تب لاغری به سینمای ایران رسید
لاغری داودنژاد آنقدر سریع و غیرمنتظره بود که خیلی ها برایش حرف درآوردند و شایعه کردند معتاد شده است. اما خودش در گفتگویی که همان زمان انجام داد، گفت: «به خدا من سیگار هم نمیکشم. دو سال زحمت کشیدم تا به این وضع برسم. این شایعه باعث نگرانی خانواده هم شد، آنقدر که میخواهند از من آزمایش اعتیاد بگیرند!»
مهر: اولین باری که رضا داودنژاد بعد از رژیم سفت و سختش در تلویزیون دیده شد، تقریبا هیچ رسانه ای نبود که ساده از کنار این قضیه بگذرد. همه کسانی که چهره جدید داودنژاد را در سریال فراموشی دیده بودند، می خواستند رمز این کاهش وزن سریع و ضربتی را بدانند و داودنژاد در پاسخ به سوال تکراری چطور لاغر شدی تمام خبرنگاران می گفت: «با رژیم غذایی و ورزش سخت». داودنژاد می گفت که مدت ها تحت نظر متخصص تغذیه بوده و توانسته در مدت دو سال 70 کیلو وزن کم کند؛ اما عمر درخشش داودنژاد با ظاهر جدیدش زیاد طولانی نبود. تنها چند ماه بعد از رونمایی از ورژن لاغر داودنژاد، خبر بستری شدن او در بیمارستان لاله منتشر شد. داودنژاد 26فروردین ماه به خاطر ضعف ناشی از رژیم سنگین غذایی راهی بیمارستان شد و دو هفته بعد، مسئولان بیمارستان خبر دادند که کبدش آسیب دیده و نیاز به پیوند کبد دارد. لاغری داودنژاد آنقدر سریع و غیرمنتظره بود که خیلی ها برایش حرف درآوردند و شایعه کردند معتاد شده است. اما خودش در گفتگویی که همان زمان انجام داد، گفت: «به خدا من سیگار هم نمیکشم. دو سال زحمت کشیدم تا به این وضع برسم. این شایعه باعث نگرانی خانواده هم شد، آنقدر که میخواهند از من آزمایش اعتیاد بگیرند!» به جز رژیم غذایی و ورزش سخت، شایعاتی هم درباره جراحی معده داودنژاد به گوش رسید که البته نه خود او، نه خانواده اش در این باره صحبتی نکرده اند. با این حال زحمتی که داودنژاد برای لاغر شدن کشید، آنقدرها هم اصولی و به جا نبود. پدرش، علیرضا داودنژاد می گوید: «تمام این اتفاقات ناشی از رژیم نادرستی است که رضا ظرف این یک سال گرفت. او به دستورات پزشک متخصصاش گوش نکرد و بیش از حد لازم وزن کم کرد.» لاغری به ضرب قرص و جراحی همین هفته قبل بود که مجله دنیای لاغری، تصویر زن جوانی را روی جلد برد که با شلواری 3برابر بزرگتر از سایز خودش عکس گرفته بود و با اعتماد به نفس رو به دوربین لبخند می زد؛ هریت جنکینز 25 ساله کسی بود که در 18ماه حدود 94 کیلو وزن کم کرده بود و توانسته بود لقب اسطوره لاغری سال 2011 میلادی را نصیب خود کند. مجله دنیای لاغری، نوشته بود که هریت با رژیم غذایی، ورزش سخت و بالون معده توانست وزنش را از 156 کیلوگرم به حدود 60کیلوگرم برساند. هریت شاید یکی از خوش شانس ترین چاق هایی باشد که توانسته بدون عوارض جراحی و رژیم به وزن ایده آلش برسد اما کمتر پیش می آید بیمارانی که برای کاهش سریع و تضمینی وزن شان به عمل جراحی یا مصرف قرص و دارو رو می آورند، از این همه فشار ناگهانی برای کاهش وزن جان سالم به در ببرند. جراحی بای پس معده یکی از پرطرفدارترین راه هایی است که به دنیای لاغری بدون زحمت، میانبر می زند. روشی که در تب تند لاغری امروز، آنقدر میان زنان و مردان چاق ایرانی محبوبیت کسب کرده که پزشکان زیادی حاضر می شوند قانون ممنوعیت تبلیغات پزشکی را ندید بگیرند و برای جذب مشتری های بیشتر، خودشان را در روزنامه ها و مجلات تبلیغ کنند. اما این جراحی پر هزینه و به ظاهر ساده، سه سال قبل جان سنگین وزن ترین مرد ایرانی را گرفت. داریوش بایمانی، چاق ترین مرد ایران بود که در سال 88، وقتی 43 ساله بود تصمیم گرفت این عمل را انجام دهد. چاقی بیش از حد بایمانی باعث شده بود او که در سالهای نه چندان دور کشتیگیر مدالآوری بود، در دو سال آخر عمرش خانه نشین شود. عمل بایمانی ظاهرا موفقیت آمیز بود و او بعد از 5ساعت بالاخره از اتاق عمل بیرون آمد و یکی دو روز بعد، راهی محل زندگی اش در اصفهان شد. اما 45روز بعد، با عفونت داخلی درگذشت. زیبایی به قیمت مرگ اصغر هاشمی کارگردان سینما هم یکی دیگر از کسانی بود که بای پس معده، زندگی خانوادگی اش را زیر و رو کرد. حدود سه سال قبل، همسر هاشمی برای جراحی معده راهی بیمارستان شد اما دو سه روز بعد از عمل، هوشیاری اش را از دست داد و از دنیا رفت. هاشمی روایت مرگ همسرش را اینطور می گوید: «نهاله کمکم طی سالها و با توجه به زایمانهایی که داشت افزایش وزن پیدا کرد. برای کم کردن وزن راههای مختلفی را رفت. طب سوزنی، سونا، انرژی درمانی اما با هیچ کدام به آن نتیجه مطلوب نرسید.چند ماه قبل از این عمل، نهاله به خاطر آسیبی که به پایش وارد شده بود مجبور شد یک ماه پایش را گچ بگیرد. در این مدت وزنش بالاتر رفت و راه رفتن با گچ و عصای زیر بغل را برایش سختتر کرد و این مشکل، تصمیم جراحی را قطعیتر کرد. روز بعد از منتقل شدن به بخش، وقتی رفتم پیشاش، از تهوع، استفراغ و درد شاکی بود. قرار شد فردا سیتیاسکن کنند اما نیمه شب، دکترش گفت من اتاق عمل را آماده کردم. تصمیم گرفتم دوباره عملاش کنم.» عملی که این بار هم موفقیت آمیز نبود و نهاله را به کام مرگ برد. قربانیان جراحی های معده به همین دو مورد ختم نمی شوند؛ نمونه های دیگر این مرگ بادآورده را باید در صفحه حوادث روزنامه ها پیدا کنید که وسوسه لاغری بی دردسر را با پایان تلخ و پر حسرتی پیوند می زنند.