز ورود دیپلماتهای انگلستان به تهران پس از کودتای ۲۸ مرداد در سال ۱۳۳۲ است. انگلیسیها چند ماه بعد از این اتفاق وارد تهران شدند و سفارت آنها در همین خیابان فردوسی بازگشایی شد. روزی که آیت ا... کاشانی تجدید مناسبات ایران با انگلستان را یک ننگ تاریخی خواند و آن را عزای ملی اعلام کرد. مرور بعضی فیلمها که موضوعات استراتژیک و ملی را دستمایه درام سینمایی قرار دادهاند در چنین روزی خالی از لطف نیست. یکی از اینها فیلم «روز شیطان» ساخته بهروز افخمی است. فیلمی که البته با رویکردی معمایی و امنیتی ساخته شده و قصه اصلی آن برخورد با گروهی تروریستی است که با هدف انفجار اتمی وارد خاک ایران شدهاند. این فیلم در سال ۱۳۷۳ و با امکانات محدود آن زمان ساخته شده است که عبدالرضا اکبری در آن نقش یک مامور امنیتی را بازی میکند. به مناسبت این روز به سراغ او رفتیم و در ادامه گفت و گوی ما را با این بازیگر سینما و تلویزیون میخوانید. چگونه برای بازی در نقش مامور امنیتی در فیلم «روز شیطان» انتخاب شدید؟ من قبلتر از «روز شیطان» با بهروز افخمی آشنا بودم و پیش از آن ایشان برای یکی از نقشهای مکمل فیلم «عروس» هم از من دعوت به همکاری کرد. من حتی فیلمنامه فیلم «عروس» را در دفتر ایشان خواندم و با توجه به اینکه این فیلمنامه به قلم علیرضا داودنژاد بود و من با ایشان در فیلم «بی پناه» همکاری کرده بودم دلم میخواست که در این فیلم هم با دوستان کار کنم، چون میدانستم علیرضا داودنژاد و افخمی در نهایت کاری را انجام میدهند که مخاطب را جذب کند، اما به دلایل مختلف نتوانستم در فیلم «عروس» با آنها همکاری کنم. حتی در سریال «کوچک جنگلی» هم به دلیل اینکه مشغول همکاری با مرحوم داد در فیلم «کانیمانگا» بودم، نتوانستم با ایشان همکاری کنم تا رسید به فیلم. وقتی متن قوی فیلمنامه «روز شیطان» را خواندم جذب آن شدم. متن این فیلم در ژانر پلیسی-معمایی بسیار باکیفیت و قوی نگاشته شده بود و به همین دلیل بازی در آن را پذیرفتم.
بازی در نقش یک مامور امنیتی که مردم کموبیش با آنها آشنا هستند چه سختیهایی داشت؟ به هر حال احساساتی در این کاراکتر بود که من آن احساسات را دوست داشتم. مثل حس وطنپرستی یا این که او فکر میکرد در قبال جامعه خودش مسؤول است و باید برای مردم اش کاری انجام دهد. او به سبب شغلی که داشت، سعی میکرد از مردم و جامعهاش مراقبت کند. من معمولا نقشهایم را از دل فیلمنامهها پیدا و آنها را بازی میکنم. در «روز شیطان» هم علاوه بر حس تعهدی که در این نقش برایم جذاب بود، کار با خود بهروز افخمی هم دستاوردهای زیادی داشت. بهروز افخمی بسیار باهوش و باحوصله است. من هر سوالی که برایم پیش میآمد را با ایشان مطرح میکردم و با هم هماهنگ بودیم و پیش میرفتیم.
اگر باز هم چنین نقشی به شما پیشنهاد شود آن را بازی میکنید؟ به هر حال این افراد کسانی هستند که به سبب جنس شغلشان نباید خیلی دیده شوند، اما هستند و همین بودن در جایی که ضروری است نوعی احساس امنیت به مردم میدهد. اگر دوباره چنین نقشی را به من پیشنهاد دهند، بسته به اینکه این نقش چطور نوشته شده و عوامل و کارگردان فیلم چه کسانی هستند آن را میپذیرم.
کار در کدامیک از محلهایی که فیلمبرداری داشتید سختتر بود؟ ما در خیابان ها، خانهها و جاهای مختلفی فیلمبرداری داشتیم که همگی سختیهای خود را داشت. در ابتدای امر، ساخت و اجرای چنین دکورها و تامین لوکیشنهایی سخت بود. برای اجرای دکورها، نوع لباس پوشیدن، معاشرتها و حتی استفاده از واژگانی که در سخنان خود به کار میبردند از عکسها و فیلمهایی استفاده کردند که در نوع خود جالب بود.
از نتیجه و بازخوردهای فیلم تان راضی بودید؟ این کار با اینکه اتفاقات بسیاری در آن افتاد خیلی منسجم و خوب بود.
چه اتفاقاتی؟ از این جهت که ما فیلمبرداری «روز شیطان» را با فیلمبرداری نعمت حقیقی شروع کردیم و بسیار از ایشان آموختیم. بعد از آن هم مسائلی پیش آمد که ایشان نتوانستند کار را تا انتها دنبال کنند و آقای کلاری و پس از ایشان هم فیلمبرداران دیگری برای این فیلم آمدند. در واقع چند فیلمبردار در این فیلم کار کردند، اما با این وجود فیلم خیلی یکدست و خوب شد.
خاطرهای از زمان فیلمبرداری «روز شیطان» به یاد دارید؟ قطعا در یک فیلم معمایی-پلیسی موسیقی نقش بسیار تعیین کنندهای دارد که میتواند بیننده را جلو ببرد، اما برای «روز شیطان» موسیقیای ساخته نشد و با این وجود فیلم توانست مخاطب را درگیر خود کند. آنهم به دلیل ریتم و ضرب آهنگ خوبی بود که درون این کار نهفته بود.
به نظر شما چرا تعداد فیلمهای ملی که در سینمای ما ساخته میشود کم است؟ تمام فیلمهایی که در سینمای ما تولید میشود به نوعی ملی است. چون برآمده از دل این مملکت با مشکلات و فرهنگ خودمان است. فیلم ایرانی ایرانی است. چرا این تقسیم بندی را در بین فیلمهای ایرانی قائل میشوید؟ شاید بعضی از فیلمسازان قصور کنند و فیلم شان را منحصر به یک موضوع خاص کنند، اما این قاعده کلی نیست. چون در اکثر فیلمهای ما اشکال مختلف ایرانی بودن را میتوان دید.