بوی الرحمن فوتبال می آید/ بوقچی هایی که فقط برای پول می نوازند
در طول سال های گذشته نیز فوتبال ایران از این دست افراد ضربات بسیاری دیده و امروز می توان بخش اعظمی از خالی شدن سکوهای ورزشگاه ها را منوط به حضور همین قلچماق های پرادعا دانست. افرادی که فقط یاد گرفته اند باد در گلو انداخته و پولی را به جیب بزنند و علیه یک نفر شعار داده و فحاشی کنند.
کد خبر :
452678
سرویس ورزشی « فردا »-امیر قربانی- در کشور ما هر کس به شیوه ای به دنبال کسب رزق و روزی و درآمد برای خود و خانواده است. یکی مدیر، دیگری کارمند، یکی کارگر و دیگری دارای شغل آزاد. برخی دادزن می شوند و در این بین گروهی نیز یک شغل جدید برای خود دست و پا کرده اند به نام بوقچی گری.! در تمام این مشاغل وقتی مسئله شرافت به میان می آید، هر کاری که داشته باشی برایت شریف است. در همین بوقچی گری هم هستند انسان هایی که با شرافت کسب روزی می کنند اما ماجرای بعضی از این آدم ها متفاوت است. بوقچی ها پدیده های نوین فوتبال ایران هستند که با نام لیدر خود را خطاب می کنند و در طول سال های اخیر
جای خود در فوتبال ایران سفت کرده اند. در مسیر لیدرپروری البته مدیران، مربیان، بازیکنان و روسای بسیاری از باشگاه های ورزشی بوده اند که با تحرکات خود، لیدرهای فوتبال را به سمت لمپنیسم سوق دادند و گروهی لیدرها را خریدند تا به نفع خود یا ضرر دیگران فحاشی کرده و داد و فریاد راه بیندازند. در طول سال های گذشته نیز فوتبال ایران از این دست افراد ضربات بسیاری دیده و امروز می توان بخش اعظمی از خالی شدن سکوهای ورزشگاه ها را منوط به حضور همین قلچماق های پرادعا دانست. افرادی که فقط یاد گرفته اند باد در گلو انداخته و پولی را به جیب بزنند و علیه یک نفر شعار داده و فحاشی کنند.
این در حالی است که تماشاگران فوتبال در ایران یکی از اصلی ترین عناصر پیشرفت این ورزش در سال های متمادی بوده اند که با حضور در ورزشگاه ها همواره به عنوان یاری دهنده باشگاه ها و تیم ملی به حساب آمده اند. این عنصر گران بها که کشورهای عربی حوزه خلیج فارس حسرت در اختیار داشتن نیمی از آن را دارند همواره در سرما و گرما باعث تهییج فوتبال کشور شده است. این در حالی است که کشوری چون امارات که همه ساله میلیاردها تومان خرج فوتبال می کند از این نعمت بی بهره مانده و اگر قادر بود تماشاگر را نیز به عنوان لژیونر به خدمت گیرد، از این کار چشم پوشی نمی کرد. در این بین پدیده ای که تا
همین چند سال پیش شیپورچی و بوقچی نامیده می شد و امروز به دلیل بالارفتن کلاس کار آنها، لیدر نامیده می شود سبب شد تا رنگ و بوی سکوها تغییر کرده و به سود یا ضرر برخی افراد گرایش پیدا کند. مدیریت باشگاه ها از وجود چنین افرادی بیش از همه سود می برند. چراکه در ازای پرداخت حقوق و یا پاداش و مزایا مورد تشویق قرار می گیرند و در هنگام ناکامی ها به وسیله همین لیدر ها از شعارهای مخرب تماشاگران جلوگیری می کنند. در گذشته اما لیدرها به اندازه امروز مورد توجه مدیران باشگاه ها قرار نداشتند. تا همین چند سال پیش این دسته از افراد بدون هیچ چشم داشتی به ورزشگاه ها آمده و هر کس که زور
بیشتری داشت جایگاه را در تسخیر خود و اطرافیان قرار می داد. لیدرها معمولا از لحاظ توقعات مالی به دسته های مختلفی تقسیم می شوند و مدیران آن دسته ای که توقع کم تری نسبت به سایرین دارن را بیشتر می پسندند. برخی از لیدرها نیز در همین حد که می توانند همراه بازیکنان سر میز صبحانه و ناهار و شام بنشینند خوشحال می شوند توقع دیگری از باشگاه ندارند. این دسته از افراد در اختیار مدیران و مربیان هستند و هر آن چه که آنان بخواهند انجام می دهند. برخی اوقات نیز لیدرها در نقش یک دلال حاضر می شوند و بازیکنانی را به باشگاه ها معرفی می کنند. این در حالی است که اگر این بازیکن مورد تایید
مربی تیم قرار نگیرد پرونده تخریب آن مربی امضا می شود. پایشان به شهرستان ها هم باز شد در گذشته ماجرای لیدری و لمپن پروری روی سکوها فقط معطوف به تهران و سرخابی های پایتخت بود اما امروزه شرایط و اوضاع باشگاهی مانند سپاهان اصفهان نشان می دهد که بوقچی ها پای خود را از گلیم درازتر کرده و قصد ریشه کن کردن اخلاق از فوتبال را دارند. این روزها حسین فرکی به خاطر هیچ، توسط عدهای معدود در اصفهان مورد عتاب قرار میگیرد. مرد بااخلاق و مودب فوتبال ایران با آن خصوصیات اخلاقی خاص خودش روزگاری در اهواز سرش را شکستند و حالا در اصفهان اتفاقی به مراتب بدتر رخ داده و در حالی که
مدعی قهرمانی است دلش را شکستند. موضوعی که بار دیگر از روی سکوها و از سمت بوقچی ها و لیدرهایی خط گرفته می شود که تبر در دست گرفته و قصد دارند ریشه این ورزش را از تیشه بزنند. حال و روز فوتبال ایران خوب نیست؛ این را می توان از کاهش تعداد تماشاگران در بازی های باشگاهی و ملی، از وضع و اوضاع باشگاه ها و از روند نزولی بازیکنان فهمید. این روزها مردان با اخلاق فوتبال ایران که از بعد فنی نیز یک تیم را در رده دوم و در کورس قهرمانی قرار داده اند نیز از سکوها صدای حیاکن...رهاکن می شوند. حالا به نظر می رسد که اگر همین تعداد انگشت شمار مردان پاک فوتبال ایران هم از این ورزش زده
شوند، دیگر باید فاتحه فوتبال را در این مملکت خواند.