يك تيم معمولی؛ نتيجهای قابل قبول/ لوزانو از تيم ملی میرود؟
تيم ملي واليبال ايران در ريو براي اولين بار المپيكي شد. پنجاه و دو سال بعد از ورود اين رشته به المپيك، واليبال هم بالاخره پايش به اين رويداد بزرگ باز شد.
کد خبر :
561400
سرویس ورزشی فردا: نتيجه اي كه واليبال ايران در ريو بدست آورد، در ظاهر ارزشمند و قابل قبول بود. عنوان پنجمي مشترك و بدست آوردن دو برد در نخستين حضور، روي كاغذ علمكرد نا اميد كننده اي به نظر نمي رسد و نيست اما نگاهي كوتاه به بازي هاي تيم ايران و حريفاني كه برابرشان به پيروزي رسيديم، كمتر كسي از اهالي واليبال را آن طور كه بايد و شايد راضي نگه مي دارد.
تيم ملي واليبال ايران در ريو براي اولين بار المپيكي شد. پنجاه و دو سال بعد از ورود اين رشته به المپيك، واليبال هم بالاخره پايش به اين رويداد بزرگ باز شد و حضور در معتبرترين تورنمنت دنياي توپ و تور را تجربه كرد. تجربه اي گرانبها كه نسل كنوني واليبال ايران، كمبود آن را بيش از هرچيز در خود حس مي كرد و سال هاي سال در پس تمام موفقيت ها و برد هاي شيرين، در آرزوي رسيدن به آن بود. با اين حال المپيك در عملكرد تيم و بازيكنان آن چيزي نشد كه انتظارش را داشتيم.
تيم ايران در المپيك حساس ترين ديدارش را همان ابتدا برگزار كرد و به مصاف شاگردان ولاسكوي بزرگ در تيم آرژانتين رفت. آرژانتيني كه با مربي گري ولاسكو چهره ديگري پيدا كرده بود و در قامت يك تيم مدعي در مرحله گروهي حاضر شد و شايد اگر در يك چهارم نهايي به برزيل نمي خورد، مي توانست به نيمه نهايي هم برسد. با اين حال باخت به آرژانتين معادلات را براي تيم ايران تغيير داد و بار روحي منفي را هم به تيم تزريق كرد.
تيم ايران در اين تورنمنت حتي يك بازي كامل هم آن طوري كه انتظارش را داشتيم نبود. تنها از ست دوم تا پنجم بازي با لهستان بود كه همان تيم هميشگي و با انگيزه را ديديم. همان بازي كه تا يك قدمي پيروزي در آن پيش رفتيم و تنها يك اسپك يا يك دفاع كم آورديم و بازنده شديم. در ساير ديدارها تيم ايران خيلي معمولي و گاهي هم بسيار پايين تر از حد انتظار ظاهر شد و شايد اگر دو تيم مصر و كوبا همگروه هايش نبودند، از مرحله گروهي هم صعود نمي كرديم و نتيجه مان به يك ناكامي صرف تبديل مي شد.
شروع با حاشيه
تيم ايران ريو را با حاشيه آغاز كرد. غيبت سه بازيكن اصلي ايران يعني معروف، موسوي و محمودي در مراسم رژه و انتشار عكسي در حال استراحت در هتل در زمان اجراي مراسم، جنجال بزرگي به راه انداخت و تيم را در آستانه بازي با آرژانتين به حاشيه برد. در متن آن ماجرا امير خوش خبر هم حضور داشت كه صحبت هاي ملي پوشان چند ساعت قبل از نرفتنشان به رژه، عدم رسيدن لباس مناسب براي او را دليل اين كار عنوان كرده بود. خوش خبر حالا بعد از بازگشت از ريو درباره اين اتفاق توضيح مي دهد و توپ را در زمين بازيكنان مي اندازد:" به دلیل اندازه نبود لباس نم نمیتوانستم در افتتاحیه حاضر باشم. زمانی که
بازیکنان آماده رفتن به افتتاحیه شدند از من پیگیری کردند که چرا من همراه آنها نمیآیم. در ابتدا به آن ها گفتم که به زودی به مراسم میآیم اما بعد برای آنها توضیح دادم که لباس مناسب برای حضور من در افتتاحیه وجود ندارد.. اشتباهی که چند تن از بازیکنان والیبال انجام دادند این بود که عکس خودشان را در صفحههای مجازی گذاشتند و فکر میکنم همین موضوع شرایط را کمی به هم ریخت. من اصلاً صلاح نمیدانستم که آنها در این موضوع دخالت کنند چرا که المپیک جای چنین بحثهایی نیست. حتی لوزانو در صحبتهایی که درباره لباس صورت گرفته بود گفت که ما مدل نیستیم و در برابر هدفی که
پیش رو داریم این مسائل ناچیز است. از موضوع و حاشیه به وجود آمده من بسیار ناراحت شدم و مخالف دخالت بچهها بودم و حتی با آنها برخورد هم کردم."
