پایان ماراتن برای رسیدن به صندلی ریاست
این روزها که دولت در حال به اتمام رسیدن است، به نظر می رسد آخرین روزهای وزیر ورزش و رئیس کمیته ملی المپیک در ورزش هم فرا رسیده است.
مشرق: ابهام از آن روزی آغاز شد که انتخابات کمیته ملی المپیک به تاخیر افتاد. حدود یک سال قبل بود که به ناگاه اعلام شد اساسنامه این مجموعه در حال بازنویسی است؛ موضوعی که ورزش را دچار بهت عجیبی کرد و آغازگر اتفاقاتی که هنوز دامنه دار است و پر حادثه. در آن روزها اعلام شد که نشست جهانی کپنهاک منجر به خواستی مبنی بر اصلاح اساسنامه شده؛ اما کسی نمی دانست این تصمیم متاثر از کدام نامه یا بخش نامه کمیته بین المللی است. از اجلاس کپنهاک نیز خبری منتشر نشد تا به یک باره انتخابات به تاخیر افتد که موجی از انتقاد را در پی داشت؛ اما چنین شد تا امروز که شاهد درج اخبار و ناگفته هایی هستیم که موجب حیرت بسیاری شده؛ البته چنین برنامه هایی همواره با ثمرات مثبتی نیز همراه بوده است.
"به هر قیمتی باید انتخابات برگزار شود. اساسنامه را هم به هر شکلی که می خواهند، تغییر دهید. اصلا اگر اصرار دارند، برویم زیر نظر عراق؛ اما انتخابات را برگزار کنیم ..." اینها را یکی از مسئولان بلند پایه ورزش در نشستی مطرح کرد که حتی با واکنش منفی برخی حاضران روبرو شد. این در حالی بود که دستگاه ورزش از مقاومت برابر نهادهای بین المللی سخن می گفت و از ایستادگی؛ اما به یک باره همه چیز عوض شد. در این بین، تعلیق چند فدراسیون در سال گذشته نیز با مواضع تند محمد عباسی، وزیر ورزش و جوانان همراه بود؛ اما در پایان به شکلی شد که تمام شروط نهادهای خارجی قبول شد و اساسنامه ها نیز به خواست آنها اصلاح شد. کار بدانجا رسید که در یکی از نشست های برگزار شده در خارج از ایران با مسئولان یک نهاد بین المللی، مسئول ایرانی که در رسانه ها خود را نماد استقلال و مخالفت با خارجی ها می دانست، دستش را بالا برده و عنوان می کند که "ما تسلیمیم. هر چه می خواهید انجام دهید"! در حقیقت، کار به جایی می رسد که پس از یک سال تاخیر در برگزاری انتخابات به شکلی مهندسی شده و با بهانه اصلاح اساسنامه، تمام تلاش ها صورت می گیرد تا به هر شکلی مجمع عمومی کمیته ملی المپیک برگزار شود تا برخی که با توجه به انتخابات ریاست جمهوری، تداوم حضور خود در ورزش را منتفی می دانند، پستی برای سال های آینده فراهم کنند؛ اما قصه به همین جا ختم نمی شود. در واقع، این ماجرا با سناریوی آنها پیش نمی رود.
" کمیته بین المللی المپیک نامه های صریح و واضح برای مسئولان ورزش ایران ارسال کرد تا مشکلات برطرف شود. ما اجازه ندادیم انتخابات برگزار شود چون مشکلاتی وجود داشت. امیدوارم این مشکلات با توجه به روی کار آمدن دولت جدید دیگر وجود نداشته باشد. ما نگران بودیم و نگرانی خود را در نامههایمان نشان دادیم ..." اینها جملاتی بود که شیخ احمد فهد الصباح (رئیس شورای المپیک آسیا) بر زبان آورد که به معنای امکان برگزاری انتخابات در زمانی دیگر بود. در حقیقت، آنها با استناد به موضوع اساسنامه که دستاویز ماه های اخیر جریان خاصی در ورزش بود، امیدهایشان را ناامید کردند و از برگزاری آن در آینده ای نه چندان نزدیک گفتند. واکنش ها به سخنان مرد همه کاره ورزش آسیا حکایت از آن داشت که درها به سوی مردانی که روزهای بدی را برای ورزش کشور رقم زدند، بسته شده است. البته، نامه کمیته بین المللی نیز پایان این بازی بود که خواستار تعویق انتخابات تا تائید اساسنامه جدید بود که به معنای زمانی بیش از دو ماه است. واکنش عباسی به نامه کمیته بین المللی المپیک جالب است: "اینکه چیز خاصی نیست چون انتخابات باید یک سال پیش برگزار میشد. ربطی به این اساسنامه ندارد و ارتباطی هم با یکدیگر نداشت. انتخابات باید یک سال پیش برگزار میشد. اساسنامه هم یک سال همینجوری معطل مانده است، حالا انشاءالله امیدواریم طبق قواعد عمل کنند که مشکلی پیش نیاید. بهتر است که انتخابات طبق همان تاریخ قبلی اعلام شود." این جملات دلالت از این دارد که او نیز به این نتیجه رسیده که کار از کار گذشته است. × زنگ ها برای که به صدا در آمد؟ در چنین شرایطی است که بایستی منتظر بود تا انتخابات در دولت جدید برگزار شود که اتفاقی مبارک برای ورزش کشور است. از این پس وزارت ورزش و کمیته المپیک، به شکلی هماهنگ و همراه می توانند طی مسیر کرده و از اختلافاتی که همواره برابر این دو بوده، خبری نباشد. اما تمام ماجرا این نیست و بایستی فرصتی باشد تا ابهامات مربوط به دو سال اخیر نیز پاسخی در خور پیدا کند. این روزها جامعه ورزش از خود می پرسد که چرا اساسنامه کمیته المپیک تغییر کرد؟ چه کسانی چنین هزینه و وقتی را از ورزش کشور گرفتند و ثمره کار آنها چیست؟ چرا واقعیت های اجلاس کپنهاک به اطلاع اهالی و متخصصان رسیده نشد؟ پشت پرده رایزنی ها و جلسات بین المللی چه بود که یک روز از مخالفت با آنها سخن رانده می شد و یک روز از موافقت؟ چه کسی یا کسانی این تاخیر و حواشی آن را مهندسی کردند و چرا؟ چرا هیئت اجرایی کمیته (به غیر از محمود خسروی وفا که یک تنه مقابل این تخلف بزرگ ایستاد) در قبال این موارد سکوت کردند و حرفی نزدند؟ و ... ده ها سوال بی جواب دیگر که ذهن ها را به نتایج خوبی رهنمون نمی کند. تنها نکته مثبت، جدایی مردانی است که روزهای تلخی را برای ورزش رقم زدند ...