۳ پرده از اتفاقات زشت فوتبال در سایه بی اقتداری مدیران/ رسوایی در فوتبال بی اخلاق
این روزها بازار بازگشایی درب های ورزشگاه ها به روی زنان داغ است و هر از چند گاهی گروهی از فعالان در فضای مجازی به حمایت از حضور زنان در استادیوم های ورزشی، مطالبی را منتشر می کنند. اما اتفاقات پیش آمده در هفته گذشته بار دیگر نشان داد که فوتبال ایران هنوز شرایط لازم برای حضور بانوان در ورزشگاه ها را ندارد و تا زمانی که این نوع بی اخلاقی ها از هواداران گرفته تا در بین بازیکنان ادامه داشته باشد، حضور زنان در استادیوم ها نیز امکان پذیر نخواهد بود.
سرویس ورزشی فردا: هفته هجدهم رقابت های لیگ برتر فوتبال کشور طی روزهای پنج شنبه و جمعه هفته گذشته برگزار شد و آنچه پررنگ از متن بازی های این هفته به وضوح نمایان بود، حاشیه هایی بود که از زمین و هوا تا سکوهای تماشاگران را در بر گرفت و بر بی اخلاقی هایی دامن زد که به نوعی می توان از آن با عنوان روزهای رسوایی فوتبال یاد کرد.
این روزها بازار بازگشایی درب های ورزشگاه ها به روی زنان داغ است و هر از چند گاهی گروهی از فعالان در فضای مجازی به حمایت از حضور زنان در استادیوم های ورزشی، مطالبی را منتشر می کنند. اما اتفاقات پیش آمده در هفته گذشته بار دیگر نشان داد که فوتبال ایران هنوز شرایط لازم برای حضور بانوان در ورزشگاه ها را ندارد و تا زمانی که این نوع بی اخلاقی ها از هواداران گرفته تا در بین بازیکنان ادامه داشته باشد، حضور زنان در استادیوم ها نیز امکان پذیر نخواهد بود.
هنجار شکنی پرشورها در تبریز
جو این روزهای حاکم بر ورزشگاه ها به خصوص در فوتبال ایران مساعد نیست. بدون شک اگر یکبار هم برای تماشای یک مسابقه فوتبال وارد ورزشگاهی شده باشید، متوجه معضلات فرهنگی و اجتماعی موجود در ورزشگاه ها خواهید شد. هر چند که مسئولان ورزش و فوتبال این مسئله را نمی پذیرند و از عنوان پاک برای فوتبال یاد می کنند اما اگر آنها نیز یکبار به جای جلوس بر جایگاه ویژه استادیوم های ورزشی به جمع تماشاگران راه یابند، افتضاح موجود را به درستی درک خواهند کرد.
این بار اما اتفاقات رخ داده در ورزشگاه یادگار امام تبریز از یک سو و دیدار تیم های تراکتورسازی تبریز و پرسپولیس از سوی دیگر نشان داد که علاوه بر مشکلات فرهنگی و اجتماعی موجود در ورزشگاه ها، هنجارشکنی های جدیدی به فوتبال ایران راه یافته که جای تامل دارد. در این 2 مسابقه از جایگاه هواداران تراکتورسازی شعارها و مطالبی منتشر شد که حاوی نکات زشت و زننده بود. افرادی که زشتترین و بیشرمانهترین و وطنستیزترین شعارها را سر دهند و همسو با دشمنان این آب و خاک نام خلیج فارس را تحریف کنند و بر طبل جدایی بکوبند و کشورهای معلومالحال همسایه را با حنجرههای آلوده فریاد کنند، بدون شک به دنبال فضای پاک فوتبال نیستند.
این اتفاقات در حالی رخ داد که معلوم نیست مسئولان وزارت ورزش، فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ به چه دلیل و علتی به اتفاقات رخ داده ورود نمی کنند. این تنش به قدری گسترده و بزرگ بود که حالا قرار است تصمیمگیری درخصوص شعارهای غیراخلاقی و توهینآمیز تماشاگرنماها در دستور کار کمیته انضباطی قرار بگیرد و تصمیمات بازدارنده برای جلوگیری از تکرار هنجارشکنی تماشاگرنماها گرفته شود. براساس شنیدهها احتمال میرود تراکتورسازی از انجام یک بازی خانگی محروم شود اما قطعا این تصمیم کارساز نخواهد بود که اگر بود دیگر شاهد اتفاقات تلخ بازی پرسپولیس و تراکتورسازی و بازی چند روز پیش تراکتورسازی و استقلال نبودیم. محرومیتهایی از این دست نشان میدهد آنها بازدارندگی لازم را ندارند و باید فکری اساسی به حالشان کرد.