جايگاه لوزانو متزلزل شد
لوزانو اگرچه زمان زيادي براي آماده كردن تيمش براي ريو در اختيار نداشت اما به هيچ وجه رد پاي او را در تيمي كه به ميدان مي فرستاد نديديم. تيم ايران در ريو نه شادابي و انگيزه زمان ولاسكو را داشت و نه بي رمقي و از هم گسيختگي زمان كواچ را. در يك جمله مي شود گفت كه لوزانوي با تجربه و كاركشته، در بهترين حالت يك تيم معمولي را راهي ريو كرد. تيمي كه در آن خبري از شگفتي نبود و بازيكنان بجز همان چند ست بازي برابر لهستان، چيز خاصي از خودشان نشان ندادند.
سرپرست تيم ملي هم اين نكته را به نوعي تاييد مي كند و مي گويد اين مربي بزرگ اگرچه دربخش هاي فني مشكل خاصي نداشته اما نتوانسته انگيزه لازم را به تيم تزريق و آن را مديريت كند:" لوزانو مربی با دانشی بود و در بحث مربوط به والیبال نقصی را در کار او ندیدم. اما در بحث مدیریت کمی مشکل داشت. البته این را باید بگویم که او مدرس روانشناسی است و نمیتواند ناپخته عمل کند ولی این مربی مدت زمان بسیار کمی را کنار بازیکنان بود و حتی قرارداد طولانیای نیز نداشت که بتواند خیلی راحت تغییرات را در تیمش اجرا کند. اما در کل باید بگویم که لوزانو به مانند ولاسکو نتوانست بازيكنان و تيمش
را مديريت كند که اگر این موضوع وجود داشت ما بهتر از این عمل میکردیم."
بي انگيزگي در نسل طلايي
پيش از المپيك و همين روزهاي اندك بعد از اين رويداد بزرگ بارها شنيده ايم كه ستاره هاي تيم از دوري از تيم ملي و خداحافظي صحبت مي كنند. آن هم در سنيني كه اغلب به اوج پختگي رسيده اند. اين تصميم نشان از نوعي واليبال زدگي و ضد البته بي انگيزگي در بين اين بازيكنان است. چرا بازيكني مثل شهرام محمودي در 28 سالگي بايد از خداحافظي صحبت كند و يا محمد موسوي كه بدون شك يكي از بهترين سرعتي زن هاي حال حاضر دنياست بخواهد از تيم كنار برود؟ چيزي جز نبود انگيزه كافي براي رسيدن به موفقيت هاي بزرگ مي تواند دليل آن باشد؟
خوش خبر در اين باره نيز مي گويد:" بازیکنانی که اعلام کرده بودند بعد از المپیک از تیم ملی خداحافظی میکنند اصلاً فرصت رسیدگی به این موضوع را نداشتند اما آنها در زمان برگزاری بازیها و قبل از آن با من مشورت کردند و اعلام کردند که میخواهیم از تیم ملی برویم. من به آنها گفتم که بسیاری از شماها از نظر شرایط بدنی مشکلی ندارید اما اگر فکر میکنید انگیزه لازم برای ادامه کار را ندارید این موضوع بسیار خطرناکی است که بهتر است تصمیم خود را عملی کنید. اگر بازیکن از موفقیتهای به دست آمده ارضا شود این بسیار خطرناک است و میتواند به نحوه بازی او صدمه بزند."