محمد گلریز: مدام می‌پرسند چرا دیگر برای امام (ره) نمی‌خوانی؟

در آستانه بیست و نهمین سالگرد رحلت امام خمینی (ره) گفت‌و‌گویی با آقای‌محمد‌گلریز، خواننده اثر ماندگار «ای دریغا» ترتیب دادیم. گلریز که این روز‌ها کمتر از گذشته آثار انقلابی از او می‌شنویم دلیل این کم‌کاری خود را نبود حمایت مسوولان از موسیقی انقلابی دانست.

کد خبر : 823915

روزنامه صبح نو: در آستانه بیست و نهمین سالگرد رحلت امام خمینی (ره) گفت‌و‌گویی با آقای‌محمد‌گلریز، خواننده اثر ماندگار «ای دریغا» ترتیب دادیم. گلریز که این روز‌ها کمتر از گذشته آثار انقلابی از او می‌شنویم دلیل این کم‌کاری خود را نبود حمایت مسوولان از موسیقی انقلابی دانست.

بعد از رحلت حضرت امام؟ ره؟ از خدا خواستید و دعا کردید که اثری برای ایشان بخوانید. چه شد که این دعای شما مستجاب شد؟ روز رحلت امام؟ ره؟ از محل کارم بر می‌گشتم. اخبار رحلت و ناراحتی و حال و هوای آن در ذهنم بود و حال عجیبی هم در مردم بود. این مسأله به ذهنم آمد‌ای کاش بشود سرودی در این زمینه کار کنیم که تسکینی برای این درد مردم باشد. وقتی به منزل رسیدم از تالار وحدت با من تماس گرفتند و گفتند هر چه سریع‌تر خودتان را برسانید. به محض این که وارد اتاق آقای شکوهی شدم دیدم در حال اشک ریختن با تلفن صحبت می‌کند و شعری را زمزمه می‌کند. به من گفت که داشتم با آقای سبزواری صحبت می‌کردم و او داشت برای من به صورت بداهه شعرش را می‌خواند و من هم به صورت بداهه شعر را با ملودی می‌خواندم. در شرایطی که همه جا بسته و کل کشور تعطیل شده بود به سختی مجوز شعر را گرفتیم و آقای شکوهی آن زمان یک سینتی‌سایزر داشت و به من گفت که با همین کار را ضبط می‌کنیم. من هم در آن شرایط با یک صدای خسته کار را تمرین می‌کردم که خیلی آن خواندن‌هایم را دوست دارم، چون حس خوبی در صدایم بود. نهایتاً ضبط کار ساعت ۱۱ شب تمام شد و به اتفاق به تلویزیون رفتیم و کار را به تلویزیون دادیم. روز بعد در مراسم تشییع پیکر امام؟ ره؟ می‌دیدم که از رادیو‌ها و ... این آهنگ پخش می‌شود و مرهم و تسکینی بر زخم مردم است.

با توجه به این که شما اثر «غم فراق» را برای چهلمین روز درگذشت امام (ره) خوانده‌اید و آثاری مثل «نماز آخر» و «در سوگ خورشید» و «دلدادگان روی دوست» را برای سالگرد رحلت ایشان، باز هم تمایل دارید برای حضرت امام (ره) اثری بسازید؟ تاکنون بین ۱۰ تا ۱۵ اثر برای حضرت امام (ره) خوانده‌ام که همه از لحاظ شعر و نکات فنی کار‌های خیلی خوبی هستند که توسط اساتید مختلف ساخته شده‌اند. متأسفانه امروز به آثار ارزشی و انقلابی به‌رغم تمایل مردم پرداخته نمی‌شود. مدام از من می‌پرسند چرا دیگر برای امام (ره) نمی‌خوانید؟ چرا برای مدافعان حرم نمی‌خوانید؟ من خیلی علاقه‌مند هستم، اما سازمان‌های مربوطه حمایت نمی‌کنند. با این که خیلی به سراغشان رفتم‌ام رغبتی به این دست موضوعات ندارند. تا این که نهایتاً برای اثر صبح پیروزی دو، خودم دست به کار شدم که خیلی مورد توجه قرار گرفت. موضوعاتی مثل سوریه و مدافعان حرم خیلی جای کار دارد. شما تشییع جنازه شهید حججی را دیدید که چقدر در سطح کشور مورد توجه قرار گرفت. این موضوع هم خیلی جای پرداخت دارد. خیلی از این نوع اتفاقات در تاریخ انقلاب ما رخ داده که نه تنها مردم داخل کشور را بلکه خارج از مرز‌های این کشور را هم تحت تأثیر قرار می‌دهد. اما باید پرسید چرا مسوولان ما به این مسائل نمی‌پردازند؟