داورانی که به جان هم افتادند
به نظر میرسد هیچ چیز سر جای خودش نیست و این قشر به صورت زیر پوستی مشکلاتی دارند که اگر پوسته اصلی ماجراهای درونی برداشته شود جامعه فوتبال متوجه آشفته بازاری که راه افتاده خواهند شد. انگار هیچ کس از اتفاقاتی که میگذرد، راضی نیست. صحبت از اختلاف درونی داوران است که این بار با نامهنگاری و جوابیهها خودش را نشان داده. چندی پیش داوران تهرانی گلایهای داشتند و این گلایه را به صورت بیانیهای روی خروجی سایت یکی از خبرگزاریها گذاشتند و در نهایت هم غیاثی را بهعنوان یکی از مسوولان کمیته داوران خطاب قرار دادند. به نظر میرسد شکل گلایه داوران تهرانی بعضی از داوران شهرستانی را آزار داده و حالا آنها در قالب یک بیانیه گلایه دارند؛ گلایهها و ناراحتیهایی که جای تدبیر مسوولان کمیته داوران خالی است و فضای همدلی را به فضای نفاق و دودلی تبدیل کرده است.
با توجه به اینکه یک روز داوران تهرانی بیانیه میدهند و روز دیگر داوران شهرستانی پاسخ آنها را با بیانیه دیگری میدهند بهتر نیست مسوولان کمیته داوران درایت بیشتری به خرج داده و به جای حفظ میز مدیریت خود به فکر چاره باشند. حقیقت این است که اکثر داوران باتجربه به سن بازنشستگی رسیدهاند و از دنیای داوری خداحافظی کردهاند و امروز آنچه جامعه فوتبالی باید به آن عادت کند حضور داوران جوانی است که هم به لحاظ تجربه پایین هستند و هم به لحاظ جوانیشان چهره شناخته شدهای نیستند و این امکان وجود دارد که در هر بازی شاهد اعتراضهایی باشیم که دامنه آن حتی به درون جامعه داوری هم کشیده میشود و پایه یک اختلاف درونی میشود.
بزرگترها؛ شاخ در شاخ هم
دیدار تیم های پرسپولیس و نفت علاوه بر عدم حضور تماشاگران که موجب سردی و کسل کننده شدن مسابقه بود، یک حاشیه پررنگ تر از متن دیگر داشت. اواخر نیمه دوم مسابقه بود که روی یک صحنه 2 بازیکن نامدار فوتبال کشورمان با یکدیگر درگیری فیزیکی پیدا کرده و اتفاقاتی را رقم زدند که نه در شان 2 فوتبالیست نامدار فوتبال ایران بود و نه در شان لیگ برتر کشور.
محمد نصرتی که سال ها سابقه کاپیتانی تیم ملی فوتبال کشورمان را نیز بر عهده دارد با شجاع خلیل زاده مدافع با تجربه پرسپولیس درگیر شد و اگر وساطت سایر بازیکنان نبود، کار طرفین به زد و خورد نیز کشیده می شد. ماجرایی که هر چند شاید در فوتبال ایران تکراری و عادی باشد اما از 2 بازیکن با تجربه و نامدار فوتبال ایران انتظار می رفت تا در روزهای بی اخلاقی فوتبال، به نحوی رفتار می کردند که حداقل دست بازیکنان در ثبت بی اخلاق ترین روزهای فوتبال ایران به میان نیاید.
این روزها در فوتبال ایران جای یک اقتدار کم است. اقتداری که از یک سو بتواند سکوهای ورزشگاه ها را به بهترین شکل ممکن مدیریت کند و فضا را به سمت فوتبالی بودن بازگرداند و از سوی دیگر نیز جامعه داوری را جزو حقوق بگیران فدراسیون فوتبال نیز به شمار می روند، آرام سازد. بازیکنان هم جزو اهرم های اصلی اخلاق گرایی و بی اخلاقی در فوتبال هستند که توجیه درست و درمان آنها نیز می تواند فضای سکوهای ملتهب را نیز بهبود بخشد.