تعارفهای خوشمزهای که باید رد کنید
وقتی مادربزرگ همه را به خانهاش دعوت میکند و سفرهی خوشآبورنگی پهن میکند و از طرفی با مهربانی همه را به بیشتر غذا خوردن دعوت میکند، مقاومت کردن در برابر این شرایط بسیار مشکل میشود.
کد خبر :
713837
سرویس سبک زندگی فردا: «خاله دست شما درد نکنه من سیر شدم!» «نه عزیزم. بازم بخور. باید جون بگیری. خونهی من رژیم و از این جور چیزا تعطیله ها!» این مکالمه برای شما آشنا نیست؟ چند بار برایتان پیش آمده که به خودتان بیایید و ببینید که یک کفگیر برنج دیگر از طرف میزبان به بشقاب غذایتان اضافه شده و شما به خاطر رودربایستی باید آن را بخورید؟ تا به حال با این شرایط روبهرو شدهاید که در حال خوردن غذایی هستید که حتی زیاد آن را دوست هم ندارید، اما یک آشنا آن را به شما تعارف کرده است؟ در ادامه این مطلب را به نقل از سایت سپیده دانایی میخوانیم.
وقتی که کسی دارای اضافهوزن است، بیشتر اوقات ممکن است خودش را به خاطر نداشتن ارادهی کافی در مقاومت در برابر غذا سرزنش کند، اما یادتان باشد که بخشهای زیادی از رفتار ما انسانها را موقعیتهایی تعیین میکنند که ما کنترلی روی آنها نداریم. یکی از عواملی که روی توانایی شما برای کاهش وزن تأثیر قابلتوجهی میگذارد و معمولاً نادیده گرفته میشود، اهمیت فشار، اصرار و حتی صرفاً حضور دیگران است.
بسیاری از اوقات ما در شرایطی که قرار میگیریم که در آن دیگران در حال پرخوری هستند و یا اصلاً امکان پرخوری مهیاست. برای مثال وقتی مادربزرگ همه را به خانهاش دعوت میکند و سفرهی خوشآبورنگی پهن میکند و از طرفی با مهربانی همه را به بیشتر غذا خوردن دعوت میکند، مقاومت کردن در برابر این شرایط بسیار مشکل میشود. یا موقعیت دیگری را تصور کنید که در آن همکارتان برای خرید خانه یا تولد فرزندش شیرینی خامهای ناسالمی خریده است و اصرار دارد که شما هم حتماً باید از آن بخورید تا در شادیاش شریک باشید. اینها تنها دو مورد از شرایطی است که شما مجبور میشوید بدون
میل باطنی و صرفاً به دلیل فشار اجتماعی غذا بخورید.
البته متأسفانه داستان به همین سادگی هم نیست. گاهی اوقات حتی وقتی که فشاری از سمت دیگران هم نیست، ما خود را موظف میدانیم که با آنها همراهی کنیم. برای مثال بسیاری از افراد اعتقاد دارند که تا وقتی میهمان آنها مشغول غذا خوردن است، آنها نیز باید غذا بخورند تا میهمان احساس ناراحتی نکند. یا بسیاری از جمعها را فقط با پرخوری مرتبط میدانند و گویا یک قانون نانوشته دارند که میگوید، در این شرایط پرخوری اشکالی ندارد.
البته علاوه بر باورهایی که ما دربارهی پرخوری کردن در حضور دیگران داریم، باید این نکته را یادآوری کنم که «مغز عاشق خوردن» ما، حساسیت زیادی نسبت به نشانههای مرتبط با غذا دارد و همین موضوع به پرخوریاش دامن میزند. برای مثال مغز ما یک قابلیت فوقالعاده دارد که ناشی از وجود نورونهایی به نام «نورونهای آینهای» است. این نورونها میتوانند اتفاقاتی را که برای دیگری میافتد، در مغز ما شبیهسازی کنند. بنابراین وقتی که شما کسی را میبینید که دارد با لذت تمام غذا میخورد، مغز شما حالات او را شبیهسازی میکند و همین موضوع باعث میشود که شما احساس ولع
بیشتری برای غذا خوردن داشته باشید. به همین دلیل است که بعضیها معتقدند که غذا خوردن با آدمهای پرخور، لذتبخشتر است.
به طور خلاصه میخواهم روی دو نکته تأکید کنم:
یک. قبل از این که خودتان را برای نداشتن کنترل کافی روی رفتار خوردنتان سرزنش کنید، به خاطر داشته باشید که بیشتر از آنچه فکر میکنید، تحت تأثیر محیط هستید. این به معنای آن نیست که شما نمیتوانید کاری برای کم کردن این تأثیر روی خودتان انجام بدهید. بلکه صرفاً به این معناست که یاد بگیرید، خودتان را سرزنش نکنید.
دو. تغییر همیشه از مشاهده شروع میشود. خودتان را در موقعیتهای اجتماعی مختلف زیرنظر بگیرید و ببینید که نقاط ضعف شما کجاست و در چه شرایط اجتماعی بیشتر برای پرخوری ولع دارید.