برای شهید حججی اثری نمی‌سازید؟ اتفاقاً پیشنهادی شده و در حال تلاش هستم تا اثری شایسته را برای این شهید عزیز بسازم.

کدام سازمان به شما پیشنهاد این کار را داده است؟ یک گروه مردمی و خودجوش است. در صورتی که سازمان‌های اصلی فرهنگی ما باید برای این دست مسائل قدم بردارند.

در ابتدای انقلاب فضای بسته‌ای نسبت به موسیقی داشتیم. اما امروز فضا برای تولید موسیقی بیش از حد باز است. به نظر شما چرا این اتفاقات افتاده است؟ امام؟ ره؟ می‌فرمودند که شیطان کاری ندارد که شما چه کسی هستید. هر که باشید شما را بازی می‌دهد. بعضی از مسوولان فرهنگی ما در مسأله موسیقی بازی خورده‌اند و خبر ندارند. متأسفانه ذائقه موسیقی مردم ما را عوض کرده‌اند. دشمنان ما در رأس‌شان آمریکا با جنگ سخت نتوانستند ملت ایران را شکست دهند. پس با جنگ نرم یعنی جنگ فرهنگی به سراغ ما آمده‌اند و میلیون‌ها دلار خرج می‌کنند و اعلام هم می‌کنند. یکی از ابعاد جنگ فرهنگی موسیقی است. در این زمینه خیلی تلاش و هزینه دارد می‌شود و ضربات زیادی به فرهنگ ما و موسیقی ما وارد شده است. وقتی تبلیغات در یک موضوعی زیاد شود و همه یکصدا یک حرف را بزنند موجب باور کردن آن حرف می‌شود. رهبری هم مدام این موضوع را تذکر می‌دهند و دلشان از این مسأله خون است و روزی گفتند که انسان خوابش نمی‌برد از اوضاع فرهنگی. در یکی از دیدارهایشان با شعرا آهنگ بانگ آزادی را زمزمه کردند و خاطره‌ای گفتند از این که می‌دیدند مردم در طول زندگی روزمره خود این کار را زمزمه می‌کنند و به شعرا گفتند باید این گونه شعر بگویید تا ماندگار شود و مردم زمزمه کنند. انواع برنامه‌های تلویزیونی و فعالیت‌های حمایتی امروز از خوانندگی می‌شود، اما متأسفانه در جهت ترویج موسیقی بی‌معنی و نامناسب. یعنی ما همه کارهایمان را باید رها کنیم و به ترویج این راه بپردازیم؟ یا این که دست‌هایی در کار است؟ در خیلی از این برنامه‌های پربیننده تلویزیون شما نمی‌بینید که یک چهره انقلابی را به‌عنوان مهمان بیاورند و از انقلاب با او صحبت کنند. سؤالات برنامه‌های امروز تلویزیون سؤالاتی از قبیل: عاشق شده‌ای؟ و این دست مسائل است. این برنامه‌ها ذائقه مردم را عوض کرده‌اند.

آیا راه‌حل در پرداختن به موسیقی انقلابی است؟ من نمی‌گویم تمام موسیقی ما درباره موضوعات انقلابی باشد. الان نسبت موسیقی‌های انقلابی به سایر موسیقی‌ها یک به صد است. این جا آمریکا نیست بلکه جمهوری اسلامی است و انقلابی در این کشور صورت گرفته است و ۹۸ درصد مردم به این راه آری گفته‌اند. بار‌ها پیشنهاد داده‌ام که بیاییم و فراخوانی شکل بدهیم و نیرو‌هایی را در این راستا تربیت کنیم. این کار را من به تنهایی انجام داده‌ام، اما با همکاری با نهاد‌ها و سازمان‌ها می‌توان خیلی گسترده‌تر انجام داد. خیل عظیمی از جمعیت مردم ما عاشق موسیقی انقلابی هستند و ما از این مسأله غافلیم. هنر جذاب است و امروز موسیقی یکی از تأثیرگذارترین هنرهاست. مسوولان فعلی با این شیوه‌های مدیریتی معلوم نیست به کجا می‌خواهند بروند. ما می‌گوییم تعادل برقرار شود و بخش عظیمی از جامعه نادیده گرفته نشود. بنده اثر «ای دریغا» را در تالار وحدت با ارکستر سمفونیک در سه شب اجرا کردم و باور نمی‌کنید چه جمعیتی آمد و چه استقبالی شد. جشنواره موسیقی فجر مصداق بارز جمله «به نام انقلاب و به کام دیگران» است و هر سال در این جشنواره حتی یک اثر موسیقی انقلابی دیده نمی‌شود. نه یک اثر درباره شخصیت‌های انقلاب می‌شنویم و نه خود انقلاب. تا صحبت از این مسأله می‌کنیم می‌گویند انقلاب دیگر زمانش گذشته است. در حالی که انقلابی‌گری زمانش نگذشته است. مقام معظم رهبری پاسخ این حرف را دادند. وقتی گفتند من انقلابی‌ام یعنی انقلاب تمام نشده است.

خاطره‌ای از حضور و اجرا‌های خودتان در جبهه در دوران دفاع مقدس برایمان بگویید: ما در همان صحنه‌های کارزار برنامه اجرا می‌کردیم. اولین بار تنهایی به جبهه رفتم و به بستان اعزام شدم. در همان روز نخست از من خواستند که برایشان بخوانم. من می‌گفتم برای کار دیگری به جبهه آمده‌ام. اما اصرار زیادی کردند و گفتند خیلی برای روحیه رزمندگان تأثیر دارد. کار به جایی رسید که موتوری را در اختیارم قرار دادند تا بتوانم به قسمت‌های مختلف بروم و برای رزمنده‌ها اجرا کنم. سعی می‌کردم اشعار مختلف حماسی را به صورت آوازی اجرا کنم. دفعات بعد از طرف ارشاد با ارکستر به جبهه رفتم. حضور ما در جبهه‌ها برای رزمنده‌ها بسیار مؤثر بود.

شعر حمید سبزواری که گلریز آهنگ دریغا را بر اساس آن خواند ببار از دیده، دامن دامن‌ای اشک که غم زد آتشم در خرمن‌ای اشک که بر این آتشم آبی فشانم چو خشکیدی تو در چشم من‌ای اشک دریغا‌ای دریغا‌ای دریغا خدایی سایه‌ای رفت از سَرِ ما به چه عشق تو را سودا کند دل که همتای تو را پیدا کند دل گلی با رنگ و بوی تو نبیند اگر صد چشم خود را وا کند دل دریغا‌ای دریغا‌ای دریغا خدایی سایه‌ای رفت از سر ما مگو روح خدا رفت از بَرِ ما که جان دامن کشید از پیکر ما خروش از خیل مشتاقان برآمد که حرف عشق رفت از دفتر ما دریغا‌ای دریغا‌ای دریغا خدایی سایه‌ای رفت از سر ما

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: